واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 18
کد خبر: ۸۳۲۲
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۲ - ۱۵:۲۳

زیباکلام چگونه عضوهیئت علمی شد؟

زیباکلام پس از اخذ مدرک دکترا به ایران برگشت و به گروه علوم سیاسی و تاریخ دانشگاه تهران مراجعه کرد اما در آنجا با توجه به سابقه تحصیل وی در رشته مهندسی شیمی با جذب وی در این گروه‌ها مخالفت شد.
به گزارش تدبیر24 به نقل از دانا، صادق زیباکلام این ایام گاه و بیگاه به اعتراضات نمایندگان مجلس بر سیاسی کاری ها در وزارت علوم می تازند، آنان را افراطی می خوانند و در قامت یک چهره علمی و دانشگاهی از وزیر می خواهند «محکم بایستد». اما جالب ترین بخش ادعاهای آقای زیباکلام آنجاست که خطاب به وزیر علوم می نویسند « اساتیدی را که بدون رعایت اصول و ضوابط علمی و استخدامی بورسیه شده اند یا به استخدام دانشگاه درآمده اند را زیر نظر هیاتی صالح از اساتید همان دانشگاه ها مورد یک بررسی مجدد قرار دهید».

مجله مهرنامه در شماره دوم خود (اردیبهشت 1389) مصاحبه ای با آقای سید جواد طباطبایی انجام داد که نکات بسیار قابل توجهی در آن نهفته است؛ نکاتی که امروز در میان هیاهوی جریان اصلاحات و کسانی چون آقای زیباکلام باید دوباره پیش چشم آورد و درباره آنها بیش از پیش تامل کرد و با توجه به قرار گرفتن افرادی مسئله دار در پست های کلیدی وزارت علوم، درباره سیطره مجدد سیاست بر علم هشدار داد. از قضا یکی از این نکات نهفته در مصاحبه مهرنامه، دقیقا درباره نحوه هیئت علمی شدن جناب آقای صادق زیباکلام است که امروز سنگ «ضوابط علمی»‌ را به سینه می زنند.

بر اساس مصاحبه آقای طباطبایی و مقاله ای که آقای زیباکلام در پاسخ به آن در مهرنامه(شماره سوم) منتشر کرد، می توان به سهولت دریافت که شخص آقای زیباکلام اتفاقا کاملا بر خلاف مقررات وقت دانشگاه تهران، بدون داشتن صلاحیت های علمی و با «فشار از بالا» به عضویت هیئت علمی گروه علوم سیاسی این دانشگاه درآمده اند. آقای طباطبایی در سخنانی که بعدا آقای زیباکلام تصریح کردند مربوط به ایشان است، می گویند‌: «در همان زمان (اوایل دهه 60)، ریاست دانشگاه استاد دیگری را به همان گروه تحمیل کرد که به هیچ وجه سابقه تحصیلی و مشخصات او با مقرارتی که همان رئیس دانشگاه مأمور اجرای آن بود، سنخیتی نداشت. این شخص گویا در یکی از رشته‌های فنی درس خوانده و در انقلاب فرهنگی نیز نقشی ایفاء کرده بود و در دانشگاهی در بریتانیا – یا حومه آن – درس خوانده بود که از نظر دانشکده و مدیریت آن اعتباری نداشت و حتی اگر اعتباری داشت، برابر مقررات، به دلیل پیوسته نبودن تحصیلات، نمی‌توانست به استخدام دانشکده حقوق درآید که البته به زور رئیس دانشگاه درآمد. به جرأت می‌توان گفت که سطح علمی بسیاری از این افراد از حد کارشناسی ارشد یک دانشگاه متوسط فراتر نمی‌رود و اما دلیلی که می‌خواهم بیاورم. گروهی از اینان در بیست و چندی سالی که در کسوت استادی درآمده‌اند، چیزی ننوشته‌اند و گروه دیگری که جرأت – یا ادعای – نوشتن داشته‌اند، در نوشته‌های شان کمتر می‌توان عبارتی معنادار پیدا کرد».

بر اساس آنچه که آقای زیباکلام در پاسخ به انتقادات آقای طباطبایی نوشته است و نیز برخی اخبار دقیق، آقای زیباکلام که فوق لیسانس مهندسی شیمی دارند به معاونت آموزشی وزارت علوم مراجعه کرده و خواهان دریافت امتیاز بورس می شوند تا بروند و در لندن «انقلاب اسلامی»‌! بخوانند. معاون وقت وزیر از این درخواست اظهار تعجب می کنند و ضمن مخالفت شدید، می گویند اولا شما که رشته تان مهندسی است و ربطی به انقلاب اسلامی که در حیطه علوم انسانی است ندارد، و ثانیا انقلاب اسلامی در ایران رخ داده شما می خواهید در لندن به تحصیل آن بپردازید؟! آقای زیباکلام اما ماجرا را رها نمی کنند و سرانجام موفق می شوند معاونت آموزشی را دور زده و از آقای محمدعلی نجفی وزیر وقت دستور بورس شدن ایشان البته با هزینه شخصی را می گیرند. آقای زیباکلام با اینکه در رشته مهندسی شیمی تحصیل کرده، عضو هیئت علمی گروه شیمی هستند و از طرف دانشکده فنی برای دریافت بورسیه معرفی می شوند، پس از عزیمت به لندن ناگهان انقلاب اسلامی را هم فراموش می کنند (یحتمل به این دلیل که چنین رشته ای نبوده!) و تصمیم می گیرند در دانشگاه برادفورد انگلستان «صلح شناسی»‌ بخوانند.

آقای زیباکلام بعد از اخذ مدرک دکترا که به ایران باز می گردد، عزم رفتن به گروه علوم سیاسی یا تاریخ دانشگاه تهران را می کند که البته با توجه به اینکه سابقه تحصیل و تدریس ایشان در رشته مهندسی شیمی بوده، ‌باز با مخالفت قانونی هر دو گروه مواجه می شوند. ایشان به تصریح خودشان شروع به «لابی‌ کردن» می کنند. جالب اینکه آقای زیباکلام پس از برگشت از لندن، طی همان «ماه های لابی» بدون آنکه تدریسی در دانشکده فنی انجام داده باشند، از این دانشکده حقوق نیز دریافت می کنند! نهایتا پس از اعتراض معاون اداری مالی دانشگاه به این نحو دریافت حقوق، آقای زیباکلام بار دیگر با «نامه از بالا» وارد گروه علوم سیاسی می شوند... و امروز از اصول و ضوابط علمی سخن می گویند.

آقای زیباکلام که سعی می کنند خود را متخصص تاریخ ایران نشان دهند، به تعبیر آقای سید حمید روحانی تحصیلاتشان «نشان می‌دهد که نه از جنبه تئوریک و نه از جنبه تجربی درک درستی از تاریخ ندارد. او تا دوره فوق لیسانس تحصیل‌کرده رشته مهندسی شیمی است و شناختی از حوزه علوم انسانی که تاریخ بخشی از آن است ندارد. دوره دکترای خود را هم به ادعای خودش در سال 1369 از دانشگاه صلح‌شناسی برادفورد انگلیس، ظاهراً با پایان‌نامه ریشه‌های تاریخی انقلاب اسلامی ایران گرفته است».

با توجه به آنچه گذشت ادعای ضوابط علمی! از سوی هر کس دیگری مطرح می شد شاید قابل پذیرش بود اما از مهندس زیباکلام که صلح شناسی خوانده اند و درس تاریخ ایران می دهند، این اظهارات هم بعید می نماید هم غریب.


بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: