وزير خارجه آمريکا در مصاحبه مفصلي بعد از ديدار ترامپ و پوتين در هامبورگ به مواردي اشاره کرد که ميتواند گوياي شرايط جديدي باشد که در سوريه در حال شکلگيري است.
تدبیر24» او گفت: «بخش خيليخيلي طولاني اين ديدار صرف صحبت درباره سوريه شد. موافقتنامه درباره آتشبس در جنوب غربي سوريه بسيار دقيق است و ما بحث مفصلي نيز درباره ديگر مناطق سوريه داشتيم... و ميتوانيم با هم درباره روند سياسي که آينده سياسي مردم سوريه را شکل خواهد داد، کار کنيم. آنچه فکر ميکنم اينبار متفاوت است، سطح تعهد دولت روسيه است». او همچنين مدعي شد «جامعه بينالمللي سوريهاي را که تحت حکومت اسد باشد، نخواهد پذيرفت». اين اظهارات تيلرسون و برخي اقدامات مشخص مانند برقراري آتشبس در جنوب غربي سوريه، ميتواند روشنگر ابعادي از دستور کار دولت جديد آمريکا و شکلگيري مرحله جديدي در بحران سوريه باشد. مهمترين محورها در اين رابطه به شرح زير است:
١. اگر آتشبس در منطقه مهم جنوب غربي سوريه که بعد از ملاقات پوتين و ترامپ اعلام شد، دوام آورد ميتواند به همکاري وسيعتر و عميقتري بين روسيه و آمريکا در ارتباط با سوريه بينجامد. اين آتشبس که در پي يک سلسلهمذاکرات محرمانه چندماهه بين طرفين حاصل شد، نخستين دستاورد اين مذاکرات نبود. پيش از اين در اوايل جولای، اخباري حاکي از توافق آمريکا و روسيه درباره ايجاد يک منطقه حائل به طول حدود ١٣٠ کيلومتر از درياچه اسد تا شهر کرامه در ساحل فرات در رسانههاي آمريکا منتشر شده بود. هدف اين بود که اين خط حائل طرفين و متحدانشان را از هم جدا نگه دارد و امکان دهد آنها بهجاي ايجاد مشکل براي يکديگر، بر شکستدادن داعش متمرکز شوند و از تلاش براي ورود به حوزه نفوذ يکديگر خودداري کنند. نظر مثبت دولتهاي کنوني آمريکا و روسيه به يکديگر و آمادگي دولت ترامپ براي توسل به زور در سوريه از عوامل اصلي تحول در روابط دو کشور در سوريه است. اين در حالي است که منتقدان اوباما مدعي بودند انفعال و ريسکناپذيري او و نيز سياستش مبني بر مداخلهنکردن نظامي و سياسي در سوريه موجب شده بود او فاقد هرگونه اهرم فشاري در سوريه باشد و در نتيجه ابتکار عمل را به سود روسيه از دست بدهد و به بازيگري غيرمؤثر تبديل شود.
اين عامل بهاضافه بياعتمادي شديد بين اوباما و پوتين نيز موجب شده بود شايد جز در چند مورد معدود، ازجمله در زمينه خلع سلاح شيميايي سوريه، همکاري جدي و چنداني بين روسيه و آمريکا در سوريه انجام نشود.
٢. همکاري جدي روسيه با آمريکا و تعديل برخي مواضع که لازمه آن است، ميتواند موجب تحولاتي در روابط مسکو و واشنگتن با بازيگران منطقهاي شده و زمينهساز صفبندي مجدد نيروهاي منطقهاي در ارتباط با بحران سوريه شود؛ برای مثال اين تحول احتمالا در جهت کمک به اولويت اصلي ترکيه در بحران سوريه يعني مسئله کردها نخواهد بود و واشنگتن را برخلاف نظر ترکيه بيشازپيش در همکاري با کردها مصمم خواهد کرد. بهعلاوه نزديکي آمريکا و روسيه ميتواند سرنوشت روند آستانه براي ايجاد چهار منطقه کاهش تنش را که آمريکا از ابتدا به آن بدگمان بود، در ابهام قرار دهد. درصورتيکه روسيه اين روند را به سود همکاري بيشتر با آمريکا رها کند، زمينه بهتري ميتواند براي نزديکشدن ترکيه به ايران و سوريه ايجاد شود. ضمن اينکه ترکيه با سوريه و ايران نفع مشترکي نيز در حوزه مسائل کردي دارد. بهعلاوه، پيش از اين سياستهاي پرخاشگرانه عربستان در بحران قطر زمينهساز تفاهم ديگري بين ايران و ترکيه شده بود.
٣. عامل ديگر شکلگيري شرايطي متفاوت در سوريه شروعِ پايان داعش در اين کشور است. از اين نظر شرايط سوريه با عراق متفاوت است؛ در آستانه عمليات نظامي براي آزادسازي موصل در ابتدا تفاهماتي سياسي حاصل شد و تقريبا همه طرفها، از جمله ترکيه، کردها و نيروهاي حشدالشعبي (که البته رسما نيز تحت فرماندهي نخستوزير عراق هستند) محوريت دولت و ارتش عراق را در عمليات موصل پذيرفتند و فقط قرار شد آمريکا در ارتباط با پوشش هوايي و توپخانه و مشاوره نظامي خدماتي ارائه کند. بر عکس آن، در سوريه نشانهاي حاکي از تفاهمي در ارتباط با نحوه آزادسازي مناطق تحت کنترل داعش وجود ندارد و اطراف بحران در حال رقابت در اين رابطه هستند.
در چنين شرايطي، روشن نيست معضلات ديپلماتيک عام روسيه چگونه ميتواند بحران سوريه را تحت تأثير قرار دهد. مخالفان مسکو معتقدند هدف نهايي پوتين، حل بحران اوکراين به سود خود و رفع تحريمهاي آمريکا و اروپاست. به اعتقاد آنها مسکو به سوريه و بهويژه آينده سياسي آن عمدتا بهعنوان ابزاري براي رسیدن به اهداف مهمتر خود مينگرد. در اين ميان، سرنوشت مصوبه جديد سناي آمريکا که تشديد و تثبيت تحريمها عليه روسيه بهدليل نقش اين کشور در اوکراين را مدنظر دارد و ديگر تحولات در اين زمينه، ميتواند نقش درخور توجهي در سياستهاي روسيه در سوريه داشته باشد. ازآنجاکه کنگره آمريکا، نخبگان سياست خارجي آمريکا و رسانههاي آمريکا همواره خصومت نماياني را نسبت به پوتين به نمايش ميگذارند، مشخص نيست ترامپ چگونه ميتواند با مسکو درباره سوريه همکاري کارسازي داشته باشد و پوتين چگونه ميتواند با وجود خصومت مورد اشاره با اطمينان وارد معامله با ترامپ شود.
کوروش احمدي . کارشناس روابط بينالملل