مرد جوانی که به اتهام قتل همسرش به قصاص محکومشدهاست، با فوت یکی از اولیایدم بعد از گذشت هشت سال از وقوع حادثه درخواست تعیینتکلیف کرد.
تدبیر24»مرد جوانی که به اتهام قتل همسرش به قصاص محکومشدهاست، با فوت یکی از
اولیایدم بعد از گذشت هشت سال از وقوع حادثه درخواست تعیینتکلیف کرد.
متهم روز گذشته بار دیگر پای میز محاکمه قرار گرفت.
به
گزارش خبرنگار ما، نهم فروردین ماه سال 88، مردی مأموران پلیس شهرری را از
قتل همسرش باخبر کرد و گفت: روز گذشته با همسرم که مهین نام دارد، درگیر
شدم و او را به قتل رساندم. از دیروز با جسد همسرم در خانه تنها بودم و شب
را در کنار او خوابیدم تا اینکه تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس خبر دهم.
بعد
از آن بود که مأموران به خانه آن مرد رفتند و با جسد زن جوان در حالیکه
پرده توری دور گردنش پیچیده شده بود، روبهرو شدند. بعد از انتقال جسد به
پزشکی قانونی، مأموران پلیس شوهر 38 ساله وی را که محمدرضا نام داشت،
بازداشت کردند. او در بازجوییها گفت: چندسالی از زندگیمان گذشته بود و
صاحب فرزند شده بودیم، اما اختلافات من و همسرم پایان نداشت.
این
مشکلات و اختلافات در ایام عید به خاطر دید و بازدیدها شدت میگرفت، به
همین خاطر روز حادثه وقتی از مهمانی برگشتم، دوباره به خاطر حرف و حدیثها
درگیر شدیم. در آن درگیری همسرم شروع به فحاشی کرد و به پدر و مادرم ناسزا
گفت. عصبانی شدم و گفتم اگر حرفت را تکرار کنی، میکشمت. او مرا تحریک کرد و
گفت: اگر نکشی مرد نیستی. متهم در ادامه گفت: این حرف به غرورم برخورد، به
همین خاطر او را روی زمین انداختم و پرده توری را از بالای پنجره کشیدم و
دور گردنش پیچاندم. اصلاً در حال خودم نبودم. وقتی به خودم آمدم، کار از
کار گذشته بود و مهین نفس نمیکشید. یک روز از قتل گذشت و هنوز جسد او در
منزل بود. خیلی کلافه بودم و میخواستم فرار کنم، اما تصمیم گرفتم با پلیس
تماس بگیریم و خودم را خلاص کنم.
بعد از این توضیحات، متهم روانه
زندان و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در
اولین جلسه، معاون قوه قضائیه از طرف بچه صغیر مقتول درخواست دیه کرد و
دیگر اولیایدم درخواست قصاص کردند. بعد از شرح ماجرا و آخرین دفاع، متهم
بنا به درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد، اما با فوت پدر مقتول حکم
انجام نشد و خواهر و برادرهای مقتول نیز درخواستشان را اعلام نکردند. به
این ترتیب متهم هشت سال در زندان بلاتکلیف ماند تا اینکه با ارسال نامهای
از قضات دادگاه درخواست تعیینتکلیف کرد. روز گذشته پرونده بار دیگر روی
میز شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی قرار گرفت.
متهم در آخرین دفاعش گفت: این سالها برایم خیلی سخت گذشت. حتی یک لحظه نیز
کابوس مرگ مرا رها نمیکند. حالا خیلی خسته شدهام. از دادگاه میخواهم هر
چه زودتر سرنوشتم را معلوم کند. اگر مستحق مرگ هستم برای قصاص آمادهام.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.