تدبیر24 :منتقدان عملکرد دولت میگویند که نقد سازنده میکنند و باید فضای نقد در کشور وجود داشته باشد اما آنها پا را از نقد نیز فراتر گذاشتهاند و به تخریب و توهین روی آوردهاند.
«محمد هاشمی» عضو سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید که تندروها در فکر تلافی هستند و به نظرم از الان میخواهند مقدمات انتخابات سال ١٣٩۶ را فراهم کنند. او که برادر آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی است در این گفتوگو میگوید: افراطیها برای اثبات خودشان دست به تخریب و توهین میزدند.
اصولگرایان و منتقدان، دولت را هر روز زیر سوال میبرند. آنها در روزنامهها و سایتهایی که در اختیار دارند از هر گامی که دولت برمیدارد ایراد میگیرند و مدعی هستند که راه و روش اداره صحیح کشور را آنها میدانند، نه هیچ شخص دیگری. از برجام، وضعیت اقتصادی، سیاست داخلی و هر حوزه دیگری که به ذهنشان برسد ایراد میگیرند. منتقدان دولت یازدهم این روزها تبدیل شدهاند به توپخانهای با چاشنی حملات تخریبی علیه دولت حسن روحانی. علت آغاز این موج از حملههای جدید را در چه میدانید؟
این حملهها و تخریبها که شما به آن اشاره کردید بیشتر واکنشی است به انتخابات هفتم اسفندماه که در آن این طیف سیاسی در کشور از سوی مردم تا حدودی طرد شدند. به همین دلیل تندروها در فکر تلافی هستند و به نظرم از الان میخواهند مقدمات انتخابات سال ١٣٩۶ را فراهم کنند. بر همین اساس این گروههای سیاسی که کارشان از نقد هم گذشته است و رو به فعالیتهای تخریبی آوردهاند میخواهند دولت را در میان جامعه ناکارآمد نشان دهند. پس بنابراین به نظرم علت چنین حملاتی اول، انتخابات هفتم اسفندماه است و بعد هم نگاه این طیف سیاسی به انتخابات سال ١٣٩۶ است.
آقای هاشمی، نکته در این است که این افراد مدام از نقد سازنده صحبت میکنند اما ادبیات و رفتار آنها نمایانگر برخوردی تند با دولت یازدهم است. هرچند در یک جامعه دموکراتیک همه نهادها و ارگانها باید مورد نقد قرار بگیرند اما به نظر میرسد شرایط این نقد کردن عادلانه نیست و یکطرفه است.
متاسفانه در حوزه رقابت سیاسی در کشورمان با وجود آنکه ما جامعهای مسلمان داریم اما به گونهای دیگر رفتار میکنیم. در اسلام تخریب، توهین و افترا وجود ندارد و هر کسی باید بر اساس عملکردش خودش را تبلیغ کند و به مردم اثبات کند که اصلح است. لذا این اصول اساسی اسلام در جامعه ما به فراموشی سپرده شده است و رقیبها در عرصه سیاسی فقط به فکر تخریب هستند تا معرفی خود، در صورتی که تخریبها مخالف اسلام است. البته این نکته را باید بگویم که این موضوعات برای این دوران نیست و از گذشته در جامعه ما وجود داشته است اما کم و زیاد میشده است. برای نمونه در مجلس اول و دوم شورای اسلامی، شرایط سیاسی کشور مناسب بود و مخصوصا در مواقعی هم که عدهای میخواستند بیانصافی کنند یا از تخریب استفاده کنند و از اصول اسلامی عدول کنند امام وارد صحنه میشدند و به آنها تذکر میدادند و حتی امام در آن زمان خطاب به این افراد گفتند « به کجا میروید؟». در شرایط آن زمان امام (ره) حضور فعالی داشتند و به عنوان ولی امر مسلمین این اجازه را نمیدادند که تخریب انجام شود یا به افراد تهمت و افترا زده شود.
میخواهید بگویید در آن دوران همهچیز خوب بود و هیچ مشکلی نبود و هیچ شخصی هم مورد توهین و افترا قرار نمیگرفت؟
البته نه اینکه هیچ نقد و توهینی نباشد، اما بهشدت از امروز کمتر بود.
در ادامه توضیحاتتان بعد از مجلس دوم شرایط به چه شکل شد؟
بعد از آن در مجلس سوم شاهد بودیم که رابطه دولت و مجلس خیلی خوب نبود و از مجلس سوم به بعد هم که افراطیها و تندروها دست بازتری در کشور پیدا کردند. باید بگویم که همیشه هم عامل این اتفاقات یعنی توهینها و تهمتها و تخریبها، جریان افراطیای بودهاند که در طرفین وجود داشتهاند و برای اثبات خودشان دست به تخریب و توهین میزدند و همچنان هم میزنند. این اتفاقات به ضرر انقلاب است و مردم انتظار دارند که در آرامش زندگی کنند و شاهد این درگیریها نباشند.
هدفشان چیست؟
اگر اینها این کارها را نکنند وجودشان در جامعه فراموش میشود. آنها برای اثبات حضورشان این کارها را میکنند.
برخی از فعالان سیاسی معتقدند که دولت روحانی در مقابل این تخریبها دست تنهاست. شما نظرتان چیست؟
به نظرم این طور نیست. دولت حسن روحانی هم رسانههای مکتوب قویای در اختیار دارد و هم حامیان خوبی دارد. مطالبی که در بعضی از روزنامهها نوشته میشود یا در فضای مجازی است خلاف صحبت شما را میگوید و نشان میدهد که دولت یازدهم حامیان خوبی دارد. این طوری نیست که دولت روحانی تنها باشد بالاخره حامیانی دارد.
حسن روحانی به عنوان رییسجمهور در مقابل این تخریبهایی که در لباس نقد است، چه واکنشی باید نشان دهد؟
روحانی تا به امروز خیلی هم صبوری نکرده است و در بعضی از جاها پاسخ داده است. بالاخره باید بپذیریم که انتقادها و زخم زبانهای روحانی کم نبوده است و حتی به نظرم در شان رییسجمهور نبوده است که بیاید جواب خیلی چیزها یا افراد را بدهد. ممکن است که واکنشهای روحانی شدت و ضعف داشته باشد ولی این واکنشهای سیاسی همیشه بوده است منتهی کم و زیاد داشته است و بعضی جاها از خط اعتدال خارج شده است و بعضی ازجاها از این خط خارج نمیشود.
اما به طور واضح نگفتید که حسن روحانی باید چه رفتاری را در دستور کار خودش قرار دهد؟
در مقابل این نوع تخریبها رییسجمهور وظیفه دارد، ریشه این تخریبها را برای مردم باز کند و بگوید خرابیهای کشور نتیجه عملکرد دولتهای نهم و دهم است و اینها بودهاند که این گونه رفتار کردهاند که کشور الان با کلی مشکل روبهرو شده است. رییسجمهور باید به مردم به طور واضح بگوید که در آن هشت سال کاری هم کردهاند که به این زودیها کارهای اشتباه آنها اصلاح نمیشود. دولت باید شجاعانه بیاید و بگوید که علت خرابیها چه بوده است. منتهی آنقدر خرابیها زیاد است که دولت وقت زیادی میخواهد و مردم هم باید صبور باشند. دولت باید برای مردم توضیح دهد. وقتی که دولتهای نهم و دهم تولید را از بین برده است دیگر این موضوع یک شبه درست نمیشود و سالها طول میکشد تا درست شود. مردم هم در عین حال باید بدانند که در چندین جبهه باید فعالیت داشت تا آن خرابیها از بین برود. اینها را دولت باید برای مردم توضیح دهد نه اینکه فقط اختلاسهای دولتهای نهم و دهم را بگوید.
حسن روحانی باید با منطق علمی بیاید به مردم اطلاعات شفاف بدهد، چرا که بیشترین حملهها در این حوزه به دولت است. مردم باید بدانند که دولت روحانی عصای موسی ندارد که یک شبه کارها را درست کند و حسن روحانی هم باید بداند که این منطق و دلیل است که موجب آگاهی مردم میشود. دولت روحانی میتواند از خودش دفاع کند وعامل اصلی شرایط بحرانی کشور را معرفی کند و مردم هم باید بدانند که دولت روحانی نبوده است که خرابیها را به بار آورده است بلکه دولت احمدینژاد بوده است. حسن روحانی و وزرای محترم دولت یازدهم نباید فکر کنند که مردم هم به اندازه آنها میدانند و نیازی به اطلاعرسانی نیست، بلکه باید شفاف و صریح با مردم صحبت کنند، چراکه جامعه اطلاعاتش نسبت به مسوولان کمتر است. باید اطلاعات واقعی را به مردم داد و اطلاعرسانی کرد که مردم واقعیتها را بدانند. بسیاری از این نقادیها و تخریبها ریشه در گذشته دارد که احمدینژاد روی کار بوده است و هیچ کسی هم نمیآید بگوید مشکلات امروز کشور دستاورد احمدینژاد بوده است و کار روحانی نیست.
تخریبچیها و تندروها میگویند در کشور آزادی وجود دارد و باید از این آزادی استفاده کرد. آیا تخریب و توهین استفاده از شرایط آزادی است؟
نباید آزادی را با سوءاستفاده کردن اشتباه گرفت. مفهوم آزادی هیچوقت اجازه نمیدهد که توهین و تخریب و فحاشی صورت بگیرد. این موضوع باید به یک فرهنگ در فضای سیاسی کشورمان تبدیل شود. زمانی که ارزشها در کشور حاکم شوند، آن زمان بلوغ سیاسی هم در کشور نمایان شده است و دیگر نیازی به تخریب و توهین نیست. به نظرم خوب است که این نکته را هم بگویم که علت عدم ظهور حضرت مهدی(عج) این است که جامعه هنوز آمادگی و پذیرش لازم را ندارد.