واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19
کد خبر: ۴۴۶۱۴
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۵

بحران هویتی داعش

در یادداشتی با عنوان «بحران هویتی داعش» به قلم «حامد روشن چشم» نوشته است: در این یادداشت کوتاه قصد داریم به بررسی بحران هویت در ساحت گفتمان در خصوص داعش بپردازیم . همواره یکی از دلایل شکل گیری جماعت خشونت طلب حتی انقلابی ناشی از بحران هویت است. اگر بخواهیم تعریفی مختصر از هویت ارائه بدهیم، می توان گفت که هویت نوعی نگرش و فهم متقابل یک جامعه یا گروه ذیل ارزش ها، باورها و شیوه زندگی حتی شیوه تولید است که نوعی دگر سازی و تعریفی از «خود» به شمار می رود. هویت آن است که تقابل دوگانه «خود» و «دیگری» در ساخت آن به تصویر کشیده می شود.
تدبیر24: از این رو سخن راندن از بحران هویت معطوف به آن چشم اندازی است که در باورها و ارزش های یک گروه یا جامعه در داخل هویت جامعه بزرگتر نگنجد. به عبارت بهتر هنگامی که یک خرده گفتمان دارای هویتی متناقض با گفتمان غالب یا بزرگتر است, نوعی عدم امنیت وجودی در آن متصور است. این عدم امنیت وجودی و بحران هویت شکل گرفته در کنار عوامل دیگر که خارج از گفتار ما هست کنش های

خشونت طلب را منجر می شود.

در سپهر این چشم انداز می توان «داعش» را به عنوان یک گفتمان با دال مرکزی خشونت ساخته این نوع بحران هویت دانست. جماعت داعش که نوعی جماعت ساخته شده با باورهای افراطی و تفسیر نادرست از متون دینی است که در جامعه بزرگتر با هویت دینی واقعی و اسلامی - شیعی

صورت پذیرفته نوعی مفصل بندی گفتمانی انجام داده است و نوع خودساخته ای از هویت دینی رابه تصویر کشیده است. در این زمینه تفسیر دینی داعش به عنوان تفسیر غیر متعارف و رادیکال در برابر تفسیر اسلام ناب قرار گرفته است که خود نوعی بحران هویت و کنش های رادیکال را با خود به همراه آورده است.

لذا در این نگرش به پدیده «داعش» به عنوان یک پدیده جامعه شناختی، آن را به صورت یک هویت غیر سازی شده در نظر گرفتیم که در خلال تحولات منطقه و نا امن ایجاد شده فرصت گسترش و اعمال خشونت را به دست آوردند. این هویت با تعریف خود و دیگری و با تاسی از تفسیر خاص از دین خود را برتر از دیگری بازنمایی کرده و در خلال این هویت برساخته به عنوان هویت مقاوم در برابر خوانش اسلام ناب قرار گرفته و دست به اعمال خشونت و جنایت می زند.

این نوع گفتمان خشونت که خود یک امر کاملا غیر گفتمانی به شمار می رود، در پرتو تفسیر افراطی و نادرست از ارزشهای والای اسلامی ،

قدرت طلبی و نژاد گرایی هویتی رادیکال قرار دارد که داعش به وجود آورده است. هر چند همان گونه که استدلال شد این هویت و ریشه هایی

از آن قبلا وجود داشته که ما شاخه هایی از آن را در گروه های

دیگر خشونت طلب از قبیل القاعده و طالبان نیز شاهد هستیم. اما فعال شدن آن ناشی از شرایط امنیتی شده در منطقه و بحران هویت در داخل برخی کشورهای منطقه است که امکان اقدام و بسیج توده ای را به آنان اداده است. در این رهگذر پدیده داعش را در ساحت گفتمانی به تصویر کشیده و تضاد هویتی در کنار شرایط امنیتی منطقه را در بروز و هژمون شدن آن تصویر کردیم. به عبارت دیگر داعش یک نظام خودساخته معنایی و هویتی به شمار می رود که در تقابل و ضدیت با اسلام ناب وواقعی قرار دارد. از این رو با اعمال خشونت آمیز به دنبال حذف این غیر( هر آنچه غیر از داعش) است. در ابن پرتو هویت جنبه ای امنیتی به خود گرفته است و امنیت را تحت عنوان حذف گفتمان های متفاوت طبقه بندی می کند. لذا این باعث چرخش نزاع گفتمانی از قالب تعامل و زبانی به خشونت و نظامی گری شده است که امروزه شاهد آن هستیم.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: