هدف امروز سیاست صرفا رضایت مندی انسان نیست ، بلکه می بایست به مدیریت کیفیت زندگی ، برنامه ریزی راهبردی و ... نیز توام با رعایت حقوق انسانی توجه ویژه داشت و دقت فراوان نمود که مبادا . . . .
تدبیر24 : در این مطلب خیلی نمی خواهم علمی و تخصصی به موضوع وارد
شویم ؛ چرا که اساسا ورود به مقوله پوپولیسم خیلی علمی نیست ، مدلی رفتاری در حوزه
رفتار شناسی سیاسیمتولیان سیاست و حکوت در جواع محسوب می شود . داشتم فکر می کردم
که بیچاره احمدی نژاد ! اینقدر
به او پوپولیسم ، مردم فریب ، عوام گرا ، شهروند گول زن و ... گفتیم که یادمان رفت
پوپولیسم دیگر رفتار یک فرد نیست بلکه نماد دنیای به شدت مصرف گرا و رسانه ای
امروزی است . نگاهی که باعث می شود حقیقت آنطورکه باید و شایسته است خود را نشان
ندهد و به تعبیری رسانه ها دست به ساختن دنیایی برای ما کنند که خلق واقعیات مجازی
را متبلور ساخته است .
امروزه جامعه شناسی سیاسی
مدرن خود را فرزند بی زمانی و بی مکانی ناشی از ادبیات جهانی شدن می داند و در این
راستا رسانه ها از بازیگران اصلی حوزه عمومی زندگی مطلوب انسان ها محسوب می شوند.
حضور و فعالیت رسانه ها باعث گردیده تا حوزه سیاست به مفهوم سنتی آن دستخوش
دگرگونی های بنیادین شده و دیگر جامعه برای ورود به عرصه های سیاسی نیازی به صورت
جدی احزاب ، تربیت نخبگان و ... احساس ننماید و عملا از طریق رسانه ها و شبکه های
اجتماعی ( دیدگاه کاستلز) هویت های خود را دنبال کرده و وزن کشی قدرت را به رخ
بکشند.
در این مسیر ماهیت ضد سیاست
جامعه شناسی سیاسی مدرن ، عامه پسندی ، پوپولیسم ، ساده شدن ، دوری از ویژگی های
اخلاقی در سیاست ، نگرش روزمره و مصرفی به اقدامات سیاسی در جامعه ، فعال شدن
نهادهای خدماتی و رفاهی و عملا عدم کنترل دولت در فعالیت های اصلی جریان زندگی
انسان می باشد . رفتار سیاسیون
برای جلب رضایت صرف روزمره مردم طراحی می شود و برنامه ریزی بلند مدت ، راهبردی
جای خود را به رفتاری پوپولیستی با هدف اقناع افکار عمومی از طریق ابزار رسانه ها
می دهد . این نگاه باعث به وجود آمدن نوعی انقلاب خاموش(
اینگلهارت ) ، عقلانیت ابزاری ( هابرماس ) و انسان تک
ساحتی ( ماکوزه ) شده و عملا همه زندگی انسان امروزی را تحت تاثیر خود قرار داده
است . با این نگاه است که رسانه ها را می توان عاملی برای تقویت محیط پوپولیستی
دانست واز هر تریبونی برای اقناع صرف افکار عمومی و تولید کردن حقیقت های خودساخته
و نه اصلی در محیط مجازی بهره برداری کرد.
بسیاری از دولتمردان در جهان
و از جمله در ایران به واسطه همین تغییرات سطحی نگر شده و تحلیل ها و تصمیماتشان
از این منظر قابل ارزیابی حرفه ای می باشد . از طرفی این رفتار به مرور موجبات
انفعال سیاسی جامعه را فراهم می کند و علی رغم کار ویژه لحظه ای باعث کاهش سرمایه
اجتماعی اعتماد و نهایتا مشارکت خواهد شد . رفتارهای پوپولیستی ممکن است در کوتاه
مدت مرحمی برای دردهای جامعه مخاطب باشد اما در بلند مدت منجر به بروز بحران های
عظیم سیاسی- اجتماعی ، فشارها
و استرس ها ، ترس و نگرانی های مکرر در زندگی اجتماعی و ... است.
به بیان بهتر رفتارهای پوپولیستی حوزه امید به مردم
سالاری را در قالب سطحی نگری و عوام زدگی نگه داشته و اساسا آن حس خوب با هم بودن
در ادبیات دموکراسی شکل نگرفته و جامعه مدنی در کشورهای نظیر ایران که هنوز به
درستی قوام و بنا نشده در نطفه خفه می شود . مدیران سیاسی جامعه به نظر نمی بایست
به عقلانیت نگاهی ابزاری داشته و عقل جامعه را رسانه ها تعریف نمایند . هرچند که رسانه ها در دنیای فنآوری
اطلاعات و ارتباطات ابزاری موثر برای مدیریت محسوب می شوند اما محور قرار دادن
انان اقدامی بس خطرناک در تقویت فضای سیاست زدگی و عوام فریبی محسوب و تعریف می
شود و از منظر فعالین سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی که نگاهی علمی را دنبال می کنند ،
عین نفی آزادی و زوال حوزه عمومی و خصوصی شهروندان می باشد . رفتار پوپولستی برخی
عملا خرد و عقلانیت را به زیر سوال میبرد ، همانطوریکه عقلاء قوم از رفتار قبلی
دولت نگرانی خود را بارها وبارها ابراز داشته اند .
هدف امروز سیاست صرفا رضایت
مندی انسان نیست ، بلکه می بایست به مدیریت کیفیت زندگی ، برنامه ریزی راهبردی و
... نیز توام با رعایت حقوق انسانی توجه ویژه داشت و دقت فراوان نمود که مبادا
دولتی که با شعار تدبیر و امید توانسته است اعتماد حداقل نیمی از جامعه رای دهنده
را به سوی خود جلب کند ، در همین ابتدای راه دچار پوپولسیت و عوام زدگی شده و در
بیراهه عقلانیت ابزاری صرف ، ناشی از رفتارهای رسانه ای به دور از شناخت از مولفه
های سواد رسانه ای و سرمایه اجتماعی عمل نماید .