واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19
کد خبر: ۳۷۸۷۲
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۵۹

کلامی با فعالان اصلاح‌طلب جوان

این بار این سوالات را از خودمان بپرسیم. خودمان را محک بزنیم و ببینیم آیا می‌توانیم در ذهن خودمان پاسخی شفاف و درخور به آن‌ها بدهیم یا خیر. طبیعتا اگر نتوانیم به خوبی از عهده این آزمون برآییم، شاید لازم باشد که کیفیت اندیشه اصلاح‌طلبیمان را یک بار دیگر مرور کنیم.
تدبیر24: هر فردی در طول زندگی خود و خصوصا در جوانی هویت و برنامه‌های اساسی زندگی‌اش را تعریف می‌کند که به نوعی این امر را شکل‌گیری شخصیت می‌نامند. هرچند که شکل‌گیری شخصیت انسان امری پیوسته و در طول زندگی می‌باشد اما جوانی مقطعی است که در آن نهال روحیات فرد هم جان دارد و هم می‌تواند به خود مسیر بگیرد.

اگر به طول تاریخ جهان بنگریم نیز خواهیم دید که اغلب فعالین سیاسی در نوجوانی یا جوانی به این فعالیت روی آورده‌اند و اکثرا این امر را به عنوان یک فعالیت دائمی در کنار زندگی خود تعریف کرده‌اند. حال بعضی آن را یک فعالیت جانبی و حاشیه‌ای و برخی هم آن را ستونی بر زندگیشان قبول کرده‌اند.

شکل‌گیری این شخصیت شاید‌‌ همان نگاه و پاسخی باشد که فرد در ذهنش در مقابل گزاره‌هایی چون از «کجا آمده‌ام؟»، «به کجا می‌روم؟» و «هدفم من از طی این طریق چیست؟» قرار می‌دهد. در خلال جای‌گیری این تعاریف در اذهان است که فعالیت اجتماعی و سیاسی هم می‌تواند مسیری برای تحقق اهداف فرد از زندگی تعریف شود که عموما در میان افرادی با نگاهی فرا‌تر از نیازمندی به نیازهای روزمره، عادی و صرفا فیزیکی ایجاد شده و با نگاهی اجتماعی سعی می‌کند به تحقق ایده‌ها و آرمان‌ها در ابعاد اجتماعی و نه فقط فردی برسد.

این بار بیایید خودمان را در یک آزمون قرار دهیم. آزمونی که در ظاهر چندان دشوار به نظر نمی‌رسد. از خودمان چند سوال را بپرسیم و به واقع سعی کنیم که به آن‌ها پاسخ دهیم. اگر به این نتیجه رسیده‌ایم که بایستی فعالیت اجتماعی و سیاسی داشته باشیم و گمان می‌کنیم که اصلاح‌طلب هستیم، این بار این سوالات را از خودمان بپرسیم. خودمان را محک بزنیم و ببینیم آیا می‌توانیم در ذهن خودمان پاسخی شفاف و درخور به آن‌ها بدهیم یا خیر. طبیعتا اگر نتوانیم به خوبی از عهده این آزمون برآییم، شاید لازم باشد که کیفیت اندیشه اصلاح‌طلبیمان را یک بار دیگر مرور کنیم.

۱- اصلاحات چیست؟ اصلاح‌طلبی به چه معناست؟
۲- هدف و استراتژی اصلاح‌طلبی مد نظر ما چیست و چگونه تعریف شده‌اند؟
۳- برای تحقق اهداف اصلاحات چه باید کرد؟

پس از مرور این موارد شاید بد نباشد که برخی از آنچه سید محمد خاتمی در طی سال‌های اخیر راجع به اصلاحات و اصلاح‌طلبی و پدیده دوم خرداد بیان کرده را مرور کنیم. طبیعتا همانطور که سید خندان بار‌ها تاکید کرده، او خود را صاحب حرکت اصلاح‌طلبی نمی‌داند، اما با توجه به جایگاه رفیع وی در این گفتمان، دیدگاه‌هایش می‌توانند حداقل راهنمایی باشند که فعالین جوان اصلاح‌طلب را در درک بهتر پاسخ موارد مذکور کمک کنند.

 «اصلاحات وجه جدیدی از اندیشه پیشرفت و گفتمان بیداری، دینداری، آزادی خواهی، عدالت جویی و استقلال طلبی ملّت در مواجهه با مهم‌ترین تنگنا‌ها و مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یکصد ساله ایران است. از این رو باید گفتاری را که در انتخابات دوم خرداد ۷۶ انعکاس یافت، در امتداد همین روند تاریخی فهمید و با مشخص کردن مبانی و تبیین مفاهیم اساسی آن، سیاست‌ها، راهبرد‌ها، برنامه‌ها و راهکارهای روزآمد و متناسب با نیاز‌ها و تحولات کنونی ایران و جهان را تدوین کرد. گفتمان اصلاحات می‌تواند امروز سخن مشترک آن دسته از گروه‌ها و نیرو‌ها و جریان‌های سیاسی- اجتماعی باشد که ضمن پاسداشت دستاوردهای گرانسنگ انقلاب و انباشت تجارب ملی نگران آینده ایران و نظام جمهوری اسلامی در گذار از دوران حساس و پرمخاطره کنونی‌اند. پس آنچه مورد نظر است پیشبرد حرکتی عمیق و ریشه دار در ایران است که از رویارویی جامعه ایرانی با جهان جدید آغاز گردید و وجوه نظری و عملی آن طی این صد سال اخیر در دو جنبش مشروطیت و انقلاب اسلامی انعکاس یافت و نهایتاً در قالب نظام جمهوری اسلامی پی گرفته شد و بعد از آن نیز با رویکردی اصلاح طلبانه پی گیر‌‌ همان آرمان‌های دینی و ملی است. این حرکت امروز با تأکید بر فهم دین به گونه‌ای سازگار با مردم سالاری – چنانکه در قانون اساسی آمده است – در پی تحقق خواسته‌های تاریخی ملّت ایران برای دستیابی به پیشرفت همه جانبه و ارتقاء زندگی مادی و معنوی شهروندان است. از این رو «اصلاحات» گفتمانی است متکی بر خواسته‌های تاریخی و جنبش‌های اجتماعی و تلاشهای سیاسی که نقطه آغاز و تکوین آن «جامعه مدنی» است. در گفتمان اصلاحات «جامعه مدنی» ظرف تحقق اراده مردم و مقید کردن قدرت است. اندیشه اصلاحی، مردم را محق و حکومت را مکلف می‌داند؛ مشروعیت حکومت به آن است که حق مردم را ادا کند و اختیارات خود را مقید به قانون بداند. مسئولیت حکومت در برابر مردم و پاسخگو بودن آن نتیجه این ضرورت است. در بینش اصلاحی، قدرت مشروع بر آمده از مردم و تحت نظارت آنان است و دولت مقتدر دولتی است که با پذیرش تنوع، تفاوت و حتی اختلاف در جامعه، ایران را از آن همه ایرانیان می‌داند و برای همه زنان و مردان، اقوام و مذاهب این سرزمین، به حکم قانون اساسی، حقوق مساوی و فرصت برابر برای استفاده از این حقوق قایل است و به مخالفان خود اجازه می‌دهد که در چارچوب قانون، سخن و رفتار مخالف داشته باشند. گفتاری که به گفتمان اصلاحات در سال ۱۳۷۶ بدل شد، بیش و پیش از هر چیز بر همین وجه از حقوق شهروندان دربرابر حکومت تأکید داشت و این مهم در برابر افراط‌ها و تفریط‌ها و تنگ نظری‌ها و درشت خوئی‌های پیش آمده در جامعه افقی را پیش روی جامعه ایرانی می‌گشود که به اعتبار آن انسان حرمت و کرامت می‌یافت و مردم به ویژه گروه‌ها و قشرهای به حاشیه رانده شده امکان مشارکت و مداخلة مؤثر در تعیین سرنوشت و بهبود وضع خویش پیدا می‌کردند. «دیدگاه‌ها و رئوس برنامه‌ها» یی که در ۲۷ اسفندماه سال ۱۳۷۵ با عنوان «فردای بهتر برای ایران اسلامی» اعلام شد، نخستین سند برای فهم این مضمون است که می‌تواند معیار سنجش پایبندی و عمل به اندیشه اصلاحات نیز به شمار آید. در آن سند «دیانت و معنویت»، «عدالت گستری و تبعیض زدایی»، «فضیلت مجاهدت»، «حرمت انسان و حقوق و آزادی‌های قانونی»، «استقلال کشور و اقتدار ملّت»، «حاکمیت قانون و امنیت اجتماعی»، «وحدت اسلامی و وفاق ملی»، «سازندگی و توسعه پایدار و همه جانبه»، «مشارکت و رقابت»، «خردمندی و حکمت»، «منزلت جهانی ایران»، «دولت مقتدر و خدمتگزار و پاسخگو» به عنوان مؤلفه‌های اصلی گفتمانی متفاوت با گفتمان مسلط و رسمی مطرح شد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت. امروز می‌توان و باید در‌‌ همان مسیر مؤلفه‌های جدید گفتمان اصلاحات را که خوشبختانه حتی مخالفان آن نیز اکنون از جمله قائلان و حاملان بخش‌هایی از اصلاحات شده‌اند، تعریف و بر آن اساس راهبردهای ملی برای حروج جامعة ایرانی از تنگنا‌ها و کاستی‌های گوناگون کنونی تدوین کرد و به کار بست./ 1387 سید محمد خاتمی»
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: