واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19
کد خبر: ۳۶۲۸۵
تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۳
كارشناس مسائل خاورميانه

منطق روحاني و اشتباهات غرب

نكته‌اي كه توجه به آن از سوي روحاني باعث شد تا او بر خلاف احمدي‌نژاد در بازتاب رسانه‌ای و البته گسترده غرب كمتر مورد تخريب قرار بگيرد و سخنان او نه در مقام نكوهش و ضعف كه در مقام مواضع خردمندانه مورد نقد و بررسي باشد.
تدبیر24: آقاي روحاني در سخنراني خود در سازمان ملل عمده‌ترين محور بحث‌شان را به تعامل شرق و غرب اختصاص دادند كه به عبارتي شرق، هزينه‌هاي غرب را مي‌پردازد. اين سخن به همان محاسبات غلط گذشته و امروز غرب و همچنين فرصت طلبي يا ماجراجويي آنان در شرق و مشخصا منطقه خاورميانه بازمي‌گردد. چنانچه رئيس‌جمهوري نيز اشاره كردند اگر طالبان و القاعده در منطقه ايجاد شدند نتيجه استفاده ابزاري غرب از اسلام‌گرايان و طالبان عليه شوروي و نيز استفاده ابزاري از القاعده براي اشغال عراق بوده است. نسخه‌اي كه نمونه امروزي‌تر آن در النصره و داعش صدق مي‌كند؛ يعني با هدف براندازي سوريه دست به تشكيل گروه‌هايي اينچنيني زدند و به عبارتي، در تمام حوادث به وجود آمده در منطقه، اين غرب است كه اثري از خود به جاي گذاشته و به نوعي عامل اصلي تنش‌ها بوده است. اينكه آقاي روحاني به محاسبات استراتژيك و البته اشتباه غرب اشاره مي‌كند، يك تحليل واقع‌گرايانه است چرا كه سابقه غرب در مورد اين اتفاقات نشان مي‌دهد آنان دوگانه رفتار مي‌كنند. همين بس كه در جريان تحركات داعش در عراق و سوريه تا زماني كه مردم و دولت مورد تهاجم بودند غرب هيچ كاري نكرد اما همين كه تروريست‌ها به سمت سرزمين‌هاي نفتخيز قدم برداشتند غرب سريعا واكنش نشان داد. اين يعني غرب نسبت به حوادث منطقه منفعت‌طلبانه و ابزاري نگاه كرده و رفتار مي‌كند. در حالي كه چنين نگاهي اساسا اشتباه است. آقاي روحاني در سخنراني خودشان با تاكيد بر اين جمله كه « نگاه غرب درباره داعش اشتباه است» به نكته قابل تاملي اشاره داشتند. داعش يك گروه محدود يا يك اتفاق نابهنگام نبوده كه با يك نگاه اجمالي و سطحي كنار رود. بلكه يك پديده با خاستگاه فكري، رهبری ايدئولوژيك و حاميان مالي و معنوي است. لذا نبايد به چنين مساله‌اي نگاه سطحي يا امنيتي داشت. اقدامي كه متاسفانه غرب تاكنون مرتكب آن بوده و كمتر خود را درگير نگاه واقع گرايانه كرده است. موضوعي كه باعث مي‌شود تا زمان اصلاح آن، داعش و هر نوع تحرك تروريستي در منطقه و جهان استمرار داشته باشد. اينكه هنوز عربستاني‌ها به حمايت خود از داعش چه به لحاظ مالي و چه به لحاظ معنوي پايان نمي‌دهند يا هنوز در رسانه‌ها اشاره‌اي به رهبران سعودي حامي تروريسم نمي‌شود ثابت‌كننده همين مساله است كه اراده‌اي براي نگاه واقع گرايانه نسبت به تروريسم وجود ندارد و تنها اشتباهي تازه و جديد دركنار كوهي از اشتباهات گذشته غرب است. مضاف بر اينكه حمايت غرب از اسراييل و نيز افزايش يا تقويت تحريم‌ها عليه شرق و مشخصا جمهوري اسلامي و جهان اسلام نتيجه‌اي جز تحكيم انزجار و نفرت از غرب نداشته و نخواهد داشت. غرب براي رفع اين مساله بايد هرچه زودتر محاسبات خود را در قبال شرق، اسلام و ايران اصلاح كند. محور دوم سخنان آقاي روحاني معطوف به روند مذاكرات (آنچه كه تا به امروز صورت گرفته و آنچه قرار است در آينده رقم زده شود) بود. بدون شك آينده مذاكرات هسته‌اي يكي از شاخصه‌هاي مهم تعيين‌كننده در روابط ايران با غرب و قاره دور است. تا جايي كه آقاي روحاني نيز در توصيف آن به چنين جمله‌اي بسنده كردند كه « اگر برخوردها برداشته شود زمينه‌هاي همكاري را فراهم خواهد كرد» چراكه متاسفانه در همين روند جاري مذاكرات بخشي از رفتارها و اقدامات بيشتر متوجه برخورد خصمانه غرب نسبت به ايران مي‌شود. ايجاد محدوديت براي ايران در مسائلي چون آب سنگين اراك و تعداد سانتريفيوژها در حالي كه در هيچ قانوني به ويژه ان‌پی‌تی نيامده و تنها توجيه و تفسير آن خلاصه در موضع‌گيري‌هاي غرب نسبت به ايران مي‌شود. آن هم در شرايطي كه ايران زمينه‌هاي همكاري با 1+5 و آژانس انرژی اتمی را فراهم كرده و حداقل بنا به اعتراف خود این سازمان تنها 2 مورد از مسائل محل بحث باقي مانده كه نشان‌دهنده اراده ايران براي اعتماد‌سازي فيمابين است. بر اساس همين نقطه نظرات و از منظر همين موضع‌گيري‌هاي صورت گرفته نسبت به ايران است كه مي‌توان سخنان آقاي روحاني در سازمان ملل را مورد تقدير قرار داده و مواضع ايشان را تصديق كرد. فراتر از آن ادبيات و منطق ايشان در اين سخنراني است؛ منطقي كه براي درك بهتر آن مي‌طلبد تا مواضع محكم او را با مواضع محكم احمدي‌نژاد در سازمان ملل قياس كرد. جايي كه آقاي احمدي‌نژاد نيز چون روحاني مواضع قاطعي نسبت به غرب گرفت با اين تفاوت كه اين سخنان به سرعت با واكنش تند غرب مواجه شد ولي مواضع روحاني با دركی به مراتب عميق‌تر از سوي غرب روبه‌رو شد. اين تفاوت اگرچه در ظاهر به لحن يا ادبيات متمايز دو رئيس‌جمهوري ممكن است مربوط شود اما در باطن و در مقام عمل متوجه منطق پشت اين كلمات و مواضع است. در واقع روحاني در اين سخنان سعي كرد با عقلانيت و منطق بیشتر مواضع ايران را در سازمان ملل مطرح كند تا در كنار افشای حقايق منطقه و جهان به همه اين پیام را برساند كه ايران نه حامي تروريسم كه يكي از قربانيان تروريسم و مخالفان جدي آن است. درحالي كه همين نکات در سخنان آقاي احمدي‌نژاد با ادبيات و گفتاري احساسي و تند همراه بود تا اثر‌گذاري به مراتب كمتري چه در بين كشورهاي اسلامي و چه غرب داشته باشد. نكته‌اي كه توجه به آن از سوي روحاني باعث شد تا او بر خلاف احمدي‌نژاد در بازتاب رسانه‌ای و البته گسترده غرب كمتر مورد تخريب قرار بگيرد و سخنان او نه در مقام نكوهش و ضعف كه در مقام مواضع خردمندانه مورد نقد و بررسي باشد. در اين بازتاب‌ها نيز با وجود آنكه سخنان رئيس‌جمهوري در چند محور مختلف مطرح شده بود، مذاكرات هسته‌اي كانون توجهات بود در حالي كه به‌زعم برخي كارشناسان مهم‌ترين محور اين سخنان رهبري ائتلاف جهاني عليه داعش مي‌توانست جدي‌ترين مساله عنوان شده در اين سخنان و نقد آن باشد و دليل چنين بازتابي به هدايت افكار عمومي و كتمان موضوعات مهم منطقه و جهان برمی‌گردد كه به نحوه همكاري ايران با غرب در موضوعات مختلف چون برخورد با تروريسم مربوط است. ايران شرط هرگونه همكاري با غرب را توافق نهايي در مذاكرات دانسته و اينكه غرب مذاكرات را بر ائتلاف عليه داعش در سخنان روحاني اولي دانسته به همين مساله باز مي‌گردد.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: