تسلیحات هوش مصنوعی اشتریان

تسلیحات هوش مصنوعی

در نظر آورید هزاران زنبورک تسلیحاتی هوش مصنوعی به سوی یک دشمن فرضی گسیل شوند...
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
سه‌شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 07
کد خبر: ۵۷۳۱۸
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۱
"این احتمالا شگفت‌آورترین میراث سیاست خارجه باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکاست: او نه تنها باعث و بانی فاجعه‌ای فرهنگی و بشری مهمی است بلکه او مردم آمریکا را طوری فرونشانده که هیچ مسئولیتی در قبال این تراژدی احساس نکنند!"
 تدبیر24روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی درباره سیاست‌های آمریکا در سوریه به انتقاد شدید از باراک اوباما، رئیس جمهوری این کشور پرداخته و وی را به واکنش نشان ندادن عمدی در مقابل این بحران و دامن زدن به آن متهم کرده است. در این گزارش آمده است: «گرسنگی در "بیافرا" یک نسل پیش جنبشی را به راه انداخت. کنیسه‌ها و کلیساها یک دهه پیش برای حل فلاکت در دارفور بسیج شدند. زمانی که طالبان در سال 2001 مجسمه‌های باستانی بودا را در بامیان نابود کرد، جهان به شدت تحت تاثیر قرار گرفت.

امروز گروه داعش در حال منهدم کردن میراث فرهنگی در پالمیرا است و نیمی از جمعیت سوریه بی‌خانمان شده‌اند. برای قیاس می‌توان گفت فاجعه در سوریه مانند آن است که 160 میلیون تن از آمریکایی‌ها خانه و کاشانه خود را از دست داده باشند. بیش از 250 هزار نفر در این فاجعه کشته شده‌اند اما هنوز پلاکاردهای "دارفور را حفظ کنید" به "سوریه را حفظ کنیم" تغییر نکرده است.

یکی از دلایل واکنش نشان ندادن به این بحران باراک اوباماست؛ اوبامایی که با شعار بازیابی اخلاق در آمریکا روی کارآمد و این چنین القا کرده است که انفعال سیاسی هوشمندانه‌ و اخلاقی است.

او بارها تاکید کرده که از دست آمریکا در این شرایط کاری برنمی‌آید و با توصیف کردن مخالفان سوری به عنوان "پزشکان، کشاورزان، داروسازان و ... سابق" درصدد تحقیر آن‌ها بر آمده است.

اوباما معتقد است ما تنها شرایط را بدتر می‌کنیم. او در سال 2013 در مصاحبه‌ای با نیوزریپابلیک گفته بود: من نه تنها ظرفیت‌ها و نقاط قوت خودمان را در نظر می‌گیرم بلکه به محدودیت‌هایمان نیز توجه می‌کنم.

رئیس جمهوری آمریکا این چنین تشریح کرد: به این دلیل که ما نمی‌توانیم هر مشکلی را حل کنیم شاید نباید درصدد رفع هیچ یک از آنها بربیاییم. من چگونه می‌توانم کشته شدن ده‌ها هزار تن در سوریه را با کشته شدن ده‌ها هزار تن دیگر در کنگو مقایسه کنم. اوباما در حالی این سوال را مطرح کرد که در آن زمان رقم کشته‌ شده‌ها در کنگو هزاران نفر نبود.

در برخی مواقع خاص، در زمان افزایش فشار سیاسی یا ترس از تاثیر آسیب‌های وارده به سوری‌ها برای از بین بردن هر بهانه‌ای، اوباما از طریق بیانیه‌ها یا سخنگویان کاخ سفید وعده‌ای را مطرح می‌کرد: آموزش مخالفان سوری، ایجاد منطقه امن درمرز ترکیه. اما زمانی که افکار عمومی از مساله عبور می‌کرد، برنامه‌ها یا متوقف شدند یا به همان وضعیت بی معنی و بی‌تاثیر خود بازگشتند.

و به طرزی عجیب هر چه شرایط سوریه بدتر شود، تصمیم رئیس جمهور آمریکا در واکنش نشان ندادن به این فاجعه توجیه پذیرتر می‌شود؛ گام‌هایی که می‌توانست در سال 2012 به بهبود شرایط کمک کند در سال 2013 دیگر تاثیری نداشت و اقداماتی که در سال 2013 می‌توانست جان بسیاری را نجات دهد دیگر پاسخگوی چالش‌های سال 2014 نبود. وقتی "سامانتا پاور" به عنوان نویسنده کتابی درباره قتل عام و "سوزان رایس"، تشکیل دهنده کمپین بمباران سودان برای حفظ اهالی دارفور، نماینده آمریکا در سازمان ملل و مشاور امنیت ملی دولت می‌شوند، با احترام می‌توان گفت کناره‌گیری آمریکا از درگیری‌های سوریه کاملا اخلاقی است!

مهم‌تر از این‌ها این است که انفعال در این مساله برای آمریکا راه رسیدن به یک هدف نبود بلکه خودش به دستاورد سیاسی این کشور تبدیل شد. سیاستمداران آمریکایی ادعا می‌کنند: واشنگتن ترجیح می‌دهد تا به جای دل با عقل پیش برود و در مقابل نخوت و غرور فروتنی و تواضع را برگزیده است.

این "واقع گرایان" خاطرنشان می‌کنند که آمریکا هر زمانی که اجازه داده احساسات و عواطفش شرایط را تحت کنترل بگیرد دچار دردسر شده‌ است. حتما منظور آنها زمانی بوده که این کشور سربازان خود را برای کمک به بحران گرسنگی به سومالی فرستاد.

حق با این واقع گرایان است که معتقدند آمریکا هم منافع و هم ارزش‌ها را در نظر می‌گیرد اما تنها می‌تواند منافع خودش را پیگیری کند نه همه را. اما استراتژی آمریکا در سوریه دست کم باید هدف این کشور را در شرایط منطقه توجیه کند؛ جایی که نتایج استراتژیک سیاست عدم دخالت اوباما به اندازه فجایع بشری آن خطرناک و فاجعه بار بوده است.

زمانی که اوباما تمامی نیروهای آمریکایی را از عراق خارج کرد، منتقدان نسبت به بروز بی‌ثباتی در این کشور ابراز نگرانی کرده بودند.

وقتی که او در اوت 2011 اعلام کرد که زمان این رسیده که بشار اسد از سمتش کناره گیری کند منتقدان باز هم نسبت به تو خالی بودن این سخنان ابراز نگرانی کردند اما حتی آنها هم نمی‌توانستند ابعاد این فاجعه را پیش بینی کنند: جدای از درگیری‌های شدید داخلی، عضوگیری گسترده داعش از هزاران داوطلب خارجی از لیبی تا افغانستان، گسترش خطر و تهدید آن علیه امنیت آمریکا و بی‌ثباتی در اروپا در پی بحران مهاجرت تنها بخشی از ابعاد وسیع این سیاست اشتباه اوباما بود.

حتی اگر سیاست اوباما در شرایطی کاملا واقع گرایانه موفق می‌شد بی‌تفاوتی مردم آمریکا نسبت به این ماجراها واقعا غیرطبیعی و جای تعجب دارد.

این درست است که واکنش این ملت طی دهه‌های اخیر کاملا متغیر در بسیاری مواقع ریاکارانه و در مواقع دیگر خودخواهانه بوده است اما چیزی در عزم آمریکا برای کمک هست که همواره قابلیت تحسین داشته است؛ قابلیتی که اکنون در بحران سوریه خبری از آن نیست.

اکنون می‌توان پرسید حتی اگر ما نتوانستیم در کنگو همه را نجات دهیم نباید برای نجات برخی در سوریه کاری کنیم؟ شانه خالی کردن موفق اوباما از پاسخ دادن به این سوال چیزی نیست که بشود به آن افتخار کرد!»
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها