تدبیر24: سخنراني
دكتر حسن روحاني در مجمع عمومي سازمان ملل، با واكنش سرد بخشي از افكارعمومي داخلي
بخصوص طيفي از بدنه اجتماعي حاميان دولت انجام شده است، اين در حاليست كه چارچوب
سخنراني رئيس جمهور در نيويورك تقريبا همانگونه كه پيشبيني ميشد در قالب گفتمان
رسمي نظام صورت پذيرفته بود.
اين
كه چرا و چگونه مطالبات افكار عمومي از سفر نخست رئيس جمهور تا اين اندازه افزايش
يافته است كه سخنراني را كه نسبت به مواضع گذشته دولت، چند گام رو به جلو تلقي ميشود
را نيز مطلوب ارزيابي نميكنند وانتظار بيش از آن را دارند، ريشه در عوامل متعددي
دارد كه موضوع اين نوشتار نيست و تنها به دو نكته در اين موضوع اشاره ميگردد.
نخست
گامهاي رئيس جمهور در چارچوب ديپلماسي عمومي قبل از سفر به نيويورك، بويژه گفتگو
با شبكه ان بيسي و نگارش مقاله در واشنگتن پست اين تصور را براي بخشي از
افكارعمومي پديد آورده بود كه اين دو اقدام و مواضع مثبت و تعاملي در قبال جامعه
بين الملل، قرار است با گامهاي بلندتر واقدامات رو به جلوي بيشتري در سخنراني
سازمان ملل مواجه گردد. در حاليكه مواضع پيش از سفر رئيس جمهور عمدتا بسترسازي براي
تغيير موضع دولتهاي غربي در مواضع خود عليه ايران را هدف گرفته بود و به عبارتي
صريحتر، اين نشانههاي مثبت، مقدمه نشانههاي مثبتي بود كه از سوي رئيس جمهور ايالات
متحده بروز پيدا كرد و ملايمترين و مثبتترين نطق رئيس جمهور آمريكا را دست كم در
يك دهه اخير درباره ايران موجب شد و شايد اگر ادبيات غيرتهاجمي، احترام آميز و
ديپلماتيك دكتر روحاني نبود، اوباما تحت فشار افراطيون و لابيهاي صهيونيستي قرار
ميگرفت و فرصت ابراز تمايل به حل مسايل با ايران را نمييافت.
شايد
بخش ديگري از دلايل افزايش انتظارات افكار عمومي، ناشي از عملكرد شتابزده تعدادي
از اعضاي تيم اعزامي به نيويورك است. در اينكه شبكههاي اجتماعي بويژه فيس بوك
ظرفيت مناسبي براي اطلاع رساني به افكارعمومي است، ترديدي نيست. اما بايد ديد
اينكه برخي از اعضاي تيم اعزام شده با نوشتههاي كوتاه و ابهام آميز در افكارعمومي
هيجان توليد كرده و به انتظارات دامن بزنند، به مصلحت فعاليتهاي پيچيده و دشوار
تيم مذاكرهكننده خواهد بود؟
اما
موضوع اصلي اين نوشتار، بررسي استراتژي رئيس جمهور در سفر به نيويرك و سخنراني در
مجمع عمومي سازمان ملل است:
در
يك جمله ميتوان گفت هدف اصلي سفر به سازمان ملل، برداشتن گام نخست براي حل مساله
تحريمها و هدف از سخنراني رئيس جمهور، تامين رضايت نظام و ناراضي نكردن جامعه بين
الملل و افكارعمومي داخلي بود.
به
عبارت ديگر، لازمه حل مساله هستهاي، هم اعتمادسازي بين تيم مذاكرهكننده و طرف
مقابل و هم تامين رضايت و حمايت كامل نظام از تيم مذاكرهكننده ميباشد و در اين چارچوب،
نبايد به اندازهاي به حركتها و نمادهاي تبليغاتي چون دست دادن با رئيسجمهور
آمريكا بها داد كه مولفههاي اصلي موثر در روند حل مساله را تحت تاثير قرار دهد.
يكي
از موارد اصلي در اين چارچوب، تداوم و افزايش حمايت رهبر انقلاب از رئيس جمهور
براي حل مسايل موجود در سياست خارجي كشور است كه نماد آن را ميتوان تاييد نرمش
قهرمانانه دانست. اما همان گونه كه رهبري در سخنان خود بارها به آن اشاره كرده
اند، نبايد از اين روند جديد در ديپلماسي كشور، تعبير عقب نشيني يا ترس شود و در
اين چارچوب، به نظر ميرسد سخنراني رئيس جمهور در مجمع عمومي سازمان ملل، به گونهاي
طراحي شده بود كه گفتمان رسمي سياست خارجي جمهوري اسلامي را تبيين كرد، بدون آنكه
به حساسيت و واكنش منفي جامعه بينالمللي منجر گردد؛ بويژه آن كه به دولت اسراييل
و لابي صهيونيستي كه از تغيير هوشمندانه رويكرد جمهوري اسلامي در ماههاي اخير
بشدت عصباني است، نبايد فرصت سوء استفاده براي تحريك جامعه بينالمللي عليه ايران
داده ميشد. بدون آن كه مواضع جمهوري اسلامي در مساله فلسطين زير سوال برده شود و
از اين رو در سخنراني رئيس جمهور، با وجود آن كه بخش قابل توجهي از زمان به مساله
فلسطين اختصاص داده شد، نامي از اسراييل برده نشد و از اين رو شايد بتوان خشمگينترين
گروه از اين سخنراني را لابي صهيونيستي دانست.
بنابراين
ميتوان سخنراني رئيس جمهور در سازمان ملل را به عنوان بخشي از بسته اقدامات
ديپلماتيك وي در سفر به نيويورك و تبليغاتيترين بخش اين بسته دانست كه اگر دكتر
روحاني ميخواست همانند سلف خود هدف اصلي را ايجاد محبوبيت و هيجان در ميان طرفداران
داخلي و طرح بيشتر در رسانهها بگذارد، ميتوانست از اين سخنراني اين بهرهبرداري
را به نحو احسن انجام دهد. اما به نظر ميرسد هدف اصلي دكتر روحاني، استفاده از
اين سخنراني براي تحقق هدف اصلي سفر بوده است كه محل بروز آن، آغاز مذاكرات وزير
خارجه با پنج بعلاوه يك ميباشد كه بايد منتظر پيشرفت آن باشيم.
فصل
مشترك سخنان اوباما و روحاني كه عبور كردن از سخن و رسيدن به عمل و همچنين انتقاد
از تعاملات بينالمللي با جمع جبري صفر ميباشد، به معناي آن است كه برداشتن
گامهاي عملي اولويت طرفين است و گامهاي عملي نيز نيازمند دو عنصر اعتماد طرف مقابل
و حمايت طرف خودي از مذاكرهكننده ميباشد. بنابراين بايد منتظر ماند و ديد
استراتژي رئيس جمهور در سفر نخست به سازمان ملل كه برداشتن گام نخست در حل
تحريمهاست، آيا به موفقيت ميرسد يا خير.
در
صورت موفقيت اين راهبرد، قطعا افكارعمومي حل مسايل و مشكلات طافت فرساي اقتصادي و
معضلات ديپلماتيك كشور را بر شنيدن يك سخنراني تبليغاتي و هيجان آميز ترجيح خواهد
داد.