تسلیحات هوش مصنوعی اشتریان

تسلیحات هوش مصنوعی

در نظر آورید هزاران زنبورک تسلیحاتی هوش مصنوعی به سوی یک دشمن فرضی گسیل شوند...
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 12
کد خبر: ۱۷۰۰۱
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۳۶

نقش انگلیس در مناسبات ایران و اروپا

انگلیس همواره نقش تأثیرگذار و عمدتاً منفی در روند روابط جمهوری اسلامی ایران با اروپا داشته است؛ حتی اگر بنا به دلایل تاریخی، مخالف عادی‌سازی روابط با انگلیس باشیم، قطعاً مخالف خنثی‌سازی نقش منفی و سلبی این کشور در روابط ایران با اروپا نخواهیم بود. پس باید با دیپلماسی و هنر مذاکراتی ظرفیت سلبی انگلیس را در روابط غرب با ایران گرفت.
تدبیر24: پیش از این، طی دو مطلب تحت عناوین تهران و بروکسل؛ موانع و چالش‌ها و نقش آمریکا در سیاست خارجی اروپا به ترتیب و تفصیل به موانع پیش روی بهبود روابط کشورمان با اتحادیه‌ی اروپا و نقش ایالات متحده در این بین پرداختیم. در این مقاله‌ی راهبردی اما قصد داریم به چشم‌انداز عینی بهبود روابط ایران و اروپا، زمینه‌های مثبت گسترش روابط، نقش انگلیس در اتحادیه‌ی اروپا و... بپردازیم.

موضوع گسترش عینی مناسبات جمهوری اسلامی ایران با اتحادیه‌ی اروپا یکی از مهم‌ترین مسائل در روند روابط ایران با این اتحادیه است. روابط زمانی به گسترش کامل خود می‌رسد که یک موافقت‌نامه‌ی همکاری‌های اقتصادی و تجاری بین طرفین به امضا برسد و از آن طریق روابط طرفین به اصطلاح نهادینه شود. بعد از این مرحله، گشایش سفارت مستقل در تهران و بروکسل روابط طرفین را بهبود می‌بخشد. این دو موضوع قبلاً و در جریان گفت‌وگوهای فراگیر مطرح شد و حتی پیش‌نویس موافقت‌نامه‌ی همکاری اقتصادی بین طرفین مبادله شد، لکن به خاطر مطرح شدن پرونده‌ی هسته‌ای و بعد از کش‌وقوس‌های فراوان به بوته‌ی فراموشی سپرده شد. روند تحولات چند ماه اخیر مجدداً می‌تواند این دو پرونده را مطرح نماید. البته این روندی ساده نخواهد بود و از طریق بهبود روابط و مذاکرات فنی و تخصصی است که می‌تواند محقق شود.

گشایش یک سفارتخانه‌ی مستقل

اتحادیه‌ی اروپا اخیراً به پارلمان اروپا اعلام کرده‌ است که خواستار گشایش نمایندگی اتحادیه‌ی اروپا در ایران است. ارجا کرونگبرگ، رئیس هیئت پارلمانی اتحادیه‌ی اروپا، که اخیراً به همراه هیئتی از پارلمان اروپا به ایران سفر کرده است، گفت سفرای کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپااز ایده‌ی گشایش یک دفتر نمایندگی در تهران حمایت کرده‌اند. وی افزود: در دیداری مشترک در تهران، سفرا بر اهمیت افزایش تبادلات با ایران تأکید کردند. آن‌ها همچنین از گشایش نمایندگیاتحادیه‌ی اروپا یا یک نمایندگی ویژه در تهران به عنوان اولین گام در اینمسیر حمایت کردند.

این موضوع می‌تواند در نوع خود مهم و حائز اهمیت باشد. اساساً اتحادیه‌ی اروپا در کشورهایی اقدام به گشایش دفتر نمایندگی یا سفارت می‌کند که چند ویژگی داشته باشد: اول اینکه طرفین از سطح بالایی از روابط برخوردار باشند. دوم اینکه مشکل خاص سیاسی در روابط طرفین وجود نداشته باشد. سوم اینکه طرفین موفق به انعقاد یک موافقت‌نامه‌ی همکاری اقتصادی شده و روابط را نهادینه کرده باشند و چهارم اینکه سطح مناسبات طرفین به اندازه‌ای باشد که توجیه‌گر داشتن یک دفتر نمایندگی باشد. بنابراین گشایش یک دفتر نمایندگی از سوی اتحادیه‌ی اروپا بیانگر اهمیت و ارتقای سطح روابط اتحادیه با یک کشور ثالث است.

توسعه‌ی مناسبات تجاری

به نظر می‌رسد از هم‌اکنون کشورهای اروپایی، آمریکا، روسیه، چین و سایر کشورها خود را برای سفر به ایران و گفت‌وگو برای انعقاد قراردادهای متعدد سرمایه‌گذاری و طرح‌های بزرگ اقتصادی عمرانی آماده کرده‌اند. جمهوری اسلامی ایران نیز، پس از یک دهه کشمکش با برخی کشورهای جهان، شرایط را بیش از هر زمانی برای گشایش در زمینه‌ی اقتصادی از مسیر روابط خارجی فراهم می‌بیند. به نظر می‌رسد در آینده‌ی نزدیک ما باید شاهد حضور شرکت‌های مختلف دنیا در بازار بزرگ ایران و انعقاد قراردادهای مهمی باشیم. ایران بازاری بزرگ با ۷۷ میلیون جمعیت است و می‌تواند فرصت‌های زیادی از نقطه‌نظر سرمایه‌گذاری و تجارت فراهم آورد.

کشورهای مهم اتحادیه‌ی اروپا مثل آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلیس، که نقش مهمی در روابط سنتی و مذاکرات هسته‌ای با ایران داشته‌اند، خود را برای شرایط جدید همکاری با ایران آماده می‌کنند و مایل هستند دوره‌ی سرد کنونی را پشت سر بگذارند. روابط ایران با اتحادیه‌ی اروپا در حال حاضر در پایین‌ترین سطح خود طی سال‌های اخیر قرار دارد و این وضعیت فریزشده در تمامی سطوح سیاسی، اقتصادی‌ـ‌تجاری و... دیده می‌شود. کشورهای یادشده در سردی و رکود این روابط نقش زیادی داشته‌اند و اکنون که توافق ژنو امضا شده است، قاعدتاً مواضع و دیدگاه‌های این کشورها و مجموعه‌ی اتحادیه‌ی اروپا تغییر خواهد.

اتحادیه‌ی اروپا به چند دلیل خواستار ارتقای سطح روابط خود با جمهوری اسلامی ایران است که از آن جمله می‌توان به این موارد اشاره کرد: نخست اینکه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران و پیروزی دکتر روحانی با استقبال اتحادیه‌ی اروپا مواجه شد و هم‌زمان ادبیات گفتمانی اتحادیه و کشورهای عضو آن در برابر ایران تغییر یافت. دوم امضای توافق ۲۴ نوامبر ژنو و رسیدن به یک راه‌حل جامع در بحث هسته‌ای، فضا را بیشتر از هر زمانی برای اتحادیه‌ی اروپایی فراهم کرد. سوم خواست خود اتحادیه و کشورهای عضو آن برای بهبود روابط را باید در نظر داشت. در واقع، اتحادیه همواره طی سال‌های قبل اظهار داشته بود که مایل به عادی‌سازی روابط و گسترش مناسبات خود با ایران است، منتهی به شرط حل مسئله‌ی هسته‌ای ایران که باید از طریق مذاکره و گفتگو حل و فصل شود. چهارم خواست جمهوری اسلامی ایران برای عادی‌سازی و بهبود روابط با اتحادیه‌ی اروپا و کشورهای عضو آن است که به‌هرحال عاملی مهم و مورد توجه اتحادیه است.

از طرف دیگر، بازار بزرگ ایران فرصت‌های اقتصادی تجاری بزرگی را برای کشورها و شرکت‌های اروپایی فراهم می‌کند که نباید آن را از دست داد. اصولاً در شرایط دشوار اقتصادی و بیکاری مزمن در کشورهای اروپایی، فراهم آمدن شرایطی که بتواند به اقتصاد نابسامان این کشورها کمک کند بسیار مهم و درخور اهمیت است. حضور در بازار بزرگ ایران و سرمایه‌گذاری‌های کلان می‌تواند شرایط جدیدی برای این کشورها به وجود آورد و چشم‌انداز مثبتی در مبادلات تجاری آن‌ها ایجاد کند. حضور شرکت‌های نفت و گاز و اتومبیل‌سازی
در شرایط دشوار اقتصادی و بیکاری مزمن در کشورهای اروپایی، فراهم آمدن شرایطی که بتواند به اقتصاد نابسامان این کشورها کمک کند بسیار مهم و در خور اهمیت است. حضور در بازار بزرگ ایران و سرمایه‌گذاری‌های کلان می‌تواند شرایط جدیدی برای این کشورها به وجود آورد و چشم‌انداز مثبتی در مبادلات تجاری آن‌ها ایجاد کند.
اروپایی در ایران طی هفته‌های اخیر در این راستاست.

گسترش روابط پارلمانی

فعال شدن پارلمان اروپایی طی هفته‌های اخیر و سفر هیئتی رسمی به ایران طی دو هفته‌ی گذشته (سوای از حاشیه‌های آن) بیانگر نقش این پارلمان در هرگونه عادی‌سازی روابط با جمهوری اسلامی ایران است. اصولاً پارلمان اروپایی دیدگاه و خط‌مشی آزادتر و راحت‌تر نسبت به شورای اتحادیه‌ی اروپایی دارد و نمایندگان و فراکسیون‌های مختلف پارلمانی با فراغ بال بیشتری به اظهار نظر و اعلام مواضع در مسائل روابط خارجی می‌پردازند. اگرچه نظرات پارلمان و نمایندگان خیلی جنبه‌ی اجرایی در روند روابط با کشورهای ثالث ندارد، ولی قطعاً این نظرات می‌تواند تأثیرگذار باشد و مورد استفاده‌ی شورای وزیران قرار بگیرد. پارلمان حتی می‌تواند، با تصویب قطعنامه‌ای، خواستار چگونگی روابط با کشورهای دیگر باشد و نظرات و دیدگاه‌های خود را بیان نماید که به‌هرحال مورد توجه شورا قرار می‌گیرد. شورا مهم‌ترین رکن تصمیم‌گیری در اتحادیه‌ی اروپایی است که می‌تواند دستورالعمل‌های اجرایی صادر کند.

با پیروزی دکتر روحانی، پارلمان اروپایی نیز برخورد مثبتی با این انتخابات و نتیجه‌ی به‌دست‌آمده داشت و آمادگی و علاقه‌مندی خود برای تبادل و نظر با مسئولین ایرانی را اعلام داشت. سفر هیئت رسمیِ چند هفته‌ی گذشته‌ی پارلمان به ایران در همین چارچوب است و پارلمان از این طریق می‌خواهد علاقه‌مندی خود برای دور جدیدی از مناسبات سیاسی و پارلمانی را با جمهوری اسلامی ایران اعلام نماید. پیشنهاد می‌شود هیئتی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی عازم بروکسل شوند و با همتایان پارلمانی خود دیدار و گفت‌وگو کنند. این سفر و تبادل نظرات قطعاً منشأ اثر بوده و طرفین نسبت به یکدیگر و موضوعاتی که در سر راه روابط دو طرف مطرح است، آگاهی بیشتر و صحیح‌تری خواهند یافت. تبادل مستمر مذاکرات با طرف اروپایی، چه در ابعاد پارلمانی و چه سیاسی یا اقتصادی، ضروری است و درک بهتری از واقعیت طرفین به دست می‌دهد.

لغو تحریم‌ها

به طور کلی باید در نظر داشت، تحریم‌های اتحادیه‌ی اروپایی در قبال ایران خیلی پیچیده نیست و در صورت داشتن اراده‌ی سیاسی، خیلی سریع می‌تواند از سوی اتحادیه لغو شود. البته بدیهی است که اتحادیه در این رابطه هماهنگی‌های لازم را با آمریکا خواهد داشت و از طرفی نقش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در این رابطه یک نقش اساسی خواهد بود.

در واقع، در روند لغو تحریم‌های اتحادیه‌ی اروپایی سه فاکتور عمده نقش اساسی خواهد داشت: ۱. اراده‌ی سیاسی کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپایی ۲. نظر موافق آمریکا و ۳. گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی. در واقع، سه ضلع مثلت اتحادیه‌ی اروپا، آمریکا و آژانس وین نقش کلیدی در هر گونه اعمال فشار یا لغو تحریم‌ها در قبال ایران دارند و در این راستا، از بازوی سیاسی حقوقی شورای امنیت سازمان ملل متحد برخوردار هستند.

نکته‌ی دیگر، که حائز اهمیت است، مربوط به لغو تحریم‌های ایران از سوی آمریکاست. این تحریم‌ها به طور کلی دو دسته هستند یک تحریم‌هایی که از سوی کنگره‌ی آمریکا تصویب شده و یک روند دشوار قانونی و حقوقی را طی کرده و به تصویب رسیده است. لغو این تحریم‌ها کار ساده‌ای نیست و باید توافق مشترک مجلس سنا و مجلس نمایندگان را به دنبال داشته باشد تا دولت اوباما بتواند آن‌ها را لغو کند. دسته‌ی دوم تحریم‌هایی است که در اختیار رئیس‌جمهور آمریکاست و ایشان می‌تواند دستور لغو یا عدم اجرای آن‌ها را برای مدتی مشخص صادر کند یا کلاً لغو نماید.

تحریم‌هایی نیز از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد و بر اساس فصل هفتم منشور ملل متحد تصویب شده است. این نوع تحریم‌ها، که عمدتاً در ۴ قطعنامه‌ی شورای امنیت متجلی شده‌اند سازوکار حقوقی و سیاسی دشواری را برای لغو می‌طلبد که ممکن است چندین سال به طول انجامد.

نقش انگلیس در روابط اتحادیه‌ی اروپا با ایران

جمهوری اسلامی ایران و انگلیس هیچ‌گاه روابط عادی و به دور از هیاهو نداشته‌اند. پیشینه‌ی مناسبات سیاسی دو کشور در ذهن مردم ایران یک پیشینه‌ی مثبت و خالی از تنش نبوده است. این ذهنیت در حال حاضر همچنان در فضای سیاسی روابط دو کشور وجود دارد. شک‌وتردید و بی‌اعتمادی به میزان زیادی در روابط دو کشور نهادینه شده و تاریخ نشان داده است که همواره مسائل جانبی و وقایع اتفاقیه‌ی داخلی دو کشور توان زیادی برای متأثر کردن این مناسبات داشته‌اند. این در حالی است که امروزه و به‌خصوص بعد از ایجاد اتحادیه‌ی اروپا از اول ژانویه ۱۹۹۵، نمی‌توان روابط کشورهای ثالث با اعضای اتحادیه‌ی اروپایی را جدا از رابطه با این مجموعه مورد بررسی قرار داد. وابستگی و تنیدگی‌های زیادی بین اعضا و اتحادیه‌ی اروپایی به وجود آمده است. لذا، رابطه‌ی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای اروپایی از جمله انگلیس را باید در چارچوب رابطه‌ی کلی با اتحادیه‌ی اروپایی مورد بحث و ارزیابی قرار داد. در شرایط کنونی، کشورهای عضو و اتحادیه‌ی اروپا به عنوان یک ساختار فدرال توان تأثیرگذاری زیاد بر یکدیگر و در روابط خارجی با کشورهای ثالث را دارند.

امروزه، بیشتر از هر زمانی تنظیم رابطه‌ی جمهوری اسلامی ایران با انگلیس و اتحادیه‌ی اروپایی به مسائل جانبی مثل هسته‌ای و موضوعات حقوق بشری گره خورده است و این امر به خودی خود برقراری یک رابطه‌ی عادی را دشوار می‌سازد. از آنجایی که هر دو طرف بازیگرانی قدرتمند در منطقه‌ی خود و در عرصه‌ی جهانی هستند، لذا تنظیم روابط طرفین هم پیچیدگی و هم اهمیت لازم را دارد و بر سایر بازیگران تأثیر می‌گذارد. در شرایط کنونی، که مقامات انگلیس و اروپا به اشکال مختلف علاقه‌مندی و آمادگی خود برای عادی‌سازی روابط و آغاز دوره‌ای جدید از مناسبات را اعلام کرده‌اند، انگلیس نقش پررنگی دارد و به عنوان رابط آمریکا نیز عمل می‌کند.

تأثیرگذاری انگلیس در چگونگی رابطه با ایران هم جنبه‌ی منفی و سلبی هم جنبه‌های مثبت و ایجابی دارد. مسائلی مثل سلمان رشدی، پیشنهاد گفت‌وگوهای انتقادی که در اجلاس سران اروپایی در زمان ریاست انگلیس در دسامبر ۱۹۹۱ صورت گرفت و شروع گفت‌وگوهای جامع و فراگیر بعد از تفاهم صورت‌گرفته در موضوع رشدی با انگلیس و آخرین مورد قطع روابط دیپلماتیک و تعطیلی سفارتخانه‌های دو کشور از سوی انگلیس در ۱۰ آذر ۱۳۹۰ همه‌ی مواردی هستند که نه تنها در روابط دوجانبه‌ی ایران و انگلیس، بلکه در روابط اتحادیه‌ی اروپایی با ایران تأثیرگذار بوده‌اند.

به‌هرحال انگلیس همواره نقش تأثیرگذار خود را (عمدتاً منفی) در روند روابط جمهوری اسلامی ایران با غرب داشته است؛ حتی اگر بنا به دلایل تاریخی مخالف عادی‌سازی روابط با انگلیس باشیم، قطعاً مخالف خنثی‌سازی نقش منفی و سلبی این کشور در تنظیم روابط ایران با کشورهای غربی و اروپایی نخواهیم بود. پس باید، با دیپلماسی و هنر مذاکراتی، ظرفیت سلبی انگلیس را در روابط غرب با ایران، که قطعاً بر مناسبات دیگر قطب‌ها و کشورهای جهان بر رابطه با ایران تأثیر‌گذار است، گرفت و نهایتاً با حفظ منافع و ارزش‌ها، حتی به سمت عادی‌سازی مناسبات دو کشور هم حرکت کرد.

اگر بخواهیم خوش‌بینانه نگاه کنیم، چشم‌انداز مثبت ایجاد‌شده طی چندماهه‌ی اخیر، نشانه‌های
تحریم‌های اتحادیه‌ی اروپا در قبال ایران خیلی پیچیده نیست و در صورت داشتن اراده‌ی سیاسی، خیلی سریع می‌تواند از سوی اتحادیه لغو شود، البته در صورت هماهنگی با آمریکا! اما به نظر می‌رسد لغو تحریم‌های یک‌جانبه‌ی آمریکا نیاز به پروسه‌ای به مراتب پیچیده‌تر خواهد داشت.
کمابیش مثبتی از سوی محور فراآتلانتیک در ارتباط با ایران مشاهده می‌شود. گویا بسیاری جناح‌ها در اروپا و آمریکا خود را آماده‌ی گفتمان جدیدی با ایران کرده‌اند. این امر را البته می‌توان به فال نیک گرفت. هم‌زمان طبیعی است که محافل تندرو اروپا و آمریکا تلاش زیادی در منفی نشان دادن فضای جدید و تأکید بر اینکه چیز جدیدی در ایران اتفاق نیفتاده است به عمل می‌آورند. در این میان، انگلیس موقعیت متفاوتی دارد. انگلیس را نمی‌توان با فرانسه و آلمان، ایتالیا و... مقایسه کرد. این کشور مایل نیست در شرایط کنونی پای خود را پس بکشد و در برابر چشم‌انداز یک توافق احتمالی بین ایران و گروه ۱+۵ عقب بماند. بنابراین لندن مایل نیست همه‌ی پل‌های پشت سر خود را خراب کند.

انگلیس، به‌طور سنتی، دارای یک سیاست خارجی و دیپلماسی خاورمیانه‌ای و به‌خصوص در ارتباط با کشورهای حساس و کلیدی منطقه از جمله در رابطه با ایران است. بنابراین منطقی است که انگلیس علاقه‌مند به بهبود روابط با ایران باشد تا در چشم‌انداز یک تغییر و تحول در رابطه‌ی ایران با غرب بتواند موقعیت خود را حفظ کند و توان تأثیرگذاری خود را داشته باشد. مقامات انگلیس، طی چند هفته‌ی اخیر، به دفعات خواست خود برای عادی‌سازی روابط با ایران را اعلام کرده‌اند. سفر اخیر هیئت دوستی پارلمانی انگلیس به ایران به ریاست جک استراو، وزیر خارجه‌ی سابق انگلیس، در این راستاست. هم‌اکنون بحث بازگشایی سفارتخانه‌های دو کشور مطرح است. طرفین کارداران موقت ترددی تعیین کرده‌اند تا اختلافات خود را حل‌و‌فصل کنند و شرایط گشایش سفارتخانه‌ها و ارتقای روابط به سطح سفیر را فراهم سازند.

با توجه به سیاست خارجی انگلیس و تحولاتی که طی ماه‌های اخیر در منطقه‌ی خاورمیانه رخ داده است، به نظر می‌رسد لندن رابطه با ایران را در چارچوب یک سیاست جدید منطقه‌ای می‌بیند؛ سیاستی که گویای تغییراتی در دیپلماسی منطقه‌ای این کشور است. منطقه طی چند ماه اخیر درگیر حوادث جدید و خطرناکی بوده است. تحولات اخیر در ترکیه به دنبال حوادث میدان تقسیم و تظاهرات و شورش‌های مردمی علیه دولت اردوغان و دستگیری تعداد زیادی از مقامات ترک، که تأثیرات بسیار منفی در رابطه‌ی ترکیه با انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی گذاشت و چشم‌انداز عضویت ترکیه در اتحادیه‌ی اروپایی را باز هم به عقب انداخت، تغییر و تحولات اخیر در مصر و کنار گذاشتن دولت محمد مرسی و روی کار آمدن دولت جدید که موجب نگرانی و هوشیاری کشورهای اروپایی شده، تحولات جدید در سوریه و قدرت گرفتن مجدد دولت بشار اسد، رفتارهای بسیار وحشیانه‌ی گروه‌های افراطی و تکفیری در سوریه و تقریباً در تمامی کشورهای عربی خاورمیانه که موجب هراس و نگرانی کشورهای اروپایی شده، چشم‌انداز کنفرانس ژنو ۲ و نقش جدیدی که ایران می‌تواند در این کنفرانس بازی کند و... این‌ها همه مسائلی هستند که شرایط جدیدی را پیش پای انگلیس و کشورهای اروپایی می‌گذارد و در این میان قطعاً ایران جایگاه ویژه‌ای خواهد داشت که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذشت.

همان‌طور که اشاره شد، روابط ایران با اتحادیه‌ی اروپایی در حال حاضر در پایین‌ترین سطح خود طی سال‌های اخیر قرار داشته و این وضعیت فریزشده در تمامی سطوح سیاسی، اقتصادی‌ـ‌تجاری و... دیده می‌شود. انگلیس در سردی و رکود این روابط نقش زیادی داشته است. در حال حاضر، شرایط تغییر کرده است. انگلیس مایل نیست، در این شرایط جدید، بعد از انتخابات ۲۴ خرداد ایران، غایب عرصه‌ی دیپلماسی و رفت‌و‌آمدهای دیپلماتیک باشد. به نظر می‌رسد روابط ایران و انگلیس طی ماه‌های آینده از وضعیت فریز و رکود کنونی خارج شود. انگلیس، بعد از قطع روابط سیاسی و دیپلماتیک با ایران و بستن سفارتخانه‌ها در آذرماه ۱۳۹۰، به دنبال بازسازی مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران است. لندن به دنبال سیاست ایجابی در روابط با ایران است و این امر می‌تواند دارای جنبه‌های مثبتی در مناسبات این کشور و همچنین اتحادیه‌ی اروپایی با ایران باشد. آینده‌ی مناسبات ایران و انگلیس احیاناً همراه با تحولات جدید و حتی مثبتی می‌تواند باشد.

زمینه‌های مثبت

جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه‌ی اروپایی زمینه‌های بسیار گسترده‌ای برای داشتن یک رابطه‌ی مناسب دارند. اساساً نقاط مشترک و منافع متقابل بسیار بیشتر از نقاط افتراق و چالش‌برانگیز است. برخورداری از موقعیت استراتژیک و ژئوپلتیک، قرار گرفتن در جایگاه مهم منطقه‌ای، ذخایر عظیم انرژی و بازار بزرگ ایران عناصر بسیار مهم و فرصت‌سازی هستند که می‌تواند کشورهای ثالث و از جمله اتحادیه‌ی اروپا را در برقراری روابط با ایران علاقه‌مند نمایند.

به طور کلی ایران، در سطوح دوجانبه‌ی گفت‌وگو، همکارى‌هاى خوبى با برخى کشورهاى اروپایى به ویژه همکارى‌هاى فرهنگى، علمی، دانشگاهی و هنری داشته است و این ظرفیت وجود دارد تا با مجموعه‌ی اتحادیه‌ی اروپا نیز این همکارى‌ها را برقرار نماید و تداوم بخشد. از طرفی، فرهنگ بسیار غنی ایران بستر بسیار خوبی جهت همکاری‌های فرهنگی فی‌مابین است و می‌تواند به عنوان یکی از زمینه‌های بسیار مهم و اثرگذار در تعاملات جمهوری اسلامی ایران با کشورهای اروپایی مورد مطالعه قرار گیرد. گفت‌وگوى فرهنگى و دینى مى‌تواند دیدگاه‌هاى دو طرف را نزدیک‌تر، نقاط اشتراک را بیشتر و نقاط اختلاف را شفاف‌تر و به حل‌و‌فصل آن‌ها کمک کند. گفت‌وگوهاى فرهنگى و دینى این قابلیت و ظرفیت را دارند تا به‌گونه‌اى مؤثر، فضاى امنیتی نظامی و جنگ، خشونت، ظلم و بى‌عدالتى را تغییر دهند و از این منظر، شرایط نوینی را برای همکاری‌های طرفین ایجاد کنند.

این موضوع برای بسیاری از کارشناسان و جامعه‌شناسان غربی آشکار بوده که اسلام شیعی بسیار صلح‌جوتر و منعطف‌تر است نسبت به اسلام افراطیون سلفی و تکفیری؛ حتی بسیاری از مقامات اروپایی به نزدیک بودن ایدئولوژی شیعه به مسیحیت نسبت به اهل تسنن اذعان داشته‌اند. لکن به خاطر کارشکنی برخی جریانات و از جمله لابی یهود و تندروهای افراطی در آمریکا، اروپا، اسرائیل و دسیسه‌چینی‌های برخی کشورهای عربی، همواره مانع از نزدیکی ایران شیعه به اروپای مسیحی شده‌اند.[۱]

در شرایط حاضر، به نظر می‌رسد کشورهای غربی با تجزیه‌وتحلیل رویدادهای چندساله‌ی اخیر منطقه و تحولات گسترده‌ی ناشی از بیداری اسلامی و تغییر دولت‌ها و قدرت گرفتن گروه‌های افراطی تندرو در حال بازخوانی نگرش‌ها و سیاست‌های خود نسبت به منطقه‌ی خاورمیانه هستند. در این میان، به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی ایران از موقعیت خوب و بسیار بالایی برخوردار است. دولت دکتر روحانی می‌تواند ظرفیت زیادی را برای یک گفت‌وگو و تعامل سازنده با کشورهای اروپایی به وجود آورد. این در حالی است که کشورهای غربی امروزه بیشتر از هر زمانی علاقه‌مند و مشتاق به تبادل نظر و گفت‌وگو با ایران به نظر می‌رسند. از این فضای تحول‌یافته و جدید باید به بهترین نحو استفاده کرد. منطقه در دوره‌ی جدیدی قرار گرفته است که در آن رایزنی و دیپلماسی جایگاه برجسته‌ای دارد.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: