عذرخواهی خاتمی؛ از اقلیّت مخالفان تا اکثریت موافقان، اختلاف نظر مبنایی اصلاحطلبان و عارف برای انتخابات مجلس و تقلّای سعودی و حمایت آمریکایی برای تئاتر مبارزه با داعش از جمله مطالب امروز بسته گزارش تحلیلی فارس هستند.
تدبیر24: «ابطحی» هم به صف منتقدان دولت پیوست
معاون پارلمانی دولت اصلاحات اخیراً با بیان تلویحی اینکه اقدامات دولت یازدهم برای اصلاحطلبان تأثیری در بیرون نداشته، اظهار کرده است: دولت در آن موضوعاتی که قبلاً با آن مخالف بود حتی درباره فیلتر فیسبوک نتوانست کاری کند و در مواردی که آن مجموعه قبلی مخالف بودند، این دولت نتوانست کاری کند.
در ادامه و هنگامی که خبرنگار در پاسخ بیان میکند «(اما) در فضای مجازی دولت موفق بود و مانع فیلترشدن برخی شبکههای اجتماعی شد» آقای ابطحی جواب میدهد: «من قبول ندارم. معتقد نیستم که در انتخابات و موضوعات کلیدی و حساس به اندازه انتخابات قبلی فضا باز باشد»
*آقای ابطحی یکی دیگر از اصلاحطلبان شاخصی است که طی 3 ماه گذشته در زمینه کمکاریهای دولت رئیس جمهور روحانی برای اصلاحطلبان لب به انتقاد میگشاید.
قبل از وی آقایان خرّم، پورنجاتی و چند تن دیگر از اصلاحطلبان نیز در این زمینه علناً از رئیس جمهور روحانی انتقاد کرده بودند.
این انتقادات که مشخصاً در سه عرصه «سیاست داخلی»، «مسائل فرهنگی» و «انتخابات مجلس دهم» گریبانگیر دولت شده است انتظارات مشخصی را نیز بیان میکند که بر اساس رصد مواضع بیان شده از سوی منتقدین میتوان آنها را در 3 سرفصل طبقه بندی کرد.
1_سیاست داخلی: توجه به احزاب منحل شده، حمایت از حلقههای مورد اشاره اصلاحطلبان برای کسب پستهای مدیریتی و سیاسی و زمینهسازی برای بازگرداندن کمهزینه اصلاحطلبان به سپهر رسمی سیاست کشور.
2_مسائل فرهنگی: رفع فیلتر از شبکههای فیس بوک، توییتر و چند درگاه اینترنتی مورد مناقشه و رفع ممیزی از انتشار کتاب، تئاتر و فیلمهای سینمایی.
3_انتخابات مجلس دهم: ورود دولت به عرصه تأیید و ردّ صلاحیتها و عملگری او برای تأیید صلاحیت کاندیداهای خاصّ اصلاحطلب!
گفتنیست اصلاحطلبان درحالی هرازچندگاهی بحث تلاش مجلس نهم برای استیضاح وزیر محترم ارشاد را مطرح میکنند که نخستین و شدیدترین انتقادها از وزیر ارشاد (همانطور که در صحبتهای آقای ابطحی هم متجلّی است) توسط خود آنها بیان شده و به نظر میرسد با توجه به وجود سیاست «معرفی 50 وزیر»! که پیامهای خاصی با خود دارد؛ اصلاحطلبان چندان هم نسبت به تجربه عملکرد کسی دیگر غیر از آقای جنّتی بر مسند وزارت ارشاد بیمیل نباشند.
***
اختلاف نظر مبنایی اصلاحطلبان و عارف برای انتخابات مجلس
آقای مرتضی الویری، شهردار سابق تهران و فعال سیاسی اصلاحطلب اخیراً درباره رویکرد اصلاحطلبان برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی به خبرگزاری ایلنا گفته است: در جریان اصلاحطلب دو طرز تفکر وجود دارد؛ یکی این است که اصلاحطلبان برای شکلگیری یک مجلس ایدهآل و مطلوب ظاهر شوند و فعالیت بکنند که در این نگرش ائتلاف معنایی ندارد و باید به دنبال نیروهای داخل اردوگاه اصلاحطلبی رفت. اما طرز تفکر غالب٬ که من هم به آن معتقدم٬ این است که به سوی تشکیل یک مجلس مطلوب و کارآمد برویم. این مسئله محتملتر است و نباید مجلس محتمل را قربانی مجلس ایدهآل کرد.
در همین رابطه، خبرگزاری فارس گزارش داد که آقای عارف نیز در یک دیداری دانشجویی ضمن انتقاد از کسانی که به تئوری ایجاد اقلیّت تأثیرگذار در مجلس آینده معتقد هستند، گفته است: اصلاحطلبان باید تمام تلاششان را در بدست آوردن اکثریت مجلس آینده انجام دهند.
*صحبتهای آقای الویری روی دیگر سخن اصلاحطلبانی مثل آقایان زاهد، عربسرخی، پورنجاتی و ابطحی است که اخیراً در قالب مصاحبهها و یادداشتهایی؛ صریحاً یا در فحوی اعلام کردهاند که تشکیل مجلس اصلاحطلب و پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات آتی ممکن نیست لذا باید از تئوری اقلیّت حداقلی پیروی کرد.
اقلیت حداقلی اصلاحطلبان که در صحبتهای آقای الویری «مجلس مطلوب» نام گرفته البته معنای واقعیتری در خود دارد و آن این است که مجلس مطلوب قابل دسترسی برای اصلاحطلبان در انتخابات آتی مجلسی است که اصولگرایان آن در اکثریت نباشند.
در کنار این تأکیدات بر راهبرد جمعی اصلاحطلبان در انتخابات آتی اما به نظر میرسد نُت فالش آقای عارف که بر تلاش برای پیروزی کامل و بدست آوردن اکثریت مجلس آتی تأکید دارد چندان به مذاق اصلاحطلبان خوش نیاید که البته برخوردهای سرد اصلاحطلبان با آقای عارف در ماجرای فعالیتهای انتخاباتی زودهنگام وی مؤید همین دلیل است.
گفتنیست از منظر تحلیلی، دو دلیل عمدهای که اصلاحطلبان بر اساس آن عطای بدست آوردن اکثریت مجلس آینده را به لقایش بخشیدهاند این است که اولاً این جریان هماکنون حضور رسمی در سپهر فعالیتهای سیاسی کشور ندارد و حتی لیدر سمبولیک آن نیز اجازه حضور در ساحتهای رسمی را نمییابد و ثانیاً تقریباً قریب به اتفاق چهرههای اصلاحطلب به دلیل ایفای نقش در فتنه سال 88 توانایی گذر از فیلتر شورای محترم نگهبان را ندارند و این مسئله لابد تا آن اندازه وضوح دارد که خود اصلاحطلبان نیز متوجه آن شده باشند.
این طیف سیاسی اگرچه در دلیل دوم، بدون ذکر مبتدا و مؤخر ماجرا، همهی انتقادات خود را متوجه شورای محترم نگهبان کرده و مثلاً آقای ابطحی در مصاحبه اخیر خود با روزنامه آرمان اینطور گفته است که «مجالی برای نیروهای اصلاحطلب نیست که بخواهند حضور داشته باشند» اما تأکید جمعی آنها بر وانهادن پیروزی اکثریتی و رضایت دادن به کسب احتمالی اقلیّت و یا در مرحله واقعیتر آن «تلاش برای در اکثریت نبودن اصولگرایان در مجلس دهم» مؤید این است که خود آنها به درستی دریافتهاند انتقاد از شورای نگهبان برای عدم تأیید صلاحیت برخی چهرههای خاص! مبانی قوی و قابل احتجاجی ندارد.
***
عذرخواهی خاتمی؛ از اقلیّت مخالفان تا اکثریت موافقان
آقای عبدا... ناصری، از فعالان اصلاحطلب در بخشی از مصاحبهای که اخیراً با روزنامه آرمان انجام داده در پاسخ به این سؤال که «آقای خاتمی در یکی از سخنرانیهای اخیر خود اشاره داشتند که باید اشتباهات خود را بپذیریم؛ اشتباهات اصلاحطلبان در کدام بخشها بوده است»؟ پاسخ میدهد: این بیان آقای خاتمی معطوف به یک واقعیت انسانی است و ارتباطی با اصلاحطلبی ندارد!
او تأکید میکند: نباید این سوءتفاهم پیش بیاید که این رفتار آقای خاتمی معطوف به یک نوع رفتار خاصی است که الزاماً با هدف و نیت خاصی شکل گرفته باشد!
*این پرسش و پاسخ در واکنش به صحبتهای مهم آقای خاتمی مطرح شدهاند که اخیراً طی دو دیدار سیاسی مشخصاً بر «ضرورت حذف بدبینیهای نظام نسبت به اصلاحطلبان» و «پذیرش اشتباهات» تأکید کرده است.
صحبتهایی که پس از استقبالی که در سخنان معاریف اصلاحطلبی همچون مرعشی، پزشکیان، منتجبنیا، خرم و نقیبزاده از مفهوم آنها بعمل آمد و همچنین در روزنامههای آرمان، آفتاب یزد و اعتماد نیز یادداشتها و اشارههای حمایتآمیزی درباره آنها نوشته شد؛ میتوان اینطور برداشت کرد که مزاج آنها از منظر تحلیلی و تفسیری به معنای «عذرخواهی آقای خاتمی در آینده نزدیک از زوایای مهم فتنه سال 88» است.
اما در این میان و پس از آنکه آقای محمدرضا خبّاز، معاون امور تقنینی معاونت پارلمانی رئیس جمهور چندی قبل در اشاره تلویحی به سخنان آقای خاتمی به روزنامه اعتماد از این گفت که بدبینیهای مورد اشاره واقعی نیستند! گویا آقای ناصری هم به صحنه آمده و در کسوت مخالف عذرخواهی آقای خاتمی سخنان بالا را مطرح کرده است.
در اینجا و در پاسخ به صحبتهای آقای ناصری باید عنوان کرد که «واقعیتهای انسانی»! مورد اشاره ایشان، چه نیازی بوده است که از سوی آقای خاتمی بعنوان لیدر جریان اصلاحات، آنهم در چند دیدار سیاسی و آنهم مؤکداً مورد اشاره قرار گیرد؟!
همچنین اگر این عبارتها فقط واقعیتهای انسانی! بدون ربط با اصلاحطلبان است چرا بصورت گسترده در میان مواضع چهرهها و رسانههای اصلاحطلب مورد اشاره و تأکید قرار گرفته است؟!
در ادامه نیز باید تأکید کرد که آقای ناصری در حالی از تصوّر احتمال عذرخواهی آقای خاتمی در آینده نزدیک با عنوان سوء تفاهم! یاد میکند و با تلمیح به عذرخواهی از این میگوید که این حرفها معطوف به یک «رفتار خاص» نیست که اتفاقاً این کار به 2 دلیل واضح ممکن است و بعید نیست.
دلیل اول آنکه آقای خاتمی در انتخابات مجلس نهم نیز علیرغم تحریم آن از سوی اصلاحطلبان شرکت کرد و این اقدام وی که اگرچه نوعی عذرخواهی از وقایع سال 88 بود ولی ارکان مقوّم لازم را نداشت و مورد پذیرش نظام هم واقع نشد اما فیالواقع همه میدانیم که به قول آقای ناصری یک «رفتار خاص» یا همان عذرخواهی بود و دلیل دوم آنکه آقای خاتمی اگرچه در فتنه سال 88 بر برخی غفلتها صحّه گذاشت و با مخالفان همصدا و همراه شد اما قبل از این رخدادها دو مرتبه هم بر اساس تعبیری حکیمانه، به تندروها «تودهنی» زده است.
یک بار در ابتدای دولت اصلاحات و بار دیگر در بحث حاکمیت دوگانه که در اواسط و اواخر دولت اصلاحات توسط عدهای مطرح شد اما آقای خاتمی از آن سر باز زد.
لذا تصوّر عذرخواهی آقای خاتمی در فضای تحلیل و تفسیر چندان هم غیر ممکن نیست و سوء تفاهم محسوب نمیشود.
گفتنیست آقای ابطحی، معاون پارلمانی دولت اصلاحات نیز به تازگی با اشاره به صحبتهای آقای خاتمی مبنی بر بازگشت به قدرت اینطور پیشبینی کرده است که «فضای بازتری در راه است».
***
خلبان نیروی هوایی عربستان سعودی پس از انجام عملیات علیه دولت اسلامی! (داعش) در خاک سوریه به پایگاه بازگشته است.
انتشار این تصویر و ادعای عملیات عربستان (در قالب ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا) علیه داعش در حالی است که امروز هر کسی میداند حامی اصلی تروریسم و تندرویهای مذهبی، برخی کشورهای منطقه و در رأس آنها عربستان سعودی و آمریکا هستند.
جالب آنکه آمریکا در برخی از همین کشورها به تروریستهای حاضر در سوریه آموزشهای نظامی ارائه میکند و برای مثال، خبرگزاری رویترز چندی قبل با گروهی تروریستی در سوریه گفتوگو کرده بود که همهی آنان در کشور قطر و توسط آمریکا آموزش دیده بودند!
ادعای مبارزه عربستان سعودی با داعش همچنین در حالی است که افکار عمومی جهان در کنار پروپاگاندای عظیم رسانهای برای محو واقعیتها؛ واقعیتهایی مثل حرّاج کودکان عربستانی برای انجام عملیاتهای انتحاری، فتاوای برخی مفتیان سعودی برای جنگ و جهاد نکاح در سوریه و عراق و وابستگی فکری و ایدئولوژیک گروههای سلفی و تکفیری به درباره سعودی را نیز میدانند.
این دانستههای پارادوکسیکال قطعاً در میان مدت و بلند مدت به نفع استکبار جهانی و حامیان گروههای تروریستی نخواهد بود و جنجال رسانهای نیز نخواهد توانست ماه را پشت ابر نگه دارد و درباره حقیقت حمایت آمریکا و عربستان از گروههای تروریست سلفی و تکفیری تا همیشه به افکار عمومی جهان دروغ بگوید...