واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19
کد خبر: ۴۴۴۰۰
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۵

وقتی‌عشق‌وزندگی‌بااعتیاددودمی‌شود

تنها 51 بهار از زندگیش را پشت سر گذاشته ولی دستکم 20 سال مسن تر از سن واقعی اش نشان می دهد و حتی زیبایی دندان های مصنوعی اش پشت صورت محزون و سیاهش ناپدید می شود.
تدبیر24:قد و قواره مرد 50 ساله را ندارد، جسمش ضعیف شده و تحلیل رفته، کت رنگ و رو رفته اش هم افتادگی شانه هایش را دو چندان کرده است.

«منوچهر» برگه آزمایش اش که مسوول مرکز ترک اعتیاد به او داده در دست دارد، چشم هایش را بلند نمی کند و مدام موزاییک های اتاق و گهگاهی هم میز قهوه ای رنگ چوبی مرکز ترک اعتیاد را ورانداز می کند.

صاحب دو فرزند دختر و پسر است و ازدواج و حضور فرزندانش هم تاثیری در ترک اعتیاد او نداشته؛ از او درباره نحوه روی آوردنش به مواد و اولین باری که مصرف کرده می پرسم، می گوید: «سال 58 و اوایل انقلاب بود که برای تفریح با دوستانم به کوه رفتیم؛ یکی از حاضران در آن جمع با خودش مواد آورده بود.»

وی ادامه داد: آن موقع سیگار هم نمی کشیدم ولی از روی کنجکاوی مقداری از مواد را که «گرد هروئین» بود، مصرف کردم و بعد از این که به خانه برگشتم نزدیک به 48 ساعت خوابم برد.

اوایل تصمیم گرفتم که مصرف نکنم ولی تا 17 یا 18 سال تفننی استفاده می کردم ولی مصرفم به تریاک تغییر پیدا کرده بود غافل از این که جویبار زندگیم به سمت مرداب روز به روز نزدیکتر می شود.

آهی می کشد و ادامه می دهد: سال 75 تصمیم گرفتم که مواد را کنار بگذارم ولی هر لحظه ای که مواد نداشتم آن چنان اعصابم به هم می ریخت که حد و حساب نداشت و تنها مصرف مواد بود که مرا آرام می کرد.

تمام سلامتی ام را از دست داده بودم، دندان هایم خراب و هر روز جسمم ضعیف تر و لاغرتر می شد، قیافه ام تابلو شده و مصرف مواد تمام اوقات زندگی ام را پر کرده بود.

او می گوید: وقتی تصمیم به ازدواج گرفتم همزمان مصمم شدم که مواد را هم ترک کنم ولی اعتیاد آن چنان وارد جسمم شده بود که دوری از آن برایم ناممکن بود.

او با تاسف از پسر 26 ساله اش می گوید که به رغم این که مواد را جلوی او مصرف نکرده ولی او هم راه پدرش را ادامه داده و در دام اعتیاد افتاده است.

سرش را که رشته های سپید موهایش آن را پوشانده تکان می دهد و ادامه می دهد: هم خانه داشتم هم کار ولی اعتیاد و مصرف مواد تمام زندگیم را گرفت و موجب شد از زندگی جا بمانم و امروز نه خانه ای دارم و نه کار و باری.

منوچهر از چندین مرتبه زندانی شدنش بخاطر مصرف مواد می گوید که در این راه حبس های سه سال، شش ماه، یکسال، یکماه، 10 روزه و 15 روزه را تجربه و تحمل کرده است.

او پس از گذران آخرین دوران حبس در پنج سال پیش تصمیم به ترک مواد گرفت و با راهنمایی یکی از بستگان به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی مراجعه کرد و اکنون در مرحله درمان با استفاده از شربت متادون قرار دارد.

برای لحظاتی با خود می اندیشم که مصرف مواد آیا غیرت یک مرد را هم سلب می کند که بخاطر آن زندگی اش را حراج و آن را تبدیل به دود کند و یا این که دلبندش را نیز در این مسیر بکشاند؟

«ایرج» دیگر تارک اعتیاد این مرکز است که روی صندلی مقابلم می نشیند و از روزهای زیبای زندگی می گوید که با مصرف مواد آن را تیره و تار کرد و از دست داد.

36 سال سن دارد ولی به مردی حداقل 45 ساله بی شباهت نیست؛ در حالی که لحظه ای مکث می کند به 14 سال پیش بر می گردد که برای بار اول به تعارف یکی از دوستانش به دام اعتیاد گرفتار شد.

او می گوید: اون مواقع 22 سال سن داشتم و دوران سربازی را در یکی از زندان ها سپری می کردم، برای چند روزی به مرخصی رفتم که با چند تا از هم سربازی هایم به تفریحی دوستانه رفتیم. بدون اینکه اطلاعی از مواد مخدر داشته باشم دوستم آن را به من تعارف کرد و من بدون اطلاع و به خیال این که سیگار است، آن را مصرف کردم ولی مرتبه دوم در حالی که همان دوستم آن را در بسته ای که با پوست شکلات گره خورده بود به من داد، قبول نکردم.

او گفت: اواخر دوران خدمت سربازی بود که در کنار سربازی کارهای ساختمانی نیز انجام می دادم؛ فشار کاری زیادی را متحمل می شدم تا ای نکه یکی از دوستانم تریاک را به من داد و تشویقم کرد برای رهایی از خستگی مصرف کنم و کم کم با مصرفم بالا رفت.

دو سالی مواد را تفننی مصرف می کردم تا سال 81 که با دختر دایی ام ازدواج کردم، شهریور ماه قرار بود به ماه عسل برویم، مصرف موادم که اینک افزایش یافته بود ولی خانواده خود و همسرم اطلاعی نداشتند و علت خواب زیادم را به خیال خود، سردرد میگرن می دانستند.

او گفت: متاسفانه مصرف موادم روز به روز بیشتر شد ولی این مساله را از همسرم پنهان نگه داشته بودم؛ نگهبان ساختمان بودم و همزمان با استفاده مواد مخدر، مصرف سیگارم از یکی دو نخ در روز به دو و نیم پاکت افزایش پیدا کرده بود.

ایرج گفت: هیچگاه فکر نمی کردم مواد این قدر بر جسم و زندگی ام اثر بگذارد که قادر به کنار گذاشتن آن نباشم؛ این قدر مواد در زندگی ام حاکم شده بود که دوری از آن برایم غیر ممکن بود.

وی ادامه داد: به خاطر تامین هزینه مصرف مواد شیفت های کاریم را بیشتر کرده تا درآمد بیشتری داشته باشم و گاهی اوقات نیز به همسرم دروغ می گفتم که حقوق نگرفته ام در حالی که همه را خرج تامین موادم می کردم.

کم کم خواب بیش از حد و عصبانیت های فراوان موجب شد همسرم به من شک کند و از اعتیادم با خبر شود، چند بار درخواست طلاق داد و تا آخرین مرحله دادگاه پیش رفت ولی قول می دادم که مواد را کنار بگذارم حال آنکه این قول بیشتر از شش ماه دوام نمی آورد و دوباره شروع می کردم.

ایرج سال 86 در سفر به مشهد در حرم امام رضا(ع) تصمیم می گیرد مواد را کنار بگذارد و اکنون هفت سال است با مراجعه به مرکز ترک اعتیاد بهزیستی موفق به ترک شده است.

او در این مدت با شربت ترک اعتیادی که از طریق مرکز در اختیار او قرار گرفته موفق به ترک شده و به گفته خودش مصرف شربتش از روزی 40 سی سی اولیه به هشت سی سی کاهش یافته است.

از او علت اعتیادش را می پرسم و تنها یک جمله می گوید: «غرور بی جا و ناتوانی در نه گفتن به دوستان ناباب».

اینجا (مرکز ترک اعتیاد بهزیستی ایلام) میزبان کسانی است که روزهای زیبای جوانی را با یک تعارف دوستانه در پس دودهای تریاک و سایر مواد مخدر به سیاهی تبدیل کرده و بهترین دوران زندگی شان به تباهی بدل شده است.

شاید اگر این افراد در مقابل تعارف های دوستانه مهارت نه گفتن را فرا می گرفتند سرنوشتی جز زندگی امروزی داشتند.

اداره کل بهزیستی با راه اندازی مراکز درمان ترک اعتیاد به یاری این افراد شتافته و آنها را یاری می دهد تا با شیوه های مختلف اقدام به ترک کنند.

مسوول این مرکز آغاز فعالیت آن را سال 76 اعلام می کند و می گوید: این مرکز به صورت خود معرف زیر نظر معاونت فرهنگی و پیشگیری اداره کل بهزیستی ایلام فعالیت می کند.

حجت میرزاپوریان نحوه خدمت رسانی در این مرکز را در زمینه ارایه خدمات درمانی شامل پزشکی، مشاوره ای، مددکاری و آزمایشگاهی عنوان و گفت: مصرف کنندگان مواد مخدر از طریق اعضای خانواده و یا نهادهای حمایتی به این مرکز معرفی و مورد درمان قرار می گیرند.

وی ادامه داد: در این مرکز مراجعان ابتدا به واحد مشاوره ارجاع و با همکاری مددکار اجتماعی و مسوول فنی مرکز و پزشک و نوع ماده مخدر مصرفی کار درمان آنها آغاز می شود.

وی مراجعان به این مراکز را شامل اقشار مختلف عنوان کرد که بیش از 95 درصد آنها را مردان تشکیل می دهند.

میرزاپوریان بیشترین موادمصرفی از سوی مراجعان به این مراکز را تریاک، شیره، کراک، هرویین و شیشه اعلام کرد و گفت: بیشتر مراجعان بین 25 تا 45 سال سن داشته و 70 درصد آنها متاهل هستند.

وی افزود: در این مرکز افرادی که موفق به ترک اعتیاد شوند، از سوی بهزیستی تسهیلات اشتغالزایی دریافت و مورد حمایت قرار می گیرند تا از بازگشت دوباره آنها به مصرف مواد جلوگیری شود.

به عقیده میرزاپوریان، مهمترین راهکار برای کاهش و پیشگیری از معضل مواد مخدر در جامعه آگاهسازی خانواده ها و نسل جوان از مضرات مواد مخدر با تشکیل کلاس های آموزشی همگانی و مستمر، ایجاد مراکز اشتغال برای جوانان بیکار، توسعه مراکز تفریحی و ورزشی برای اوقات فراغت جوانان، برخورد قاطع با سوداگران مرگ و تمرین مهارت «نه» گفتن به جوانان در مقابل کارهای خلاف است.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: