مشکل روابط بین المللی ایران صرفا" مسئله هستهای نیست بلکه نحوه تنظیم روابط با آمریکا در زمینه مشکلاتی که آمریکا در چارچوبه نظام بینالمللی خلق کرده است از مسئله هستهای مهمتر است.
به گزارش
تدبیر24، نصرتالله تاجیک در ادامه یادداشت خود در خبرآنلاین نوشت: از این منظر بدون طراحی راهبردی شفاف و صحیح در تعامل با آمریکا و نظام کنونی بینالمللی و تلاش و قبول مسئولیت برای کاهش تنش و درگیریهای موجود در منطقه و توسعه صلح عمومی در منطقه و جهان مذاکرات ژنو حاصل بسیار اندکی در بر خواهد داشت. زیرا جریان مخالف صهیونی- عربی و حامیان غربی آنها و عدم تعجیل غرب برای مصالحه با ایران و بسیاری از عوامل دیگر وجود دارند که اگر ایران نخواهد و یا نتواند از ظرفیتسازیهای سیاست خارجی خود استفاده کند حاصل این روند را به ضرر ایران رقم زنند.
در اختلاف سیاستهای خاورمیانهای فرانسه و آمریکا شکی نیست و قرائن بسیار است. ولی اینکه فرانسه میتواند نسخه پیشنویس توافقنامه بین ایران و 5+1 را که آمریکا تهیه کرده است تغییر داده و نکاتی را به آن بیفزاید اگر چه رسم مالوف در رسیدن به توافقات چند جانبه است ولی حاکی از آن هم هست که آمریکا با این اقدام موافق است. و یا حداقل مخالفتی ندارد و چه بسا راضی هم باشد که بدون درگیر نمودن خود با ایران قدرت چانهزنی گروه را برای کسب امتیاز بیشتر از ایران بالا ببرد. یعنی به سخن دیگر سعی آمریکا در قالب نظام بینالملل در تغییر رفتار ایران در قبال مسئله هستهای و یا سایر مشکلات بین ایران و آمریکا در پرتو تئوری تقسیم کار بین کشورها در برخورد با ایران است.
و اما یکی از مهمترین مشخصه های ﻧﻈﺎم کنونی ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻞ که آمریکا با تمام قدرت از آن دفاع میکند علاوه بر ﺗﺄﺛﯿﺮ ﺑﺮ شکل گیری ﻫﻮﯾﺖ و هدایت دوﻟﺖﻫﺎ، سعی این کشور در تعیین ﺑﺨﺸﯽ از رﻓﺘﺎرﻫﺎ، اﯾﺴﺘﺎرﻫﺎ و اﻫﺪاف ﺳﯿﺎﺳﺖ خارﺟﯽ آﻧﻬﺎست که یک تحول بسیار بزرگ در این زمینه محسوب میشود. یعنی بجای آنکه نظام بین الملل حاصل جمع جبری و برآیند برداری دولت- ملتها و عملکرد و خواستشان باشد، این نظام تعریف شدهای از سوی غرب و آمریکا است که رفتار و ایستار و راهبرد آنها را در قالبهای مشخص تعریف و تبیین می کند.
در اینصورت چنانچه کشوری این قاعده بازی را رعایت کند راهبردﻫﺎی ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺧﺎرﺟﯽاش ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﺟﺎﯾﮕﺎهش در ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻧﻈﺎم ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ است. ولی اگر به هر دلیلی نتواند هماهنگ با این نظریه عمل نماید لذا به عنوان دولت یاغی سعی میشود که به هر نوعی باید از گردونه نظام بینالملل اخراج گردد. با این نگرش، این ساختار معیوب نظام بینالملل در کنار خصیصه اصلی هرج و مرج در نظام بین الملل که اجازه سلطه گرایی و زیادهروی به آمریکا میدهد تا به راحتی بتواند با حاکمیت بر جریان گردش کالا و سرمایه و نیز سازمانهای بینالمللی به دنبال حاکمیت اهداف، تعاریف و ارزشهای آمریکائی بر سایر کشورها باشد شرایط را پیچیدهتر میکند. این روند هم به سهولت به امریکا اجازه میدهد که به منابع کشورهای رام دستاندازی کند و هم کشورهای یاغی را از گردونه خارج نماید.
لذا منطق وجود نظام بین الملل امروزی اقتصاد از طریق ارتباطات و حضور فعال و موثر در گردونه جهانی است و سازمانهای منطقهای و بینالمللی نیز بر همین اساس تنظیم شدهاند که از دیگر ویژگیهای نظام کنونی بینالمللی است. یعنی اقتصاد پویا در پرتو ازدیاد و افزایش ارتباطات است و بر عکس کشور منزوی دارای اقتصاد ی عقب مانده خواهد بود که حتی به خواستهای اولیه مردم خود نیز نمی تواند پاسخ دهد. بدون قضاوت ارزشی و درست و یا غلط دانستن این منطق، این واقعیتی است که بر جهان امروز حاکم است و باید با توجه به این واقعیات راهبردها و سیاستهای خویش را طراحی و بدنبال کسب حداکثری منافع ملی باشیم.
اگرچه در اصل در معادلات جاری و حاکم بر روابط بینالمللی و نظام کنونی بین الملل اولویت با استفاده از قدرت نرم است که حذف عنصر زور در روابط انسانهاست ولی آمریکا و ائتلاف غرب به راحتی در سیاست خارجی خود بدون منعی از قدرت سخت و نرم توامان استفاده کرده که نمونه اشغال افغانستان، عراق، لیبی و بهم زدن صحنه خارمیانه توسط مداخله نظامی در سوریه و مصر مثال بارز این گونه رفتار است. سلطهگری و یکجانبهگرایی آمریکا در جهان، حمایت مطلق از رژیم صهیونیستی و وصل کردن سرنوشت این رژیم به امنیت ملی آمریکا، عدم اهتمام در حل موضوع فلسطین، تلاش در جهت مدیریت خیزش مردمی و آزادیخواهانه در خاورمیانه و شمال آفریقا، برقراری امنیت انرژی در خلیج فارس توسط راهحلهای نظامی و دخالت در تحولات آسیای مرکزی و قفقاز و در یک کلام بهم زدن ژئوپلیتیک منطقه از جمله مشکلاتی است که آمریکا در جهان بوجود آورده.
مشکل روابط بین المللی ایران صرفا" مسئله هستهای نیست بلکه نحوه تنظیم روابط با آمریکا در زمینه این مشکلات از مسئله هستهای مهمتر است و بدون طراحی راهبردی شفاف و صحیح در این زمینه حاصل آن خواهد شد که آنگونه که وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده حتی با موفقیت مذاکرات ژنو (مثلا" 7 که عددی مقدس است!) 95% از تحریمها علیه ایران ادامه خواهد یافت و صرفا" در قبال تعهدات ایران قسمتی از مبلغ 45 میلیارد دلاری که ایران نزد بانکهای خارجی دارد قابل انتقال به داخل کشور خواهد بود!