واقعيت انتخابات تهران

واقعيت انتخابات تهران

عباس عبدی: دور دوم انتخابات مجلس در برخي شهرها به‌ويژه تهران نتايج عجيبي داشت.
روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

روز جهاني خانواده در زمانه زوال‌گرايی

مریم باقی : در اسناد حقوقي خانواده از حقوق ويژه برخوردار است و حتي خود تشكيل خانواده به عنوان يك حق جهاني شمرده مي‌شود
جمعه ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 17
کد خبر: ۴۳۵۷۲
تاریخ انتشار: ۰۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۶

وقتی روشنفکری فحش می شود و سطحی بودن افتخار

به بهانه دفاع از مرحوم مرتضی پاشایی این روزها خیلی ها به روشنفکران دشنام می دهند. روشنفکر البته معنای مشخص و معینی ندارد. یک واژه سیال است که می توان معانی بسیاری را به آن تحمیل کرد اما منظور دشنام دهندگان از روشنفکر کسی است که سلیقه بسیار خاص دارد و کم تر کسی می تواند با سلیقه خاص او همراهی کند.
تدبیر24: سیدعبدالجواد موسوی - به عبارتی دیگر در این مقام منظور از روشنفکر آدم از دماغ فیل افتاده ایست که خود را طاووس علیین شده می پندارد و هر که چون او نباشد را مشتی نادان فرض می کند. وقتی دعوا متنزل و سطحی می شود مفاهیم هم تقلیل پیدا می کنند. این خاصیت همگانی شدن یک مفهوم است. متعالی ترین مفاهیم وقتی به کوچه و بازار راه پیدا می کنند به سطحی ترین چیزها بدل می شوند. چند روز پیش دوستی از یکی از نشریات زنگ زد که فلانی نظرت در باره حمله روشنفکران به خانم بهاره رهنما چیست؟ تعجب کردم. پرسیدم روشنفکران؟ بهاره رهنما؟ که توضیح داد ظاهرا خانم رهنما به دلیل اظهار ارادت به ساحت قدس آقا اباعبدالله مورد اهانت مشتی بی خرد قرار گرفته. گفتم خب حالا از کجا معلوم آن ها روشنفکرند؟ که گفت همه می گن؟ گفتم آخر روی چه حسابی؟ گفت می گن روشنفکرا با این چیزا مشکل دارن. بعد هم کسی را نام برد که در یکی از رسانه ها مشغول به کار خبرنگاری است. ظاهرا آن آدم را مظهر روشنفکری پنداشته بودند و حکم کرده بودند روشنفکران دشمن امام حسینند. وقتی بحث به چنین سطح احمقانه ای تنزل پیدا می کند بهترین راه خموشی برگزیدن و به تماشا نشستن است.

اما این یک چیز حقیقتا نگران کننده است و آن هم این که در دفاع از سطحی نگری و ابتذال داریم از ابزار روشنفکرانه استفاده می کنیم. یعنی ابتذال دارد طرفدارانی پیدا می کند که برای توجیه سخیف بودن و حقیر بودن تئوری صادر می کنند. یعنی اگر یک آدم مبتذل تا دیروز از سطحی نگری خود شرمسار بود حالا به جای شرمساری نه تنها سرش را بالا می گیرد و فخر هم می فروشد بلکه تو را که حاضر نیستی هم قد و شان او شوی به سخره می گیرد. کم مانده است کسانی که کتاب می خوانند و بر اساس شایعات و مشهورات زندگی نمی کنند و فیلم های کمدی مهوع نمی بینند و موسیقی خال طور گوش نمی کنند بشوند مشتی نفهم متظاهر بی درد و  یا به تعبیر بعضی ها روشنفکر و در عوض آن ها که شجریان را از شهرام شب پره تمیز نمی دهند و در عمر بی برکتشان یک کتاب درست و درمان هم ورق نزده اند و در عوض صدها برابر قیمت کتابخانه یک روشنفکر! را هزینه چی توز و پاستیل و چیپس کرده اند بشوند مظهر خرد و فرهنگ و احساس! به اندازه کافی در این سال ها رسانه های فراگیر ما به سطحی نگری و ابتذال دامن زدند و نتایج درخشان سیاسی و فرهنگی اش را هم دیدیم. از آن ها انتظاری نیست اما من از دوستانی که خود را اهل فکر و فرهنگ می دانند انتظار دیگری دارم. اشتباه می کنم؟
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: