تسلیحات هوش مصنوعی اشتریان

تسلیحات هوش مصنوعی

در نظر آورید هزاران زنبورک تسلیحاتی هوش مصنوعی به سوی یک دشمن فرضی گسیل شوند...
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
سه‌شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 07
کد خبر: ۶۴۹۱۶
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۵
تدبیر24 :این روزها «اقتصاد مقاومتی» عبارتی است پرتکرار و پرتعداد که در ادبیات سیاسی و اجتماعی ما جا خوش کرده است. در هر سخنرانی و گزارشی ردپایی از این عبارت می‌بینیم و تعابیر و تفاسیر مختلفی از آن، در رسانه‌ها شنیده و دیده می‌شود.
پیرو نامه یکی از قدیمی‌ترین و خوش‌نام‌ترین شرکت‌های تولیدی فرش به آقای رئیس‌جمهور، بر آن شدیم تا ابعاد دیگری از نامه را در گفت‌وگو با کاظم شفقی بررسی کنیم. برای گفت‌وگو به خیابان پاسداران تهران رفتم، همان نبش بوستان دهم معروف. بی‌شک نام فرش شفقی‌تبریز در این سال‌ها علاوه‌بر حوزه اقتصاد، در فعالیت‌های فرهنگی نیز درخشیده است. چند سال پیش در موزه امام علی، هم‌زمان با ماه مبارک رمضان، جشنواره گره‌های صبور و نقش‌های ماندگار را دیده بودم و شعار یک خرید فوق‌العاده به جای فروش فوق‌العاده، نشان از رویکرد متفاوت این بنگاه داشت. همه اینها بازمانده تلاش پیرمردی است که محمد شفقی نام دارد و پدر کاظم شفقی است.
خویشاوندی این خانواده با فرش، عجیب است. کاظم شفقی با عشقی وصف‌نشدنی از فرش می‌گوید. در گفت‌وگو با او از یاد می‌برم او یک فروشنده است و اینجا یک فروشگاه!
بیشتر به نظر می‌رسد به یک پرورشگاه آمده‌ام که از عشق نگهداری می‌کند. از کودکان بی‌سرپرست فرش که اینک نگران آینده آنان است. گفت‌وگوی زیر حاصل دیداری طولانی است در محیطی پر از رنگ و نقش، در فروشگاهی که بیشتر شبیه گالری‌های نقاشی است؛ اما حاصل سرپنجه‌های ایرانی.

 هدف از نوشتن نامه به رئیس دولت چه بود؟ آیا این نامه همان‌طور که در متن نامه آمده است فقط اعلام آمادگی یک بخش خصوصی است.
باید بگویم نامه یک وجه نمادین دارد و یک بعد واقعی. وضعیت فرش ایرانی در سپهر رقابت بین‌المللی وخیم است. نفس فرش ایرانی به شماره افتاده و باید به آن کمک کرد.
این وجه واقعی فرش ایرانی است و نباید در هیاهوی سیاسی، فراز و فرود قیمت نفت و مخالف و موافق برجام فراموش شود.
از سوی دیگر وجه نمادین نامه یعنی اینکه تنها بخش خصوصی می‌تواند نجات‌بخش باشد، اما دولت باید برای کمک و تفویض و تصریح اختیارات پیش‌قدم شود.
خدا رو شکر در قاطبه دست‌اندرکاران اقتصادی دولت، این باور وجود دارد که پایه‌ریزی اقتصاد خرد در برنامه‌ریزی کلان نخستین گام است و اگر بخواهیم در برهه لغو تحریم‌ها فعالانه برخورد کنیم، توسعه بازار فرش اولین گام است.
پس فقط اعلام آمادگی نبود، بلکه هشداری درباره عواقب غفلت نیز محسوب می‌شد.
در نامه به ظرفیت بی‌نظیر فرش برای حرکت به سمت اقتصاد متکی بر بازار اشاره کرده‌اید؛ با توجه به مؤلفه‌های بازار چگونه آن را ارزیابی می‌کنید؟
فرش ایرانی می‌تواند هم در زمره مزیت‌های مطلق کالایی قرار بگیرد و هم با نوآوری در صنعت توریسم، مزیت مطلق خدمات را پوشش دهد؛ مضاف براینکه به‌عنوان مزیت نسبی با تعداد زیاد نیروی کار موجود در کشور، کارآفرینی کند و هر خانه یک کارگاه تولیدی شود.
در سند چشم‌انداز، اقتصاد متکی به بازار مدنظر است و کاهش تصدی‌گری دولت، یعنی اینکه با حداقل‌ها بتوان حداکثر سود و بهره‌وری را ایجاد کرد. امروز هر عقل سلیمی، هر تدبیر ساده‌ای و هر انگیزه کوچکی می‌تواند تأیید کند فرش می‌تواند محل اتکای بازار داخلی و خارجی باشد؛ در عرصه تولید گره‌گشای بی‌کاری باشد و ارزش افزوده بومی ایجاد کند و به قول وزیر اقتصاد درون‌زا و برون‌گرا باشد.
اما فرش ایرانی مأخوذ به حیاست. جاروجنجال نفت و گاز و کانی‌های فلزی را ندارد و این مهجوربودن، به ضرر این صنعت تمام شده است.
 با توجه به تکنولوژی‌های پیشرفته و ورود فرش‌های ماشینی، آیا فرش دستباف می‌تواند در بازار رقابتی بماند؟
بشخصه معتقدم حتی در عرصه فرش ماشینی هم با برنامه پیش نرفته‌ایم؛ اما باید دانست که فرش دستباف به نوعی هویت ایرانی محسوب می‌شود. ما باید این برند را ثبت جهانی کنیم تا هرجای دنیا هم که تولید شود، نماینده فرهنگ ایرانی باشد. چگونه است که برندهای معروف زمانی که در کشورهایی غیر از زادگاهشان تولید می‌شوند، حیثیت فرهنگی زادگاه خود را حفظ می‌کنند و اشاعه می‌دهند؟
آن‌قدر کم‌کاری کرده‌ایم که نقشه فرش‌های اصیل ایرانی، به نام فرش کشورهای دیگر در دنیا به فروش می‌رسد و به صرف تولید در آن کشور، نام آن کشور را تبلیغ می‌کند.
رقابت اصول خودش را دارد. با وضعیت فعلی نمی‌توان امیدوار بود در بازار رقابتی سهمی داشته باشیم؛ اما یک قانون ساده یادمان باشد که وقتی تولید و عرضه بالا برود، قیمت پایین می‌آید. توسعه بازار فرش دستباف مستلزم توجه به چگونگی تولید و عرضه است. بازار بین‌المللی و تعامل با جهان و به‌خدمت‌گرفتن تکنیک‌های توسعه، می‌تواند فرش دستباف را از انزوا بیرون بیاورد.
 شما در فرش شفقی تبریز توانسته‌اید نام‌آوری یا به تعبیری برندینگ خود را حفظ کنید و مهر شما ارزش افزوده ایجاد می‌کند؛ پیشنهاد شما برای اینکه فرش ایرانی به یک برند و نام کالای ویژه تبدیل شود چیست؟
پرهیز از بخشی‌نگری و توجه به منافع جمعی تنها راهی است که می‌شناسم. تمامی دست‌اندرکاران فرش ایرانی در هر شکل، اعم از تابلو و فعالیت‌های جانبی باید هم‌گرا شده و با دانش بین‌المللی گره بخورند و با درک مؤلفه‌های بازاریابی و کارآفرینی کاری کنند که فرش ایرانی به روزگار اقتدار خویش بازگردد.
اگرچه سخت است، اما غیرممکن نیست، همان‌طور که اپل و آدیداس و کوکاکولا در جهان توسعه‌یافته و راه خود را باز کرده‌اند، فرش ایرانی هم می‌تواند مسیر روشنی طی کند. فقط باید ذهنیت‌های سنتی و کلیشه‌ای را کنار گذاشته و به فرش به‌عنوان یک کالای نوستالژیک نگاه نکرد.
حرکت از نوستالژی به استراتژی یک اصل است، ما فقط فرش را به‌عنوان یک کالای تزیینی و تجملی و شاید هم یک زیرانداز می‌شناسیم یا در شکلی استحاله‌یافته به دیوار می‌زنیم و تابلو‌های نفیسی می‌سازیم، اما فرش یعنی گره‌گرهی که می‌تواند نوآورانه در صنعت پوشاک، در مبلمان، در طراحی داخلی یا اگر بلندپروازی کنیم کفش، چرم، نساجی و حمل‌ونقل کارایی داشته باشد.
ما دلسوزانه و مسئولانه به فرش نگاه نکرده‌ایم. قابلیت‌های ویژه این گره‌های جادویی را کشف نکرده‌ایم؛ حتی در فرایند انتفاعی فرش دقت لازم صورت نگرفته است.
چرخه آموزشی فرش کامل نیست، صنایع موازی و وابسته همدیگر را پوشش نمی‌دهند. از رنگ‌رزی تا پشم‌بافی و ابریشم‌بافی تا دارهای پیشرفته، نقشه‌کشی و ‌هزاران فعالیتی که امروز کلیشه‌ای و سنتی فقط در قالب یک خط مستقیم و ساده انگاشته می‌شود. این یعنی متوسط‌اندیشی و ساده‌انگاری؛ درحالی‌که برای ساختن فردایی که پیش‌روست باید نوآورانه از این قابلیت باستانی بهره گرفت.
 پس پیشنهاد شما برای تأسیس بانک فرش مبتنی بر همین هدف هم‌گراکردن فعالیت‌هاست؟
بانک فرش، یعنی شکل‌گیری یک اهرم پشتیبان و یک بازوی پیش‌برنده برای صنعت فرش از کوچک‌ترین فعالیت تا عظیم‌ترین ایده.
بانک فرش می‌تواند مجری خط‌مشی‌ها و سیاست‌های کلی در حوزه فرش باشد. بانک ابزار نوینی است که پیوستار توسعه را در زمینه‌های مختلف فعال می‌کند.
بانک فرش، یعنی تجمیع اعتبارات ذاتی و مادی و طراحی نقشه جامعی برای ظرفیت‌های اقتصادی ایران. این بانک می‌تواند سرمایه‌گذار و بهره‌بردار باشد، فعالیت‌های فرد را پشتیبانی کند و تعاونی‌های بزرگ تشکیل دهد. نیروی کار ارزان، کالای ارزشمند با حداقل سرمایه و مهم‌تر از همه، حفظ هویت فرهنگی و مبتنی بر فرهنگ بومی، بهتر از این ممکن نخواهد بود.
نمی‌خواهم احساساتی باشم، اما احساسات جزئی از صنعت فرش است. «اگر هر خانواده ‌دار قالی داشته باشد، یعنی کار دارد، درآمد دارد، فرهنگ دارد، استحکام دارد و در یک جمله یعنی هویت دارد».
ترویج فرهنگ مصرف به‌نفع نظام نیست. فرهنگ تولید و مولدبودن است که می‌تواند گره‌های کور نظام اقتصادی را باز کند.
میلیون‌ها جوان ایرانی اگر سهمی در تولید داشته باشند، فردای بهتری را می‌توان شاهد بود. فرش همیشه همراه خانواده ایرانی و جزئی از لوازم منزل بوده است، اما روزگار‌ دار قالی را از فهرست لوازم حذف کرده و خانواده ایرانی تولیدکننده، مصرف‌کننده شده است. ‌میلیون‌ها دقیقه و ساعتِ به بطالت سپری شده می‌تواند خالق گره‌گره فرش باشد. فرش نماد غیرت است.
کارگاه‌های پیشرفته و تعاونی‌های خانوادگی به‌راحتی می‌توانند کارکردهای سنتی را بازآفرینی کنند.
اگر شعار هر ایرانی یک خودرو بر پایه مصرف اشاعه می‌شود، باید گفت هر ایرانی یک‌ دار قالی مبتنی بر فرهنگ تولید است.
تولید به آحاد جامعه اعتمادبه‌نفس می‌دهد. قابلیت‌های امروزی باید در راستای حفظ ارزش‌های دیروزی به خدمت گرفته شود.
نکته مهم دیگر جایگاه فرش در اقوام ایرانی است. هر قوم فرش خودش را دارد و این یعنی انسجام ملی که در سایه تولید ملی می‌تواند مهیا شود. کجا صنعتی می‌توانید پیدا کنید که در عین انحصار، تنوع را داشته باشد و در عین تکثر، وحدت را تعریف کند.
 در پایان اگر نکته‌ای را لازم می‌دانید بفرمایید؟
فقط خاطرنشان می‌کنم محیط کسب‌وکار ایرانی باید رنگ‌وبوی ایرانی داشته باشد. فرمایش مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی، یعنی اقتصادِ مقاوم که آسیب‌ناپذیر است.
برای آسیب‌ناپذیری و استحکام اقتصاد باید به ریشه‌ها برگشت و ریشه‌ها را قوی کرد. این‌همه سرمایه‌گذاری در حوزه خودرو غیر از بُعد سیاسی چه منافعی برای کشور داشته است؟ اگر نیم‌درصد آنچه در بخش‌های غیربومی هزینه شده است، برای صنعت فرش سرمایه‌گذاری می‌شد، امروز روز دیگری بود. یادمان باشد صنعت فرش رابطه‌ای تنگاتنگ با کشاورزی دارد. ارتباط پیوسته‌ای با مهاجرت و روستاگریزی دارد. محافظ محیط ‌زیست است و صنعت سبز محسوب می‌شود و ‌هزاران مورد دیگر که مجالش در اینجا نیست.
تنها باید گفت حیف‌ و برای اینکه این دریغ تبدیل به یک شکوه شود فقط یک یاعلی ملی لازم است.  
یک یاعلی که همه نهادها به‌واقع حامی آن باشند، نهاد آموزش‌وپرورش به جای فرمول‌های عجیب‌وغریب، یک واحد فرش‌شناسی آموزش دهد. آموزش عالی در پی راهیابی به شیوه‌های نوین و خلاقانه باشد. اقتصاد و سیاست دوست شوند و رسانه‌ها به کمک بیایند و قانون‌گذاری تدابیر تازه‌ای برای تسهیلات صادرات بیندیشد. در مجموع همان یا علیِ ملّی.
منبع: روزنامه شرق

برچسب ها: تدبیر24 ، فرش
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها