تدبیر24: خرداد، سرفصل تحولی نوین در مناسبات و جریان سیاسی کشور بود و در شرایطی که جامعه، اقتصاد و سیاست اصطکاکهای متعددی را تجربه میکردند گروه اصلاحطلب حضور جدیتری در سیاست یافت. با حضور رسمی اصلاحطلبان در بسیاری از زمینهها عرصه سیاست پویایی بیشتری را تجربه کرد.اما شرایط به آن شکل که انتظار میرفت پیش نرفت و تمام دستاوردها مطابق قاعده توسعه و جریان طبیعی پیش نرفت حال موضوع قابل توجه در پس فراز و فرودهای متعدد این است که آیا امکان مجدد تجربه 76 خرداد برای اصلاحطلبان وجود دارد؟ این موضوع بهانهای شد تا عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاحطلب را به مقوله خیزش و چالش دوم خرداد بکشانیم؛ مقولهای که او از آن بهعنوان یک حماسه سیاسی یاد کرد. متن گفتوگوی عباس عبدی با «آرمان» در ادامه است که در ادامه میخوانید:
امکان تکرار خرداد 76 برای اصلاحطلبان وجود دارد و سیاست ایران و عرصه برای تجربهای از جنس خرداد آن سال فراهم است؟
ابتدا باید شناخت عمیقی از دلایل ایجاد حرکت سیاسی و اجتماعی دوم خرداد سال 1376 به روشنی به دست آورد و این مهم به درستی مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرد و مشخصا بدانیم که چه عواملی باعث ایجاد این حرکت سیاسی شد، متأسفانه باید عرض کنم بعد از وقوع آن حماسه دوم خرداد، به درستی آسیبشناسی نکردیم که چه عواملی باعث آن روند موفق شد؛ فرصتها از دست رفت، تحدیدها بهخوبی شناسایی نشد و نهایتاً منجر به این شد که در سال 84 یک نگرش دیگری با یک نگاه پوپولیستی و بدون نگاه عمیق به روی کار آمد و عوارض آن را همه مردم شاهد بودند که چه مشکلاتی در ابعاد مختلف از جمله عرصه اقتصاد با مفاسد بسیار عظیم بر جامعه تحمیل شد و در نهایت چه آسیبهایی به مردم و کشور وارد شد، در حال حاضر هم پیشبینی اینکه یک رخداد مشابه خرداد 76 به وقوع بپیوندد مستلزم شناخت عمیق از اتفاقات قبل است، اگر این اتفاقات به خوبی رصد شود و شناسایی شود باید گفت میتوان با ارزیابی وضعیت جامعه همچنین حرکت مثبت و موثر دولت آقای دکتر روحانی در تمام عرصهها ازجمله دیپلماسی خارجی و در سطح سیاست داخلی؛ ادامه حرکت دوم خرداد را موجب شد اما الزاماً نه در قالب یک حماسه دوم خرداد سال 76، چرا که فضای کشور از جنبههای مختلف تفاوتهایی با آن زمان دارد. نباید از نظر دور داشت که فضای جریانهای سیاسی در کشور متفاوت شده، وضعیت و جایگاه خارجی کشور متفاوت است همچنین مسائل اجتماعی و موقعیت جوانان از منظر اشتغال در شرایط دیگری قرار گرفته و با مسائل مختلفی مجموعه کشور مواجه است که اگر به خوبی شناخته و تجزیه و تحلیل شود، میتوان انتظار داشت حرکت اصلاحات با یک نگاه جمعیتر و به دور از تندروی حضور فعال داشته باشد و این مهم منحصر به جریان اصلاحات نیست، بلکه در جبهه اصولگرایی نیز همین مهم جاری است چرا که جریانها باید از تندروی دوری کنند؛ اصولا تندروی برای هر جامعهای ضرر دارد برای مجموعه کشور ما نیز به همین ترتیب، آن نگاهی که دولت اصلاحات در بعد فرهنگی داشت به گفته شهید مظلوم آیتا... بهشتی «جاذبه در حد اعلا و دافعه در حد ضرورت» اگر با این نگاه در وضعیت کنونی هم در جامعه ما حرکت شود یقیناً جریان اصلاحات در کشور میتواند پیروز شود و بر مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور غالب شود و مجموعه را به خوبی اداره کند.
حرکت دولت تدبیر و امید تاکنون تا چه میزان منطبق بر این نگاه بوده و فعالیتها در این راستا صورت گرفته و تا چه میزان برنامههای اجرایی شده را در این مسیر، تائید میکنید؟ اگر جایی اشتباهی صورت گرفته چه تذکر و پیشنهادی ارائه میدهید؟
در وضعیت فعلی فکر میکنم جریان اصلاحات انسجام لازم و مورد انتظار را برای تکرار حادثهای مانند خرداد 76 ندارد که این به عنوان یک عارضه قابل توجه و تأمل است، اما این به آن مفهوم نیست که پراکندگی یا همدلی بین اصلاحطلبان نیست، همدلی بین آنها هست ولی نیاز به یک محوریتی برای جمع شدن و حرکت کردن با شناخت نسبت به آسیبهایی که در جامعه وجود دارد، هست. مهم صحیح حرکت کردن و دوری از احساسات است ضمن آنکه با خردگرایی امکان تکرار حادثه خرداد وجود دارد و البته همانطور که گفتم یک الزاماتی هم وجود دارد و یکی از آن الزامات موفقیت دولت فعلی در صحنههای داخلی برای مباحث اقتصادی و ایجاد رونق و اشتغال و در صحنه خارجی نیز حل و فصل مسائل و چالشهایی که در حال حاضر با دنیا دارد چه در قالب مباحث هستهای و چه در قالب مباحثی که با کشورهای حاشیه و همجوار در خلیجفارس وجود دارد، است.
تمام تحرکات سیاسی و حتی اقتصادی به لحاظ خاستگاه مدیریتی از منظری عمومی و کلی نیازمند و اصولاً دارای برگ برندههایی هستند به نحوی که با علنی کردن آن برگهای برنده احتمال موضعگیری، لشکرکشی و واکنش جناح مخالف در برابر آنها وجود دارد؛ برای تکرار خرداد 76چنین موضوعی مصداق دارد؟ آیا برگ برندههایی وجود دارد که نباید علنی و آشکار شوند؟
اصولاً در حرکتهای سیاسی که شخصاً به آن اعتقاد دارم یکی از صادقترین و متدینترین سیاستمدارن کشور فردی است که 8 سال در راس دولت بود و او نمونهای از یک الگو برای جایگاه سیاستمداری است و با چنین ویژگیهایی قابل مثال زدن است و میتوان به رفتار و اظهارات او نیز استناد کرد؛ من شخصاً باور دارم هیچ دروغی را در طول هشت سال خدمت به مردم نگفتند اما یک جا نکتهای را اشاره کرد و آن این بود که لازم نیست. برای رعایت مصالح و منافع کشور همه حرفها و همه وقایع را بهطور عمومی انعکاس دهیم و البته پرواضح است که نباید دروغ گفت اما لازم نیست هم حقایق به دلیل عزت و منافع ملی بیان شود و هماکنون نیز در انجام فعالیتهای سیاسی لازم نیست همه منافع در یک مجموعه گردآوری شود و در اصطلاح در یک سبد قرار گیرد و برای هر دقیقه و هر لحظه و هر موضوعی باید موارد مرتبط را نزد خود نگه دارند تا در زمان خود عرضه شود و ضرورتی ندارد تمام مواضع هماکنون مطرح شود، بلکه هماکنون مواضع کلی کشور موجود است و مشکلی ندارد اما در جهت استراتژیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی؛ سیاسی و روابط بینالملل زمان تا انتخابات مجلس 10 ماه است و امکان بیان آن در مراحل مختلف وجود دارد و از آنجا که اصل نظام جمهوری اسلامی و فلسفه دین مبین اسلام، فلسفه اخلاق است لازم است با رعایت اصول اخلاقی مواضع سیاسی خودمان را در زمانهای مختلف بیان کنیم که توهین و اهانتی به کسی نشود، برخلاف بداخلاقیهایی که متأسفانه در انتخاباتهای قبل روی داد و تبدیل به یک فرهنگ شده است و ما به عنوان جریان اصلاحات باید سعی کنیم منطبق با اصول اخلاقی مواضع سیاسی خود را مشخص کنیم.