تدبیر24 : صرفنظر از آنکه چه کسی و کدام نهاد یا جریان پشت بیلبوردهای ضدآمریکایی است و صرفنظر از آنکه این حرکت از روی لجبازی با سیاست تنشزدایی روحانی دارد صورت میگیرد یا از روی اعتقاد واقعی اقدامکنندهها، نتیجه امر یکی است. واقع مطلب آن است که این اقدامات همراستا با سیاست خارجی دولت نیست. از زمانی که موضوع حذف شعار مرگ بر آمریکا در جامعه مطرح شده است، یا برعکس ادامه آن به راه افتاده، یک سوال خیلی ساده از کسانی که معتقدند مرگ بر آمریکا و دشمنی با آمریکا باید استمرار یابد، پرسیدهام: «ظرف این 34سال گذشته که دشمنی ما با آمریکا برقرار بوده، آنها یک مورد و فقط هم یک مورد و نه بیشتر نشان دهند که اقدامات افراطی فایدهای برای منافع ملیمان داشته است.»
با این درآمد اکنون که فضا و شرایطی بهوجود آمده برای تنشزدایی و التیامبخشیدن به دشمنی 34 ساله میان ایران و آمریکا، تندروها بهنظر میرسد که عزمشان را جزم کردهاند که نگذارند این سیاست از همان آغاز تحقق پیدا کند. جدای از آنکه میخواهند نگذارند روحانی سیاست تنشزدایی را به خوبی پیش ببرد، از سوی دیگر شروع کردهاند به انجام یکسری تبلیغات. ازجمله اینکه میگویند روحانی، اصلاحطلبان و هاشمیرفسنجانی اشتباه میکنند که فکر میکنند اگر رابطه با آمریکا برقرار شود، مشکلات و مسائل اقتصادی کشور یکشبه برطرف میشود. درحالی که نه آقای هاشمیرفسنجانی، نه آقای خاتمی و نه هیچ اصلاحطلبی مطلقا چنین اندیشهای در ذهنشان وجود ندارد که صرف تنشزدایی با آمریکا یا حتی ایجاد رابطه با آن کشور، باعث شکوفایی اقتصادی ایران شود! کشورهای زیادی هستند که روابط گرم و صمیمانهای با آمریکا دارند، اما وضع اقتصادیشان هزار پله بدتر از ماست. بهبود وضع اقتصادی هیچ ارتباطی با برقراری رابطه با آمریکا ندارد.
برنامهریزی صحیح و اصولی و استفاده از نظرات کارشناسان و افراد خبره است که وضع اقتصادی یک کشور را بهبود میبخشد؛ نه داشتن و نداشتن رابطه با آمریکا. اگر اصلاحطلبان یا هر فرد دیگری اصرار بر تنشزدایی با آمریکا دارند، بهواسطه آن است که از این رهگذر سودی عاید کشورمان شود والا نفس برقراری رابطه با آمریکا هیچ تغییری در وضع اقتصادیمان بهوجود نمیآورد. مساله اساسی آن است که چرا با اصرار بر عدم ارتباط نمیخواهیم از این رهگذر سودی عاید خود کنیم؟ و این پرسشی است که 34 سال است هنوز پاسخی برای آن بهطور شفاف و دقیق ارائه نکردهایم.