واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 19
کد خبر: ۹۸۰۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۶:۲۴
عضو هيات نمايندگان اتاق بازرگاني:

سرمایه‌دار ایرانی را ضد انقلاب نخوانیم

مجتبی خسروتاج
تدبیر24: بازرگان سر‌شناس ایرانی و یکی از شانس‌های نخست تصدی ریاست پارلمان خصوصی، دیروز با انصراف از حضور در کورس رقابت‌ها، نقش محمدرضا عارف در انتخابات ریاست جمهوری را بازی کرد. گرچه در زمان انصراف عارف، گمانه‌زنی‌ها از احتمال بالا بودن رای روحانی خبر می‌داد و آن انصراف تنها امید به پیروزی را در جبهه اصلاح و اعتدال افزایش داد، اما مجتبی خسروتاج وضعیت دیگری دارد. او اگر از خوانساری پر رای‌تر نبود نسبت به وی سرشناس‌تر است و از مدیران مطرح اقتصادی دولت اصلاحات به‌شمار می‌رود. در دوران ریاست جمهوری خاتمی، محمدرضا عارف معاون رئیس جمهور بود و خسروتاج معاون وزیر بازرگانی. هردوی این‌ها البته تحصیلکرده آمریکا هستند. خسروتاج، پس از مذاکرات نیویورک و در مقام عضویت در هیات نمایندگی اتاق بازرگانی جمهوری اسلامی‌ایران موضوع راه‌اندازی اتاق بازرگانی ایران و آمریکا را پیگیری کرد. وی با محاسنی مانند انقلابیون کوبا و چهره‌ای خندان روبه‌روی ما می‌نشیند و در حالی‌که نیم ساعتی است تصمیم قطعی بر انصراف گرفته است روز چهارشنبه هفته گذشته به پرسش‌های «قانون» درباره تنگنا‌ها و چشم انداز مراودات اقتصادی ایران و آمریکا پاسخ می‌گوید. دیروز رسانه‌ها رسما خبر انصراف وی را منتشر کردند.


بعد از بازگشت آقای روحانی از نشست مجمع عمومی‌سازمان ملل متحد در نیویورک و گشایشی تاریخی در رابطه ایران و آمریکا در دوران جمهوری اسلامی‌ایران، شما یکی از چهره‌های اتاق بودید که مسئله بازگشایی اتاق مشترک ایران و آمریکا را متذکر شدید به راستی چه ضرورتی شما را به سمت این اظهار‌نظر‌ها کشاند.

     
در عالم اقتصاد مناسبات و تعامل هر چه گسترده‌تر و فراگیر‌تر شود به نفع کشور است. در گذشته کالاهای رد و بدل شده بین کشور مواد غذایی، نساجی و مانند این‌ها بود ولی الان علاوه بر کالاهای سنتی علم و تکنولوژی و همچنین سرمایه نیز نقش اساسی یافته است. آمریکا کشوری است که هم از دانش تکنولوژی برتری در دنیا بهره می‌برد و همچنین گروه‌های سرمایه‌گذاری این کشور چنان‌چه در پروژه‌ای سرمایه‌گذاری کنند بخشی از مشکلات اقتصادی هر کشوری که وارد این تعامل شده است حل می‌شود. این مسئله در مورد ایران حساس‌تر است. ایران به‌لحاظ جغرافیایی در موقعیتی استراتژیک قرار گرفته و از جنبه سیاسی نیز از زمان پیروزی انقلاب اسلامی‌تا حال حاضر در کانون توجه جهانی است و لذا نمی‌توان در مسیر رشد و توسعه خودمان را از علم و مدیریت دنیا محروم کنیم.

اما محصور بودیم و به نظر می‌رسد که سرانجام هم مذاکرات سیاسی ایران و آمریکا آنقدر در مناسبات اقتصادی تاثیر نگذارد که باعث تحولی شگرف شود؟


بستر رشد سریع مناسبات اقتصادی ۲ کشور از مدت‌ها پیش فراهم شده و با دور نگه داشتن رژیم صهیونیستی از معادلات منطقه به خصوص مسئله هسته‌ای ایران، زمینه سازی برای جهش در روابط اقتصادی به وجود آمده است. اما به هر حال افرطیون و کسانی‌که طی سال‌های اخیر منافع بسیاری از محل تحریم‌ها برده‌اند طبیعی است که کارشکنی می‌کنند. نکته دیگر راه خطا رفتن است. طی سال‌های اخیر مدام یک جریان در رسانه‌های مختلف از محصور بودن و بسته بودن استقبال کرده و آن‌را مایه رشد می‌دانند، در حالی‌که این درست نیست باید با دنیا تعامل داشت.

حضور در بازار ایران چه مزیتی برای تاجران آمریکایی دارد؟


صادر کنندگان آمریکایی برای صادرات کالا‌ها و محصولاتی که در آمریکا تولید یا از سوی کمپانی‌های آمریکایی صادر می‌شود با چهار بازار احتمالی مواجه هستند برخی کشور‌ها مانند بیشتر کشورهای آفریقایی به دلیل نابسامانی اقتصادی و فقر شدید مردم و دولت‌ها مقصد کالاهای آمریکایی نبوده و نیستند.
مجموعه‌ای از کشورهای بزرگ دنیا بازار خوبی برای کالاهای آمریکایی بودند که وضع قوانین جدید حمایت از تولیدکنندگان داخلی از سوی دولت‌هایی مانند چین، هند و کره جنوبی موجب شده است تجار آمریکایی در مراوده با این کشور‌ها جانب احتیاط را بگیرند. از سوی دیگر در دنیا کشورهایی مانند ترکیه هستند که با وجود اینکه خود از مناسبات اقتصادی جهانی حمایت می‌کنند ولی در عمل قوانین پیچیده و ویژه‌ای را دارند که بعضا برای تجار دردسر داشته است. گروه چهارم؛ کشورهایی مانند ایران هستند. بازاری ۷۰ میلیونی با دسترسی به آب‌های بین المللی که موجب کاهش نرخ نهایی کالای صادراتی می‌شود. بنابراین در شرایط حاضر زمینه‌های تعامل اقتصادی ایران و آمریکا با این شرایط وجود دارد و باید از این موقعيت استفاده کرد.

اما این وضعیت که بیشتر به نفع آمریکاست و بازار ایران را کاملا در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد.


الزاما اینطور نیست. در تجارت طرفین به دنبال سود هستند. هر دو طرف برد می‌خواهند. چرا در سیاست برد- برد می‌توان اجرا کرد ولی در اقتصاد و تجارت که ذاتا به‌دنبال تامین منافع دو طرف است، نشود. بالاخره تجار ایرانی افرادی هستند که منافع ملی برایشان مهم است دولت هم همینطور به‌دنبال استیفای حقوق مردم است. در این شرایط نگرانی موردی ندارد. علاوه بر همه این‌ها مردم هستند که واکنش نشان می‌دهند. همانطور که روی کالاهای چینی واکنش نشان دادند و تمایل خود را به گشودن بازار روی دیگر رقبا نیز ابراز کردند.در ‌‌نهایت هم ایده‌آل این است که از یک کالا انواع آن با قیمت‌های متفاوت دربازار باشد تا اقشار مختلف از طبقات مختلف بتوانند آن‌را تامین کنند.
طبیعی است که آمریکا بزرگ‌ترین قدرت تکنولوژی دنیاست و چنانچه امکان حضور در بازار ایران برایش فراهم شود جدید‌ترین و گران‌ترین تکنولوژی‌ها نیز به بازار سرازیر می‌شوند .

به هر حال آن‌ها کار کردند و به دانش و تکنولوژی اهمیت دادند ولی کشور‌های جهان سوم چنین نکردند. به همین دلیل است که آمریکا سود بیشتری می‌برد؟


البته من نگفتم سود بیشتر! ولی آنطور که شما فرض کردید هم نیست. من زمانی که در آمریکا درس می‌خواندم در ناسا سندی را دیدم که برای همیشه در ذهنم باقی مانده است. در آنجا اسامی‌افراد مهم و موثر ناسا از ابتدای تشکیل تا آن زمان نوشته شده بود. وقتی این دفترچه را ورق می‌زدید تماما اسامی‌غیر آمریکایی بودند. یعنی آمریکا پیشرفت خودش را مدیون مردمان دیگر کشورهاست. این عصاره نخبگان جهان هستند که در آمریکا علم و تکنولوژی را رشد دادند.
  

بدین ترتیب باید گفت ما هم به آمریکا در این راه کمک کردیم ؟


بله . دقیقا اینطور است . مگر چه تعداد از ایرانیانی که به آمریکا مهاجرت کردند ابتدای انقلاب یا قبل از آن از کشور خارج شده‌اند. عوامل همکار با رژیم شاه تعداد زیادی نمي‌شوند. پس این‌همه ایرانی که در آمریکا یا کانادا ، استرالیا و اروپا اقامت دارند از کجا آمده‌اند. بررسی‌ها در آمریکا نشان می‌دهد که بیشتر ایرانی‌های ساکن این کشور فعال سیاسی نبوده‌اند. آنها افرادی بودند که عرصه کار و زندگی در داخل برایشان تنگ شده و از کشور خارج شده‌اند. متاسفانه ما هنر بازگرداندن ايرانيان نخبه را نداريم.
 

و چه چرخه خنده‌داری، مي‌خواهيم همان‌ها که رانده‌ایم الان براي حل منازعات كشور با جهان به ما كمك كنند و برگردند.


ايراني‌هاي زيادي مشتاق كمك هستند اما نكته اين است كه تا وقتي نوع نگاهمان را نسبت به ايراني‌هاي خارج از كشور در داخل تغيير ندهيم چيزي درست نمي‌شود.تا وقتي اين‌ها را ضدانقلاب و سرمايه‌دار فراري بدانيم كاري از پيش نمي‌رود.
 

گره كار رابطه اقتصادي ايران و آمريكا در كجاست؟


مانع برقراري روابط مطمئنا آنها هستند. برخوردشان با ايران بد است مثلا ما را در سفارتخانه‌هايشان انگشت‌نگاري مي‌كنند و ... خب، اين‌ها كارهاي خوبي نيست . ما از ابتداي انقلاب تا امروز اصلا هيچ گاه كالاهاي آمريكايي را تحريم نكرديم ولي آنها با تاجر و بازرگاني كه تمايل به صادرات كالا به كشورشان دارد برخورد درستي نمي‌كنند .
 

بدين ترتيب اگر آمريكا موانعي را كه گفتيد بردارد تجار ايراني وارد تجارت جدي با اين كشور مي‌شوند؟


 البته براي بازرگانان ايراني بيشتر از رفتار آمريكايي‌ها نگاه داخل كشور اهميت دارد . اولويت حل و فصل مسائل سياسي است . تا وقتي مسائل سياسي ميان ايران و آمريكا وجود داشته باشد نمي‌شود راسا نسبت به تجارت مستمر و پايدار بين دو كشور اميدوار بود .

عليرضا شاكر

منبع:قانون

 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
United States of America
|
۰۰:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۱
1
0
یه سوال از ایشون این مفاسد اقتصادی که در دولت اصلاحات و عدالت اتفاق افتاد از طرف بچه های انقلاب بود یا ضد انقلاب یا از طرف بچه های بریده انقلاب بود که کمک کردند به ضدانقلاب و پیام نوروزی بهشون دادند که بیاند کشور پول نداره بسازیدش یا اینکه ......
نظر شما: