تسلیحات هوش مصنوعی اشتریان

تسلیحات هوش مصنوعی

در نظر آورید هزاران زنبورک تسلیحاتی هوش مصنوعی به سوی یک دشمن فرضی گسیل شوند...
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 06
کد خبر: ۱۰۱۷۳۲
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۵
درحالی که از همه نوع امکانات مادی و رفاهی برخوردارم اما احساس می کنم بدبخت ترین انسان روی زمین هستم.
تدبیر24»هیچ کس نمی تواند احساسات و عواطف درونی مرا درک کند. آن قدر در پول و ثروت پدرم غرق هستم که فراموش کرده ام زندگی ام متلاشی شده است و خودم نیز در گرداب اعتیاد غرق شده ام ...
ساغر دختر 21 ساله شیک پوش در حالی که سعی می کرد چهره رنگ و رورفته اش را در زیر انواع لوازم آرایشی پنهان کند افکار آشفته اش را به دنیای تاریک قلبش گره زد و در حالی که بیان می کرد مواد مخدر صنعتی روح و روانم را به هم ریخته است و به زنی گوشه گیر تبدیل شده ام به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری گفت: پدرم یکی از ثروتمندترین افراد شهر است و درآمد زیادی دارد ولی از زمانی که به خاطر دارم پدر و مادرم مواد مخدر مصرف می کنند.

آن زمان که وارد مدرسه ابتدایی شدم آن ها ماده ای سیاه رنگ به نام تریاک مصرف می کردند. ولی پدرم مدام برای سرکشی از مراکز تجاری اش بیرون می رفت و بیشتر اوقات را نیز در دفتر هتل بزرگ اش می گذراند. هنوز مقطع ابتدایی را تمام نکرده بودم که فهمیدم نوع مصرف مواد مخدر پدر و مادرم تغییر کرده است. آن ها دیگر به مصرف مواد مخدر صنعتی روی آورده بودند و کریستال استعمال می کردند.

پدرم دیگر مثل قبل سرکار نمی رفت و همواره در منزل کنار بساطش می نشست به طوری که دیگر مجبور شد هتل را که در مرکز شهر قرار دارد به اجاره سالیانه واگذار کند با این وجود درآمدهای ده ها میلیونی پدرم به اندازه ای بود که ما هیچ گاه کمبودی را از نظر مادی و رفاهی در زندگی احساس نمی کردیم اما همیشه از یک خلأ عاطفی رنج می بردم با آن که بهترین لباس ها را می پوشیدم و هر چیزی را که اراده می کردم می خریدم ولی کمبود محبت و مهر و عاطفه در بین اعضای خانواده ام موج می زد. خوب به یاد دارم که اولین بار به علت کنجکاوی و هیجانات دوران نوجوانی مقداری از مواد مخدر مادرم را دزدیدم و به دور از چشم آن ها مصرف کردم. آن زمان 15 سال بیشتر نداشتم اما این مصرف های پنهانی دیگر به یک عادت برایم تبدیل شده بود، از سویی هم پدرم به دلیل خرید بیش از اندازه مصرفشان متوجه ماجرا نمی شد. آن ها در واقع مرا فراموش کرده بودند و من هم به دنبال آشنایی با افراد دیگر مصرف حشیش و سیگار را هم تجربه می کردم ولی هیچ وقت پدر و مادرم درباره رفت و آمدهای گاه و بیگاهم سوالی از من نمی کردند. به خاطر این که پدرم به مدرسه محل تحصیلم کمک زیادی می کرد در مدرسه نیز احساس آزادی بیشتری می کردم و هیچ کس به خاطر غیبت یک ساعته مرا مورد بازخواست قرار نمی داد. خلاصه وقتی در سن 18 سالگی مقطع دبیرستان را به پایان رساندم یکی از رابطانی که برای پدرم مواد مخدر تهیه می کرد به خواستگاری ام آمد. او از اعتیاد من خبر نداشت ولی من می دانستم که او معتاد است به همین خاطر خیلی زود به خواستگاری اش پاسخ مثبت دادم چرا که فکر می کردم برای تهیه مواد دچار مشکل نمی شوم. با این وجود هنوز یک سال از ازدواجمان نگذشته بود که فهمیدم همسرم هیچ ثروتی ندارد و تنها با دروغ گویی و چاپلوسی خودش را نزد پدرم فردی پولدار معرفی کرده بود.

کار به جایی رسید که دیگر همسرم حتی هزینه مصرف مواد مخدر خودش را نمی توانست تامین کند. این گونه بود که از او طلاق گرفتم و به خانه پدرم بازگشتم . اما ...
برچسب ها: تدبیر24 ، ساله بودم
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها