به نظر میرسد این استراتژی برای جلوگیری یا به تاخیر انداختن گشایش فضای سیاسی و تداوم جو ارعاب و هراس برای اصلاح طلبان، منتقدان و مخالفان است. قفلی که کلید «حسن روحانی»، رئیس جمهور هنوز موفق به بازگشاییاش نشده است.
تدبیر24: سخنرانی «سعید رضوی فقیه»، در دومین همایش فصلی اصلاحطلبان استان همدان با عنوان «بررسی موانع و راهبردهای تدبیر و امید»، جنجال ساز شده است.
رضوی فقیه در این همایش که پنجشنبه هفته گذشته (۸ اسفند) در همدان برگزار شد، ضمن انتقاد صریح از شیوه مدیریتی طی سالیان گذشته، نسبت به آینده سیاسی کشور هشدار داد.
اگر از درست یا غلط بودن گفتههای آقای رضوی فقیه چشم پوشی و گذر کنیم، «جنجال رسانهای» خبرگزاریهای دوقلوی «فارس» و «تسنیم» و دهها وبسایت همسو با این دو خبرگزاری در روزهای گذشته خودنمایی میکرد.
این جنجال رسانهای که از ابتدای هفته جاری آغاز شده بود، امروز به نتیجه مطلوبش یعنی بازداشت سعید رضوی فقیه منجر شد.
تسنیم از روز یکشنبه (۱۱ اسفند) نزدیک به ۱۸ خبر و مصاحبه در تقبیح سخنرانی رضوی فقیه و «لزوم برخورد با وی» کار کرده است که بطور میانگین روزی ۴ مطلب تولیدی محسوب میشود . فارس نیز در سیاستی مشابه،خط خبریاش را علیه سخنران همایش فصلی اصلاح طلبان استان همدان نشانه گرفته بود. این آمار جدای از مطالب اینچنینی در وبسایت های همسو است.
از تلاش قلم به دستانی که به قصد تخریب، آزار و ایجاد سختی برای برادران دینیشان مینویسند چشم پوشی میکنیم. در مثلهای فارسی میگویند هر انسانی را در قبر خودش میخوابانند و این خبرنگاران نیز از قاعده یاد شده مستثنی نیستند. طبعا در روز قیامت هم نمیتوانند مدعی شوند که مامور بودهاند و معذور.
پرسش اینجاست که تلاش همه جانبه گردانندگان خبرگزاریهای وابسته مذکور و وبسایتهای همسو برای اتهام زنی به قصد ایجاد زمینه برای بازداشت یک «منتقد» با چه هدفی دنبال میشود؟
اگر به ۷ ماهی که از تصدی «اعتدال گرایان» بر قوه مجریه میگذرد بنگریم، توقیف روزنامه بهار، اعلام جرم دادستانی علیه علی مطهری، مخالفخوانی در راهپیمایی ۲۲ بهمن، فضای سازی علیه توریع سبد کالایی دولت، توقیف روزنامه آسمان و نمونههایی از این دست پیش روی ما قرار دارند.
استراتژی جنجال رسانهای که در گذشته به صورت نقطه چین و در بازههای زمانی طولانی مورد استفاده قرار میگرفت، پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی با دریافت پاسخ مثبت از سوی محافل خاص، به سکه رایج رسانههای تندرو تبدیل شده است.
تاکید این نوشتار بر رسانهای بودن این فضا سازی، به دلیل آن است که درخواست برخورد با منتقدان، از جمله رضوی فقیه مطالبهای چندان مردمی نیست. چه بسا اگر فضا سازی اخیر نبود، اقلیت محدودی از محتوای سخنرانی آقای رضوی فقیه مطلع میشدند.
اگر در قابی بزرگتر به این ماجراها نگاه شود، به نظر میرسد این استراتژی برای جلوگیری یا به تاخیر انداختن گشایش فضای سیاسی و تداوم جو سالهای گذشته برای اصلاح طلبان تعریف شده است. قفلی که کلید «حسن روحانی»، رئیس جمهور هنوز موفق به بازگشاییاش نشده است.
محافظه کاران و رسانههای شان که از درک حقیقت آرای مردم به کاندیدای مورد حمایت اصلاحطلبان ناتوانند ، همچنان که ذات شان اقتضا میکند فریاد میزنند چیزی تغییر نکرده است . گویی فاجعهای در مقابل چشمانشان اتفاق افتاده و آنها نمیخواهند واقعیت را بپذیرند.
حال باید منتظر ماند و دید که دولت روحانی چگونه میتواند برای این جنگهای روانی و رسانهای مخرب تدبیر کند.