تدبیر24: «اصلاحات هم از همان ابتدا راه خود را تقویت حاکمیت میدانست و قصد داشت در جهت اصلاح مشکلات و ناهنجاریهای موجود در دولتها گام بردارد. متاسفانه در طول ۸ سال گذشته عدهای در آن سوی میدان که بیشترکاسب بودند در جهت اختلاف انداختن میان اصلاح طلبان و حا کمیت گام بر میداشتند.» محمود میر لوحی معاون وزیر کشور دولت اصلاحات از احزاب، اهمیت و کارکردهای ویژه آنان به سایت ندای ایرانیان میگوید. با در نظر گرفتن انتخابات شکوهمند ۲۴ خرداد، جامعه ایرانی گام در راهی نهاده که به تعبیر اکثر فعالین سیاسی میتواند فصلی نو در تاریخ تحول چند دهه اخیر باشد. به عقیده بسیاری زایش بزرگ جامعه آن هنگام تکمیل میشود که احزاب جریانهای سیاسی و تفکرات مردم را نمایندگی کنند. مشروح مصاحبه سید محمود میر لوحی با ندای ایرانیان در ذیل آمده است:
در حال حاضر کشورمان چه نیازی به وجود احزاب دارد؟
کشور ما در طول تاریخ هزینههای گزافی را به دلیل غیبت احزاب قدرتمند و کارآمد پرداخته است. آنچه تلاش برای تحقق توسعه پایدار و دموکراسی در طول تاریخ کشورمان آغاز گشت و با تشکیل نشدن احزاب متوقف شد. اکنون هم حزب به معنای واقعی در کشور ما وجود ندارد. بسیاری از گرفتاریهایی که امروز با نام فساد اداری، اقتصادی وبطور کل در حوزه توسعه کشور داریم با تشکیل شدن احزاب مرتفع خواهد شد.
چرا در طول تاریخ معاصر، تحزب در ایران به طور کامل و آنگونه که در کشورهای توسعه یافته وجود دارد، شکل نگرفته است؟
یک نکته حائز اهمیت است و آن اینکه در طول تاریخ هرگاه قطار توسعه کشور آهنگ حرکت را آغاز کرده، به دلایل متعددی این رشد متوقف شده و با سدی محکم روبرو شده است. متاسفانه در برخی از دورهها سیاستهای کلان مجریان امور تشکیل احزاب قوی و با پشتوانه مردمی را بر نتافته است و دقیقا به همین دلیل است حرکت کشور به سمت توسعه هر لحظه با توقفهای جبران ناپذیری روبرو گشته است. چرا که ریل گذار توسعه کشور احزاب قوی و با پشتوانه هستند. البته نباید فراموش کرد که در همان سالهای ابتدای گام برداشتن جامعه مدنی و توسعه هم ایرانیان تحزب را براساس ویژگیهای اجتماعی خود چندان بر نتافتند. اما نباید در این میان نقش دولتها را به عنوان کارگزار فراموش کرد. دولتها در ایران خود را بینیاز از احزاب و تشکلهای مردم نهاد میدانند و این مساله هم یکی از موانع نهادینه شدن تحزب در ایران است.
چرا معتقدید که ما اکنون در کشور حزب به معنای واقعی نداریم؟ آیا احزابی که امروز فعال هستند احزاب واقعی نیستند؟
اگر احزاب قوی و منسجم و به معنای درست آن، در کشور وجود داشتند، اتفاق سال ۸۴ رخ نمیداد و دقیقا در یک انتخابات ملی و سراسری، فردی با شعارهای مردم گرایانه و فاقد پشتوانه سیاسی و کارشناسی درست روی کار نمیآمد. نباید فراموش کرد که روی کار آمدن دولت احمدینژاد یک اتفاق نبود. آگاهان به مسائل سیاسی بهتر میدانند که اتفاقات سال ۸۴ و پس از آن محصول نبود احزاب و تفکر کارشناسی در کشورآن بود. اگر واقعا در کشور حزب وجود دارد ما نباید شاهد ائتلافهای خلق الساعه و خود ساخته و ازطرف دیگر تبلیغات شعار گونه و غیر قابل مصرف باشیم. آنچه در انتخاباتهای امروز ایران رخ میدهد چیزی نیست جز هیجانهای زود گذر.
برخی معتقدند ما نیازی به تشکیل احزاب نداریم. محتاج جبهه هستیم. آیا این نظر را قبول دارید؟
بسیاری از مشکلات امروز ما در ایران ناشی از نبود احزاب قوی است و اتفاقا نبود احزاب با پشتوانه کشور را با مشکلات عمدهای روبرو کرده است. بطور مثال در دهه اخیر نبود احزاب کارآمد به خوبی خودش را نشان داد. کسانی در راس کار قرار گرفتند که فاقد تجربه، دانش و برنامه بودند. ما در شرایطی که حزب نداریم چگونه میتوانیم به جبهه فکر کنیم!
معتقدید اکنون در دولت یازدهم مشکل حل شده است؟
هنوز مشکلات ما حل نشده است. به هر حال من معتقدم مسئله اصلی ما نبود احزاب جریان ساز است. اما فضا برای فعالیت سیاسی مساعدتر شده است.
آیا مساعدتر شدن فضا به فعالتر شدن اصلاح طلبان و تشکیل احزاب هم کمک کرده است؟
به هر حال در انقلاب سال ۱۹۷۹ یا همان ۵۷، فقط در حدود ۴۰ کشور دنیا انتخابات برگزار میشد. بنابراین ما نباید خود را با کشورهایی مقایسه کنیم از لحاظ دموکراسی عقبتر از ما بودند. در طول سی و چند سال گذشته فعالین سیاسی و برخی از دولتمردان در تشکیل نهادهای مدنی واقعا کند عمل کردند و حتی در برخی از موارد نگاهی کاملا غیر واقع بینانه و سلبی نسبت به تشکیل احزاب داشتند. متاسفانه فعالین سیاسی ما نسبت به جریانهای روز جهان عقبتر هستند و خودشان را با کشورهایی مقایسه میکنند که در منطقه خارمیانه آخرین دژهای استبداد هستند.
برخی از فعالین سیاسی از واژه عدم وابستگی به احزاب و جناحی نبودن به عنوان یک برچسب مثبت استفاده میکنند. این مساله را در شرایط فعلی سیاسی ایران چطور ارزیابی میکنید؟
بدون جناح بودن یک فعال سیاسی کاملا غیرواقعی است. ابتدای انقلاب احزاب شکل گرفته و مورد اعتماد امام (ره) قرار گرفتند اما سپس جامعه سیاسی ایران شاهد افول گستردهای شد. جریان راست و اصول گریان امروز به دلیل داشتن پایگاههای عمومی مانند بسیج و تریبونهای نماز جمعه نیاز به حزب را تشخیص نمیدادند. به همین دلیل تشکیل حزب در کشور با مشکلات عمدهای روبرو شد. برخی از فعالین سیاسی مدیریت هیئتی و گروهی را میپسندیدند. اما وقتی دولت نهم و دهم تشکیل شد و همه آثارسیاستهای سوءدولتمردانی فاقد تجربه را دیدند، بیش از هر چیز به لزوم تشکیل حزب و تحزب گرایی واقف شدند. هنوز هم برخی هستند که به اشتباه معتقدند که کار حزبی نوعی قدرت طلبی منفی است. به هر حال امیدواریم رویکرد و حرکت جامعه و فعالین به سمت عقلانیت بهتر از گذشته شود.
با وجود اهمیت تشکیل احزاب، چرا برخی از فعالین سیاسی با تشکیل احزاب جدید اصلاح طلب مانند ندای ایرانیان مخالفت میکنند؟
گرچه برخی با تشکیل احزاب جدید مخالفت میکنند، اما در کلیت اصلاح طلبان همگی با تشکیل احزاب جدید و رویکردهای تحزب گرایانه استقبال میکنند. مخالفت با تشکیل احزاب و راه افتادن حزب، حرکت به سمت خرد گرایی و عقل جمعی و مخالفت با آن دیکتاتوری است. معنای حزب به معنای تشکیل صنف نیست، احزاب باید فراگیر، قوی و قدرتمند است.
به نظر شما دولت یازدهم با تشکیل احزاب جدید همراهی دارد؟
دولت یازدهم باید از تشکیل احزاب جدید حمایت کند. وعده آقای روحانی ایجاد فضای مناسبی برای فعالیت احزاب و فعالین سیاسی بود. اما متاسفانه برخی از اطرافیان آقای روحانی و برخی در دولت ایشان تشکیل احزاب اصلاح طلب را تحمل نمیکنند. من هم نسبت به این وضع انتقاد دارم.
اکنون وضعیت حزب ندای ایرانیان در میان اصلاحطلبان چگونه است؟ برخی مدعیاند که رویکرد ندای ایرانیان باعث اختلاف میان اصلاح طلبان میشود؟ نظر شما چیست؟
بعید میدانم که اینطور باشد. همه ما باید در جهت اتحاد اصلاح طلبان حرکت کنیم، حزب ندای ایرانیان هم به نظر من معتقد است میتواند به تقویت و بازسازی رابطه اصلاح طلبان و حاکمیت بپردازد. البته خود آقای خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات بارها اعلام کردهاند که در جهت تقویت حاکمیت و اصلاح وضع موجود گام بر میدارند. اصلاحات هم از همان ابتدا راه خود را تقویت حاکمیت میدانست و قصد دارد که در جهت اصلاح مشکلات و ناهنجاریهای موجود در دولتها گام بردارد. متاسفانه در طول ۸ سال گذشته عدهای در آن سوی میدان که بیشتر کاسب بودند، در جهت اختلاف انداختن میان اصلاحطلبان و حاکمیت گام برمیداشتند. جریان تندروی راست منفعت خود را در تقابل میان اصلاح طلبان و حاکمیت میبیند. بارها سعی کردند حرکت جریان اصلاح طلب و آقای خاتمی را مقابله با نظام به تصویر بکشد. در حالی که نه اصلاح طلبان و نه آقای خاتمی به دنبال تقابل با نظام و رهبری نبوده و نیستند. فکر میکنم ندای ایرانیان هم در راستای تقویت رابطه میان اصلاح طلبان و نظام گام برخواهد داشت. همه باید تلاش کنیم تا جریان اصلاح طلبی آن گونه که هست شناخته شود.