واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 20
کد خبر: ۵۸۷۷
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۱

عربستان عليه شوراي امنيت!

عربستان سعودي ۱۷ اكتبر جاري همراه نيجريه ، چاد ، شيلي و لتوني، با راي مجمع عمومي سازمان ملل، به عنوان عضو غير دائم شوراي امنيت درآمد ، اما در اقدامي عجيب و اعتراضي از پذيرش اين كرسي سرباز زد.
به گزارش تدبیر24 به نقل از ایرنا، اين كشور ظاهرا در بيان دلايل خود، ناكارآمدي اين شورا را در حل مسايل كه در ظاهر منظور اصلي آن بحران سوريه بوده ، مورد اشاره قرار داده است.

در خصوص علل اتخاذ چنين تصميمي از سوي عربستان سعودي، به چند مورد مي توان اشاره كرد ؛ اولي ، بحران سوريه ، دوم كارنامه حقوق بشر سعودي ها و سومي ديدگاه و برداشت آنان نسبت به آغاز فصل جديدي در روابط خصمانه ميان ايران و آمريكا!

۱- دولت عريستان سعودي، البته در بيان علل اين اقدام خود به مساله سوريه اشاره مستقيم دارد. صداي اولين واكنش ها به اين اقدام سعودي هم از آنكارا بلند شد؛ كشوري كه در ماجراي سوريه يك همپيماني نانوشته با سعودي ها دارد. عبدالله گل رييس جمهوري تركيه، در حمايت از رياض، سنگ تمام گذاشت و ضمن جانبداري از عمل سعودي ها، شوراي امنيت را به بي كفايتي هم متهم كرد.

رياض و آنكارا دو پايتختي در خاورميانه هستند كه در تمام ۳۶ ماه گذشته، بطور همه جانبه از مخالفان مسلح سوري، عمدتا وابسته به گروههاي تكفيري و تروريستي در برابر دولت سوريه حمايت كرده و در دو ماه گذشته نيز تلاش و تقلاي وسيعي را براي متقاعده ساختن غربي ها ، بويژه آمريكايي ها براي حمله نظامي به سوريه و ايجاد جنگي ديگر در خاورميانه بعمل آوردند.

تركيه تمامي مرزهاي خود را بر روي تروريست ها گشود و عربستان وعده تقبل تمامي هزينه هاي يك جنگ تمام عيار در منطقه را به آمريكا و همپيمانان غربي اش داد.

به گواهي گزارش هاي رسانه هاي بين المللي ، عربستان و تركيه در مسير ابتكارهاي صلح در سوريه در تمام اين مدت سنگ اندازي كرده و با اعمال نفوذ خود بر مخالفان سوري ، بارها نشست ژنو ۲ را هم به تعويق انداختند.

اين دو كشور زماني هم كه تلاش ها براي جلوگيري از وقوع جنگ ، از طريق تحويل تسليحات شيميايي سوريه به غرب جريان داشت، با آن مخالفت كردند، بطوري كه تحليلگران منطقه اي را به اين نتيجه رساندند كه گويا اين كشورها به هيچ راه حلي جز جنگ در خاورميانه رضايت نمي دهند.

سعودي ها ، هم اكنون در لبنان نيز متهم هستند كه با مداخلات خود از تشكيل دولت اين كشور جلوگيري كرده اند و دولت مصر هم آنان را به مداخله در امور داخلي اش متهم كرده است.

دولت عربستان علاوه بر سركوب اعتراضات مدني شيعيان عربستان، با اعزام ارتش خود به بحرين، اعتراضات مسالمت آميز مردمي اين كشور را نيز سركوب كرد.

۲- مورد دوم ، مساله كارنامه و پرونده حقوق بشر عربستان سعودي است كه به اعتقاد نهادهاي حقوق بشري و حتي همپيمانان غربي شان، عملكرد اين كشور با هيچ ارفاق و اغماضي، قابل پذيرش نيست. سركوب فعالان سياسي، اجتماعي عربستان ، بويژه شيعيان و مداخله در امور داخلي بحرين با هدف سركوب اعتراضات ضد دولتي در اين كشور و سياست هاي قرون وسطايي در حوزه زنان، پرونده قطوري براي اين كشور داير كرده است.

وضعيت دولت عرستان سعودي در اين خصوص به گونه اي است كه كشورهاي غربي در جريان راي گيري در مجمع عمومي، به اين كشور راي منفي دادند و به محض انتخاب اين كشور ، سازمان ها و نهادهاي حقوق بشري بين المللي، از جمله سازمان ديده بان حقوق بشر سازمان ملل، واكنش هاي تندي نشان داده و با آن مخالفت كردند.

بطوري كه مدير ديده بان حقوق بشر سازمان ملل گفت، رياض به خاطر نشستن بر اين كرسي بايد اوضاع را در كشورش بهبود بخشد و همچنين به سركوب فعالان حقوق بشري پايان داده و حقوق آنان را به رسميت بشناسد.

۳- برخي تحليلگران هم دليل ديگر اقدام عربستان سعودي در نپذيرفتن كرسي غيردائم شوراي امنيت را به روند جديد مناسبات ميان ايران و آمريكا ، پس از سه دهه تنش همراه با تهديد و سپس قرار گرفتن پرونده هسته اي ايران در مسيري منطقي، مرتبط مي دانند.

برخي كشورهاي عربي، از جمله عربستان و ساير كشورهاي حوزه خليج فارس پس از تماس تلفني اوباما با روحاني كه بازتاب وسيعي در جهان داشت، نتوانستند خشم خود را پنهان كرده و وزيران خارجه اين كشورها كه در جريان برگزاري مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورك حضور داشتند، سراسيمه به ديدار جان كري وزير خارجه امريكا رفتند.

واكنش عربستان و كشورهاي عرب منطقه به تحولات اخير در روابط خارجي ايران، بويژه با جهان غرب، به حدي عريان بود كه در مطبوعات و رسانه هاي غربي و منطقه اي بازتاب يافت.

اقدام دولت عربستان در رد كردن كرسي شوراي امنيت سازمان ملل متحد با واكنش برخي كشورها، از جمله روسيه نيز روبه رو شد و بان كي مون دبيركل سازمان ملل متحد به اين عمل رياض پاسخي غير مستقيم، اما توام با كنايه داد. او از همه كشورهاي عضو خواست تا به قوانين و مقررات اين نهاد بين المللي احترام بگذارند.

بان كي مون به اهداف سازمان ملل اشاره كرد كه به گفته وي ، يكي از آمال اين نهاد بين المللي يافتن راه حلي براي پايان خونريزي و جنگ در سوريه است. اين درحالي است كه اصرار عربستان سعودي بر شروع جنگ بزرگ در منطقه و تشويق واشنگتن و پايتخت هاي اروپايي، با وعده تامين تمامي هزينه هاي جنگ، نمي تواند در چارچوب آن آمال گفته شده از سوي دبيركل سازمان ملل باشد.

اگر سراسيمگي رياض در اتخاذ چنين تصميمي، دلايلي در چارچوب موارد سه گانه پيش گفته داشته باشد، سوالات و ابهامات بيشتري درباره نيات اين كشور در قبال منطقه و محيط سياسي و امنيتي آن ايجاد مي كند.

در شرايطي كه همه كشورهاي خاورميانه به يك ميزان در خطر افراط گرايي ، تروريسم و بحران امنيتي و نيز جنگ قرار دارند و باز هم در شرايطي كه منطقه از بروز اختلافات مذهبي و قومي تهديد مي شود، توجيه وجود و بروز اين ديدگاه از سوي يكي از كشورهاي ثروتمند منطقه، چه مي تواند باشد؟

دولت عربستان سعودي چگونه به اين جمع بندي رسيده كه شوراي امنيت ديگر كفايت نداشته و ناكارآمد است؟ آيا تا زماني كه درب بر پاشنه تمايلات و سياست هاي رياض مي چرخيد، اين شورا كارآمد بود؟ اگر اين شورا به هر دليل، از زير بار مسووليت جنگ و يك فاجعه انساني شانه خالي كرده و در مسير حركت به سمت صلح و آرامش گام برداشته، توانايي حل مسايل مهم جهاني و منطقه اي را ندارد؟ اگر شورا مجوز حمله به سوريه را صادر مي كرد؛ مساله اي كه مي توانست خاورميانه و يا بخش هاي بزرگي از آن را به آتش بكشد، آنگاه به وظايف خود عمل كرده بود؟ اينها سوالاتي است كه در ارتباط با سياست هاي رياض در منطقه خاورميانه مطرح است.

سعودي ها بايد بخاطر داشته باشند كه اين شورا همان شوراي امنيتي است كه در جريان هشت سال تجاوز و جنگ صدام حسين عليه ايران ، از رژيم بعث جانبداري كرد. اين همان شورايي است كه در قبال بمباران شيميايي حلبچه سكوت كرد. اين همان است كه در جنگ هاي ۳۳ و ۲۲ روزه اسراييلي ها عليه ملت هاي لبنان و فلسطين ، از صهيونيست هاحمايت كرد.

به اين ترتيب، اقدام رياض را نمي توان با كارآمدي و توانايي هاي اين شورا در حل مسايل مهم جهاني و منطقه اي مرتبط دانست، اما با توجه به زمان، شرايط و رويدادهاي همزمان و موازي در سطوح مختلف بين المللي و منطقه اي، مي توان حدس زد كه اين اقدام واكنشي به روند جديد معادلات در منطقه خاورميانه است؛ آيا رياض دچار نوعي عصبيت ناشي از ناكامي در قبال گردش سياست هاي منطقه اي خود شده است؟

به هر حال ، نمي توان انكار كرد كه بحران سوريه درس و عبرتي براي همه كشورهاي منطقه است، بطوري كه نشان داد غلبه بر مشكلات منطقه به جز همكاري و تعامل بازيگران اصلي ميسر نيست و عربستان سعودي نيز نه با عصبيت و پرخاشگري كه با همكاري و تعاون با ساير كشورهاي منطقه مي تواند نقش موثر خود را در صلح ، ثبات و آرامش در منطقه خاورميانه و خليج فارس ايفا كند.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: