واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19
کد خبر: ۷۳۹۰
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۸

تنها چالش دولت، اقلیت شکست خورده در انتخابات است

حسین انصاری‌راد
تدبیر24: حسین انصاری‌راد، روحانی شاخص اصلاح‌طلب و از محبوب‌ترین روحانیون در نیشابور است. وی نماینده مردم نیشابور در دوره ششم مجلس بود و در دوران چهارساله این مجلس، ریاست کمیسیون اصل 90 را برعهده داشت. انصاری راد در گفت‌وگو با آرمان اقدامات تندروها را بی‌برنامه ندانست و معتقد است که نباید آنچنان هم به این گروه‌ها عنوان «تندرو» داد. نماینده اصلاح‌طلب مجلس ششم خاطرنشان می‌کند که گروه‌های تندرو و منتقد دولت روحانی باید در رفتار خود تامل کنند و از خود بپرسند چرا با توجه به اینکه دولت و مجلس، تمامی ابزارهای تبلیغی و رسانه‌ای را در اختیار داشتند، مردم به کاندیدای دیگری در انتخابات رای دادند که بیشترین فاصله را با اهداف این گروه داشت. انصاری‌‌راد تصریح می‌کند که چرا با توجه به هجمه‌هایی که این افراد به شخصیت‌های مورد احترامی چون آقای‌ هاشمی و آقای خاتمی وارد می‌کنند، مردم به کسی رأی دادند که این بزرگان از آن حمایت کردند. حجت‌الاسلام انصاری‌راد در ادامه گفت‌وگو با آرمان دلایل تمامی این مسائل را مورد تحلیل و ارزیابی قرار می‌دهد. متن این گفت‌وگو در ادامه آمده است:

 

پس از 35سال و با از سر گذراندن فراز و نشیب‌های بسیار در روابط بین ایران و آمریکا بالاخره در سفر آقای روحانی به نیویورک، در ابتدا در دیدار ظریف و جان کری و سپس با گفت‌وگوی تلفنی آقای روحانی با باراک اوباما رئیس‌جمهور ایالات متحده یخ روابط ایران و آمریکا شکست و این روزها به نظر می‌رسد همه مذاکرات در ژنو به نفع ایران در جریان است. نظر شما در این باره چیست؟

 

در زمینه مذاکره با آمریکا نقل آقای روحانی نقل صادق است. ایشان قبل از عزیمت به نیویورک و در مصاحبه به شبکه ان‌بی‌سی آمریکا بصورت رسمی و علنی اعلام کردند که برای حل مساله پرونده هسته‌ای ایران اختیار تام دارد. آقای روحانی در مبارزات انتخاباتی هم روی این مساله تاکید داشتند که در صورت پیروزی در انتخابات رابطه و تعامل مثبتی با جهان خواهند داشت و از دیپلماسی به بهترین نحو و به عنوان مهم‌ترین ابزار برای بیان دیدگاه‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌المللی استفاده خواهند کرد. در سفر آقای روحانی و تیم همراه ایشان به نیویورک و ژنو نیز ما شاهد حفظ عزت و احترام ملت و نظاممان بودیم. رهبر معظم انقلاب نیز صریحا از مواضع تیم دیپلماسی دولت حمایت و اعلام کردند که به دولت اعتماد کامل دارند و به آینده خوشبین هستند. برخی از افراد این نکته را فراموش می‌کنند که آقای روحانی نماینده ملت ایران است و مردم به دلیل مطالباتی که داشتند در روز 24خردادماه به آقای روحانی رأی دادند. مردم فهیم کشور قطعا با توجه به خواسته‌ها و مطالباتی که دارند و با نگاه به شرایط داخلی و خارجی کشور در انتخابات تصمیم‌گیری می‌کنند و در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری نیز با عنایت به همه جوانب داخلی و خارجی کشور به دولت تدبیر و امید آقای روحانی رأی دادند. مردم در روز 24خرداد ماه با صدای رسا و روشن بیان کردند که به کسی رأی می‌دهند که تعامل سازنده و مثبتی با جهان و به خصوص کشورهای منطقه داشته باشد. آقای روحانی هم در شعارهای انتخاباتی خود به مردم کشور قول داده‌اند که با جهان تعامل سازنده داشته باشند.قول داده است که فرصت ابراز وجود به جریان‌های مختلف سیاسی با هر سلیقه‌ای را در فضای کشور ایجاد کند. قول داده است که... نمی‌توانند که به قول خود پس از پیروزی در انتخابات عمل نکند چراکه مردم با توجه به سخنان آقای روحانی در رقابت‌های انتخاباتی به ایشان رأی داده‌اند.رفع تحریم‌ها و حل کردن مساله هسته‌ای ایران مهم‌ترین مسئولیتی است که مردم کشور در روز 24خرداد ماه به دوش دولت آقای روحانی گذاشته‌اند. دیگر مطالبه مردم بهبود شرایط اقتصادی است که دولت باید بیشترین تلاش خود را معطوف به همین قضیه کند.در نتیجه آقای روحانی و همکاران ایشان باید تمام تلاش خود را در زمینه‌های داخلی و خارجی انجام بدهند تا پاسخگوی خواسته‌های مردم باشند.

 

مذاکرات ایران با کشورهای 1+5 به‌ویژه آمریکاٰ واکنش‌های متفاوتی را در فضای سیاسی کشور برانگیخت. برخی از این واکنش‌ها در تایید اقدام دولت بود و برخی نیز معتقد بودند که در این زمینه باید تامل بیشتری صورت می‌گرفت. نظر شما درباره واکنش‌ها نسبت به این گفت‌وگوها چیست؟

 

کسانی که این کار دولت و تیم مذاکره‌کننده را تایید کردند، ملت و دلسوزان نظام بودند چراکه آنها در مسیر مطالبات مردم که همانا تعامل سازنده با جهان همراه با حفظ منافع ملی و عزت و احترام بوده گام برداشته‌اند. به نظر من برخی از منتقدین و تندروها در این زمینه و در زمینه‌های دیگری هم که آقای روحانی در پی اصلاح امور هستند باید در اهداف و رفتار خود بازنگری کنند. ما باید این نکته را در نظر بگیریم که تا قبل از انتخابات عده‌ای که هم اکنون منتقد آقای روحانی شده‌اند، همه قدرت را در اختیار داشتند، دولت را در اختیار داشتند، مجلس را در اختیار داشتند و از تمامی امکانات تبلیغی و رسانه‌ای برای بیان دیدگاه‌ها و اهداف خود برخوردار بودند اما مردم به شخص دیگری رأی دادند که شاید یک سوم این امکانات را هم در اختیار نداشت. این اراده مردم بوده است که آقای روحانی سر کار بیاید. به نظر من این عده باید از کارشکنی در رسیدگی به مطالبات مردم صرف‌نظر بکنند. زبان انتقاد با زبان تهمت، دروغ و افترا متفاوت است. متاسفانه ما هنوز نتوانسته‌ایم یک تعریف منطبق با فرهنگ سیاسی کشورمان برای انتقاد و فرهنگ انتقاد تعریف کنیم و هر کسی با توجه به دیدگاه‌ها و نظرات شخصی که گاه هم غیرکارشناسی است درباره هر چیزی اظهارنظر می‌کند. منتقدین ما باید قدرت تحمل و تشخیص خود را در تحلیل و ارزیابی مسائل بالا ببرند که این لازمه کار زیربنایی در فرهنگ سیاسی کشورمان است. در عین حال بدون تهمت و افترا و تخریب همه افراد باید اظهارنظر کنند و من مطمئنم که رئیس‌جمهور و کابینه ایشان از انتقاد سالم و دلسوزانه استقبال خواهند کرد.

 

به نظر نمی‌رسد که زمان آن رسیده است که با این گروه‌های تندرو برخورد قاطعی شود؟

 

متاسفانه یک پدیده نامیمون از ابتدای انقلاب اسلامی شکل گرفته است که در مقاطع مختلف و به شکل‌های مختلف و به‌خصوص در سخنرانی شخصیت‌های مورد احترام مردم خود را نشان داده است، از برهم زدن سخنرانی سید حسن خمینی گرفته تا برهم زدن سخنرانی آقای‌ هاشمی و همچنین به تازگی آقای لاریجانی در قم. این نکته را هم باید در نظر بگیریم که هیچکس چه در بین مردم و چه در میان مسئولان با این حرکت‌های غیراخلاقی موافق نیست.

 

با توجه به اقدامات آقای ‌هاشمی‌رفسنجانی در انتخابات 92که بدون شک بر افزایش محبوبیت ایشان در جامعه تاثیرگذار بود، به تازگی عده‌ای از تریبون‌های مختلف و از جمله تریبون مجلس شورای اسلامی علیه آقای ‌هاشمی هجمه‌های جهت‌داری را صورت می‌دهند. این هجمه‌ها در برخی اوقات درباره آقای خاتمی نیز صادق است. به نظر شما دلایل این هجمه‌ها چیست؟

 

به نظر من کسانی که بی‌محابا علیه آقای‌ هاشمی و خاتمی هجمه می‌کنند و تلاش می‌کنند که جو را متشنج کنند باید کمی در رفتارهای خود تأمل کنند که چه شد مردم به کسی رأی دادند که آقای‌ هاشمی و خاتمی از او حمایت کردند. این عده باید خوب فکر کنند که چرا با توجه به ابزار تبلیغاتی بیشتری که داشتند لایه‌های زیرین جامعه به آقای روحانی رأی دادند که مورد اعتماد آقای‌ هاشمی و آقای خاتمی بود. چه اتفاقی افتاد که مردم پس از اینکه آقای‌ هاشمی در انتخابات ثبت‌نام کرد، جریانی عظیم در کشور شکل گرفت و ستادهای خودجوش تشکیل شد. آقای‌ هاشمی و خاتمی کاندیداهای اول جمیع اصلاح‌طلبان بودند که از صحنه اصلی انتخابات دور ماندند و فرصت نشد که مردم نظر خود را درباره آنها بصورت صریح بیان کنند. آقای روحانی با حمایت و پشتیبانی آقای‌ هاشمی و خاتمی در انتخابات پیروز شد و اقدامات آقای روحانی معلول درایت آقای‌ هاشمی و خاتمی بوده است. آقای‌ هاشمی از دلسوزان نظام بوده و است که همواره و در سخت‌ترین لحظات همراه و همگام نظام و مردم بوده و هجمه علیه ایشان به جز کج‌اندیشی و ضربه زدن به چهره‌های برجسته ارکان کشور ثمر دیگری نخواهد داشت. در مورد آقای خاتمی نیز باید بگویم هجمه علیه آقای خاتمی نشان‌دهنده اوج تندروی و بی‌درایتی عده‌ای از افراد است. آقای خاتمی به عنوان چهره‌ای فرهیخته و مردمی کمتر دچار تندروی و افراط می‌شوند و همین صبر، نجابت و متانت ایشان سبب کم حوصلگی عده‌ای تندرو می‌شود.

 

مهم‌ترین چالش‌های پیش روی آقای روحانی و دولت تدبیر و امید را چه می‌دانید؟

 

به نظر من مهم‌ترین چالش دولت تدبیرو امید و آقای روحانی اقلیت شکست‌خورده در انتخابات است و به غیر از کارشکنی این افراد مشکل خاصی در مسیر حرکت دولت وجود نخواهد داشت. ضمن اینکه این نکته را باید در نظر داشت که حل کردن مساله هسته‌ای رفع تحریم‌ها و همچنین بهبود وضعیت معیشتی مردم نیز از جمله کارهای سخت دولت آقای روحانی است و کار ساده‌ای نیست. باید محدودیت‌های دولت را پذیرفت.مردم در چند ماهی که از آغاز به کار دولت جدید گذشته است، بیشترین همراهی را با دولت داشته‌اند و به‌رغم اینکه اقشاری از جامعه در تنگناهای اقتصادی به سر می‌برند، اما با صبر، بردباری و امید به آینده نهایت همکاری را با دولت انجام می‌دهند که جای تقدیر دارد و ان‌شاءا... دولت هم با جدیت در رفع مشکلات اقتصادی گام‌های اساسی بردارد.

 

ارزیابی شما از رویکرد جریان‌های سیاسی اعم از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان چیست؟

 

ما باید جریان‌های سیاسی را با توجه به هر مقطع تاریخی و با توجه به شرایط روز جامعه مورد ارزیابی و بررسی قرار بدهیم. خوشبختانه ما در بین اصولگرایان افراد خردمند و صاحبنظری داریم که از درایت و فهم سیاسی کافی برای برنامه‌ریزی و تولید گفتمان برخوردارند. به نظر من هم اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان باید در بسیاری از سیاست‌های خود تجدیدنظر کنند. در مورد اصلاح‌طلبان هم باید بگویم که اصلاح‌طلبان باید از گذشته درس بگیرند و نقاط ضعف خود را از بین ببرند و در جهت تقویت و هماهنگی قدم بردارند تا ا‌ن‌شاءا... ما شاهد حرکت و پویایی سیاسی در بین جریان‌های سیاسی کشور باشیم. مسائلی از قبیل تشکیل حزب، فعالیت گروه‌های سیاسی با سلیقه‌های مختلف و متفاوت همه ارزش‌هایی سیاسی هستند که در یک کشور آزاد باید محترم شمرده شده و مورد اعمال قرار گیرند.

 

به نظر شما چرا ما با توجه به تعداد احزاب قابل توجهی که در کشور داریم، هنوز نتوانسته‌ایم یک فرهنگ مدرن و مشارکتی سیاسی همراه با احزاب پایدار با اهداف تعریف شده بلندمدت داشته باشیم؟

 

تعدد و تنوع احزاب کوچک موجود به دلیل ناچیز بودن قدرت و تاثیرگذاری‌ آنها شاید به لحاظ کمی یک دستاورد باشد، ولی به لحاظ کیفی نه تنها یک ظرفیت نیست بلکه خود یک مانع محسوب می‌شود. این نگاه و باورها در جامعه باید اصلاح شود. باید گرایش‌های عمومی و عام‌گرایانه در رفتار ایرانیان جایگزین رفتارهای فردگرایانه شود و به اهداف سیاسی و اجتماعی به عنوان اهداف بلند مدت و پرهزینه نگاه شود و نباید به پروژه‌های کوتاه‌مدت که ما را یک گام به جلو ببرد‌، اکتفا کرد. شرایط را باید به گونه‌ای فراهم کنیم که عمل سیاسی در جامعه به عنوان یک امر خیر تلقی شود و هزینه‌های مترتب بر اعمال سیاسی در قالب احزاب شناسنامه‌دار به عنوان اتهامات و جرائم شرافتمندانه در فرهنگ عمومی ما شکل بگیرد. وقتی احزاب می‌توانند نقش و كاركردهای اصلی خودشان را داشته باشند كه تنوع ساختاری در سیستم به وجود آمده باشد و زیرسیستم‌ها نیز از استقلا‌ل نسبی برخوردار باشند، تنوع ساختاری در یك جامع كثرت‌گرا به وجود می‌آید. در چنین جامعه‌ای به ساختارهای سنتی بسنده نمی‌شود بلكه نهادهای دیگری مثل اتحادیه‌ها، سندیكاها، گروه‌های ذی‌نفوذ و احزاب سیاسی به وجود می‌آیند و نظام را دچار تنوع ساختاری می‌كنند. وجود احزاب و اتحادیه‌ها در چارچوب كثرت‌گرایی می‌تواند معنا داشته باشد. شرط دوم هم استقلا‌ل نسبی زیرسیستم‌ها می‌باشد.در واقع این احزاب و اتحادیه‌ها و انجمن‌ها نباید زائده‌ها یا ضمیمه‌های حكومت تلقی شوند، چون اگر چنین اتفاقی بیفتد، چنین سازمان‌هایی بخشی از قوه مجریه می‌شوند. بنابراین این نهادها باید خودجوش باشند و وابسته به نهادهای رسمی نباشند. تحت این شرایط است كه احزاب می‌توانند كاركردهای خودشان را داشته باشند.

منبع:روزنامه آرمان

احسان انصاری

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: