هنجارها و ناهنجاری های دانشجویان دکتری و فارغ التحصیلان دکتری در چهار سال آینده متفاوت است
تدبیر24: همایون چگنی - در کشور ما
دانشگاه وظیفه تولید علم و محیطی برای پرورش انسانها است که باید با در نظر گرفتن
این هویت دانشگاه تمام حوزههای آموزش عالی مدیریت شوند.همیشه در مورد این معضل در نظام آموزش عالی صحبت شده است که
هزینههای هنگفت در کشور برای آن خرج می شود اما آیا خروجی آن معلوم است یعنی این نظام نقش خود
را در روند توسعه همه جانبه کشور تاکنون بهطور کامل ایفا کرده است؟ که پاسخ های
متفاوتی در این زمینه بیان می شود و هر مدیر برای عملکرد مدیریتی خودش توجیهاتی
دارد که صد البته نباید زحمات و گامهای موثر در این راستا را از بعد از انقلاب
نادیده گرفت.اما درک به موقع شرایط هر زمان خود یک هنر مدیریتی میباشد .دریک زمان
تصمیم بر این شد که دانشگاه ها و شعب آنها مثل دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد
گسترش داشته باشند،. ولی با علم بر اینکه استاد، دانشجو و آموزش سه ضلع اصلی مثلث
در کیفیت آموزش عالی هستند و بازخورد عملکرد این سه گروه در بعد از فارغالتحصیلی
نمود خود را در جامعه نشان میدهد و توحه به اینکه جمعیت دانشجویی کشور روندی
کاهشی دارد نقدی هر چند کوتاه بر نحوه جذب دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی خواهم
داشت.
روند جذب دانشجوی دکتری و کارشناسی
ارشد در دانشگاهها خصوصاٌ دانشگاه آزاد اسلامی در سال گذشته از نظر کمی اشتباه بود
و از جمله دلایل وتوجیح این نحوه جذب که بیان شد؛ جلوگیری از خروج جوانان از کشور و
به نوعی مبارزه با تهاجم فرهنگی – الیته این راه
مبارزه با تهاجم فرهنگی نمی باشد- و دیگری جلوگیری از خروج ارز بود و اینکه این
کار برای جبران کسری بودجه دانشگاه است نیز تکذیب شد- که قضاوت به عهده جامعه
دانشگاهی است- بود. سوالاتی که مطرح است و پاسخ شفافی از سوی مسولان دانشگاه آزاد
اسلامی و سایر دانشگاه ها ارائه نشده است زیاد است؛ اما آیا افزایش جذب دانشجوی
دکتری و کارشناسی ارشد در همه واحدها دانشگاهی بر طبق ضوابط بوده است؟ به عبارتی
حداقل شرط دانشیار بودن عضو هیأت علمی آن واحد برای مجوز جذب دانشجوی دکتری رعایت
شده است ! که پاسخ قطعاٌ خیر می باشد چون در بعضی از واحدها این شرط رعایت نشده
است، البته باید سایر شرایط یعنی کتابخانه ، امکانات آزمایشگاهی به خصوص برای رشته
های فنی و... نیز مهیا باشد که ورود به آن نیازمند یک پرسش و پاسخ حضوری است. نفدی
که به وزارت علوم وارد است به عنوان مثال این که در اردیبهشت 93 مدیرکل محترم دفتر
آموزش عالی با ارسال نامهای به دانشگاه های سراسر کشور کاهش ظرفیت تعداد دانشجو
در کلیه مقاطع رشته های مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی را ابلاغ کردند، چگونه است
مدیران دانشگاه آزاد اعلام می کنند در افزایش تعداد رشتهها از جمله رشته های
مذکور قانونمند عمل کرده اند، اگر مسولان ذیربط در وزارت علوم تکذیب می کنند که
شورای گسترش آموزش عالی مجوز نداده است چرا برخورد صورت نمی گیرد و همان رشته ها
نیز در دفترچه دکتری سال 94 دکتری دانشگاه آزاد هم وجود دارد. آیا به جایگاه
افرادی که چهار سال دیگر به عنوان دکتری فارغ التحصیل می شود فکر شده است و یا فقط
به نحوی کسری بودجه دانشگاه باید تأمین شود . نکته قابل تأمل این است که هنجار و
ناهنجاریهایی که برای یک دانشجوی دکتری و فارغ التحصیل این مقطع وجود دارد جنس آن
با سایر مقاطع متفاوت و چهار سال زمان کوتاهی است که می شود آن را در جامعه حس
کرد. البته با مصاحبه و بیان اینکه به عنوان مثال به فکر مهیا کردن اشتغال این
گروه هستیم و شعار دادن موضوع حل نمی شود به نظر می رسد کارشناسی تر باید موضوع برخورد و اعمال سلیقه های سیاسی در این حوزه از
بین برود امید است مسولان وزارت علوم با
انجام وظیفه به موقع خود در این زمینه که می تواند مشکلاتی در چهار یا پنج سال
آینده در خصوص نبود فضای کار مناسب برای این قشر باشد گامی موثر در این راستا
بردارند.در پایان نیز یاد آور میشوم که جذب دانشجو در مقطع کارشناسی نیاز تحلیل
زیر بنایی دارد که در فرصتی مناسب به آن خواهم پرداخت.
جدیدا وزارت علوم در سایت خود لیست دانشگاههای دارای مچوز را منتشر کرده است به ادرس مراجعه کنید:
http://www.msrt.ir/fa/gostaresh/Pages/CertifiedCenter4Tab.aspx
توجه به این امر که پذیرش دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکتری) در تمامی دانشگاه ها اعم از دولتی، پیام نور و آزاد اسلامی بی رویه و بدون برنامه برای آینده جوانان صورت می گیرد بدیهی و قابل توجه است.
متأسفانه فقط هدف جذب تعدادی جوان و دریافت هزینه ها و جبران کسری بودجه دانشگاه ها بیشتر به چشم می خورد. و اینکه در آخر بین همین جوانان که از دانشگاه های مختلف فارغ التحصیل شده اند رقابت نا سالمی به وجود آمده و هر کدام حق به خودشان می دهند که البته همگی حق دارند.
باید مسئولین کشور برنامه ای مدون و طولانی مدت که هم زمان حال و هم 30 سال آینده را پیش بینی کنند در نظر بگیرند. که این انرژی جوان موجود در کشور سرخورده نشوند.
متأسفانه دانشگاه های دولتی نیز با پذیرش بیش از حد داشجویان در دوره ای شبانه و بین الملل دست کمی از دانشگاه آزاد و پیام نور نداشته و تنها کسانی که ضرر خواهند کرد جوانان هستند. چون بعد از فارغ التحصیلی متأسفانه خود دانشگاه های دولتی که دانشجویان را در دوره ای بین الملل و شبانه پذیرش نموده اند قبول نداشته در حالی که همگی آن ها با داشجویان روزانه در یک دانشگاه یک کلاس و همگی از اساتید یک دانشگاه استفاده می کنند ولی بازخورد در جامعه منفی و معکوس بوده.
به نظر بنده بهتر است که در پذیرش داشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی تجدید نظر شده و با برنامه ای مخصوصاً برای بعد از فارغ التحصیلی آن ها اهداف را مشخص نمایند به ویژه برای طولانی مدت که همگی دانشگاه ها اعم از دولتی، پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی از آن تبعیت نمایند.
به امید کشوری سرفراز و پر از نیروی جوان و پر انرژی
بنده نیز با نظر ناشناس محترم موافق هستم دانشجو با آزمون سازمان سنجش در پردیس دو دانشگاه دولتی جذب می شوند علیرغم محدودیت و محرومیت از امکانات رفاهی و آموزجشی اما اساتید دوره روزانه بر اساس سیلابس مصوب شورای گسترش وزارت علوم تدریس نموده و دانشجو پایان نامه خود را دفاع می کند وبا تکمیل رزومه علمی خود در فراخوان جذب هیات علمی شرکت می نماید اما متاسفانه حتی دانشگاه محل تحصیل وی بعلت داشتن مدرک پردیس ۲ از بررسی پرونده وی امتناع می نمایند چه کسی مسئول صرف این همه وقت و هزینه و... میباشد
با تشکر از دوست عزیز که این مطلب را ارائه دادن متأسفانه مشکل دانشگاه آزاد، یا دانشگاه بین الملل و غیره نیست بلکه مشکل از جهل و نادانی به اصطلاح مسئول و رانت خواری در این زمینه وکلیه زمینه ها می باشد. یا به اصطلاح میشه گفت که مسئولین محترم تا نوک دماغشون بیشتر نمی بینند بازهم باید اظهار داشت که بسیار تأسف انگیز است که در همه جای دنیا نیروی فکر از دانشگاهها بیرون می آیند و مسئولین از بدو ورود افراد در دانشگاهها میز آن فرد در اداره یا دانشگاه مزبور مشخص شده است اما در کشور ما چی؟ آیا به اصطلاح دانشگاهای دولتی ما که تمام هزینه های دانشجویان را از جیب بیت المال خرج کرده برای دانشجویان خود برنامه ای دارند. یا دانشجو پس از پایان تحصیلات با هزینه های سنگین برای آزاد کردن مدارکشان مواجه و همگی برای این موضوع متحمل هزینه های سنگین میشوند. چه فرقی واقعاً بین دانشجویان این دانشگاها با دانشگاهای دیگر هست غیر از یکسری تشکیلات که از پول بیت المال گرفته شده و هیچ فرقی مابین آنها نمی باشد در کشور اسلامی که با شعار عدم تبعیض مابین افراد پایه ریزی شده است در کوچکترین مسئله ولی مهمترین نقطه کشور که همان دانشگاهای که خود پایه ریزی کردند وجود دارد. اتاق فکر و نیرو جوانی که در حال فرسودگی و از بین رفتن می باشد یا باید دقیقاً گفت که در حال نابودی. بازهم بباید تأکید کرد مشکل از جای دیگری است نه دانشگاه آزاد و امثالهم . در آخر جای که به نیرو جوان خود اعتماد نمی شود و افراد مختلف با هزاران شغل بازهم شغل دارند و دایره قدرت در همه جا افراد را در داخل خود جا نمی دهند و جایکه فساد و رانتخواری و دروغ و ... راه پیدا کرده هیچ جای امیدی نیست باشد روزی کشوری با عدل و عدالت داشته باشیم و هر شخصیت بر اساس تواناییها در جایگاه خود قرار گرفته باشد .
با نظریات استاد بزرگوارم آقای چگنی کاملا موافق هستم.
و امیدوارم این مقاله و نقدها به گوش مسئولین برسد و راح حلی قطعی و اساسی ارائه شود.
من هم با شما هم عقیده می باشم
اما به نظر من بهتر آنست که یک کشور پیشرفته تر از کشور ایران پیدا کنیم و آموزش عالی آن کشور را الگو قرار بدهیم.
موفق باشید.
ضمن تقدیر و تشکر از توجه و بررسی جناب آقای چگیی در رابطه با این معضل به عرض می رساند متأسفانه در کشور ما همیشه برای راحتی کار صورت مسئله را پاک نموده و افتخار هم می کنیم که معضل حل شد، در صورتی که این معضلات مانند سرهای اژدهای چند سر یکی از سرها که زده شد، سردیگر پیدا می شود، به جای فرهنگ حل مسائل و موشکافی مشکل محوشدن را ترجیح می دهیم البته یکی از مشکلات ما عدم مدیریت صحیح در برنامه ریزی و تصمیم گیریهای نظام آموزشی می باشد که افراد قبل از این که به فکر دیگران باشند به فکر منافع خود هستند،به قول معروف ما مدتی هستیم و زمان را طی می کنیم درگذر از این مسئله که این مشکل چه چالشها و معضلاتی را به همراه دارد
من بادقت خواندم فکرمی کنید مسولان این مطالب را نمی دانند.صد البته می دانند.سیاست های کلی نظام اموزشی ما کاملا متفاوت با نظر اعضای هیات علمی دانشگاه ها است کمیته های تخصصی وزارت علوم همیشه بین چند نفر خاص درهر دوره چرخشی بوده است.لذا تلاش بیهوده نکنید
باید مسئولین کشور برنامه ای مدون و طولانی مدت که هم زمان حال و هم 30 سال آینده را پیش بینی کنند در نظر بگیرند. که این انرژی جوان موجود در کشور سرخورده نشوند.
متأسفانه دانشگاه های دولتی نیز با پذیرش بیش از حد داشجویان در دوره ای شبانه و بین الملل دست کمی از دانشگاه آزاد و پیام نور نداشته و تنها کسانی که ضرر خواهند کرد جوانان هستند. چون بعد از فارغ التحصیلی متأسفانه خود دانشگاه های دولتی که دانشجویان را در دوره ای بین الملل و شبانه پذیرش نموده اند قبول نداشته در حالی که همگی آن ها با داشجویان روزانه در یک دانشگاه یک کلاس و همگی از اساتید یک دانشگاه استفاده می کنند ولی بازخورد در جامعه منفی و معکوس بوده.
به نظر بنده بهتر است که در پذیرش داشجو در مقطع تحصیلات تکمیلی تجدید نظر شده و با برنامه ای مخصوصاً برای بعد از فارغ التحصیلی آن ها اهداف را مشخص نمایند به ویژه برای طولانی مدت که همگی دانشگاه ها اعم از دولتی، پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی از آن تبعیت نمایند.
به امید کشوری سرفراز و پر از نیروی جوان و پر انرژی