تبلیغات به معنای شناساندن ومعرفی ومنظورازشناساندن،آگاهی بخشی وآموزش ومتقاعدکردن مخاطب است. تمامی رسانه های عمومی واصلی مانند تلویزیون، رادیو، سینما، کتب، مجلات، روزنامه ها، اینترنت، ماهواره و... دارای تبلیغات هستند وهدف ازتبلیغ، نفوذ دررفتارافراد وایجاد نگرش جدید درآنان است وتبلیغی خوب است که دارای ویژه گی های درک پذیری، عینی، مؤثر، به یادماندنی وقابل اجرا باشد.
بررسی وتحلیل های ساده ازاهمیت پدیده تبلیغ سیاسی وتأثیرات احتمالی رسانه های همگانی برای مردم باعث نظریه پردازی دراین حوزه گردید که ریشه این نظریه پردازی درعلم ومطالعات ارتباطات دردوحوزه تحقیق درباره 1- تغییرنگرش :« Attitud change » که درپی درک مؤثرترین تکنیک برای ایجاد تغییردرنگرش مردم کدامند؟ 2- تأثیرات عمومی رسانه های همگانی برافراد وجامعه چطوروچگونه صورت می گیرد؟ است.
واژه تبلیغ سیاسی ازعبارت لاتین « de propaganda fild congragation » به معنای « مجمع مروجین ایمان » گرفته شده است. این مجمع درسال 1622میلادی ازطرف کلیسا کاتولیک رم که همزمان با نهضت اصلاح دین بود، تأسیس گردید زمانی که گروه های مختلف پیوند خود را با کلیسای رم قطع می کردند این نهاد کلیسایی به مبارزه دربرابر نهضت اصلاح دین پرداخت. یکی ازموضوعات مهم این عصر، مبارزه میان علم ودین بود که نهاد کلیسا دین را منبع همه دانش بشر درباره هستی می دانست . دراین عصر گالیله براساس مشاهدات وبا استفاده ازتلسکوپ ادعا می کرد که کره زمین به دورخورشید می چرخد. این ادعای علمی درمنطقه ممنوعه اندیشه وخط قرمز آموزه های کلیسای کاتولیک بود لذا گالیله درسال 1633میلادی توسط دادگاهی محاکمه ومحکوم شد ومجبورشد ادعای خود را پس بگیرد واندیشه کلیسا را که خورشید به دورزمین می چرخد را تأیید کند.
هارولد لاسول دانشمند آمریکایی برجسته سیاسی ونظریه پردازارتباطات درسال 1927میلادی درکتاب « تکنیک پروپاگاندا درجنگ جهانی اول » تبلیغ سیاسی را کوششی به منظور کنترل نظرها با استفاده ازنمادهای مهم ویا ازطریق بهره برداری ازداستان ها، شایعات، گزارش ها، تصویرها واشکال دیگرارتباط اجتماعی؛ تعریف کرد درحالیکه وی درسال 1937میلادی تعریفی متفاوت ارائه داد. لاسول پروپاگاندا را به معنای وسیع خود، عبارت ازتکنیک اثرگذاری بررفتارانسان ازطریق سازماندهی ویا دست کاری درواقعیت ها؛ دانست. دست کاری درواقعیت ها ممکن است درقالب گفتار، نوشتار، تصویر، موسیقی و... باشد. لاسول اهداف چهارگانه پروپاگاندا را چنین می آورد: 1- بسیج کردن احساسات علیه دشمن 2- حفظ روابط با متحدین 3- حفظ دوستی ودرصورت امکان، جلب همکاری کشورهای بی طرف 4- تضعیف ونابودی رویه دشمن.
روانشناس آمریکایی، راجربراون با متمایز ساختن پروپاگاندا وترغیب ازیکدیگر؛ ترغیب را عمل استفاده ازنمادها به منظور ایجاد تغییردررفتاردیگران دانست. وی معتقداست که تلاش هایی که برای ترغیب صورت می گیرد زمانی به پروپاگاندا تغییرمی یابد که « فرد به این نتیجه برسد که رفتاری که هدف ترغیب کننده است بیشتربه نفع اوست تا به سود ترغیب شونده » بدین صورت آن گونه که پروپاگاندا توسط لاسول وبراون تعریف شده است بسیاری ازحوزه های فعالیت انسانی را دربرمی گیرد ازجمله مسائل مبارزاتی انتخاباتی ( جایی که هدف اساسی خوشبختی دریافت کننده نیست بلکه هدف اصلی انتخاب نامزد انتخاباتی است ).
تبلیغات سیاسی بیشتر بربرداشت های ذهنی استواراست. این نوع تبلیغات به عنوان به عنوان محمل پندارها وقالب های سیاسی- فکری درهرنظام اجتماعی، نقش قانونی وپسندیده ای را برعهده دارد. برای دستیابی به چنین هدفی، ایجاد سازمان ها وادارات درقالب وزارتخانه های تبلیغاتی با توجه به شرایط سیاسی عصر؛ کارعادی وضروری است. تبلیغات سیاسی خود را برحق وعین صواب وطرف های دیگررا ناحق وناصواب می داند.
دکترمصطفی ملکیان می گوید: تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا شکلی ازارتباط است که با ترغیب یا اقناع متفاوت است چونکه هدفش دستیابی به پاسخی است که قصد مبلغ را ادامه دهد. وی معتقد است تبلیغات سیاسی توسط دو ابزار« برچسب زدن » و « شعارهای فریبنده » قابل اجرا می باشد ونوع تبلیغات وآموزش دراحزاب کمونیستی به گونه است که به هوادارانشان فرصت پرسش گری وخواستن دلیل نمی دهد وبا تکرار بیش ازحد مطالب ومباحث وایجاد شوربه جای شعور، کنترل ذهن مخاطب را دردست می گیرد.
مهندسی تبلیغات وآموزش رسانه ملی « صدا و سیما » درچه جهتی ودرچه چارچوبی قابل تحلیل وبا چه متدی قابل مقایسه است. بسیاری ازاهالی سیاست که ازمنتقدین این رسانه می باشند، عملکرد و کارکرد رسانه صدا و سیما را درآموزش وتبلیغات سیاسی خصوصاً درسال های اخیر جهت دار، جناحی، توده ای ، مخاطب گریز،ایدئولوژیک گرا، متغاییر با وحدت ملی ونفی کننده منافع ملی می دانند لذا خواستار آنند این رسانه ملی، مورد بازبینی جدی ومدیریت ملی گرایانه درچارچوب منافع ملی قرار گیرد.