تسلیحات هوش مصنوعی اشتریان

تسلیحات هوش مصنوعی

در نظر آورید هزاران زنبورک تسلیحاتی هوش مصنوعی به سوی یک دشمن فرضی گسیل شوند...
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 10
کد خبر: ۹۰۶
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۵:۰۷
علی مطهری
«من و آقاي احمدي نژاد هيچ وقت با هم دوست صميمي نبوديم. قرار گرفتن من هم در ليست جبهه متحد اصولگرايي و رايحه خوش خدمت كاملا اتفاقي بود. » اين تاكيد علي مطهري نماينده منتقد دولت است زماني باليست دولتي ها وارد مجلس هشتم شده بود. حال اين ستون نويس كيهان تمامي نقدهايش متوجه دولت محموداحمدي نژاد است و اين انتقادات تاجايي پيش رفته كه در اين دوره انتخابات مجلس جبهه منتقدين دولت را بهمراه ديگر اصولگرايان منتقد تشكيل داده است. ماموريت فرزند شهيد مطهري رساندن صداي استاد به همه كشور از تريبوني رسمي بوده است كه به گفته خود او در مجلس هشتم تا حدودي موفق به انجام اين كار شده است . وي كه پرچمدار سوال از رئيس جمهور به حساب مي آيد تاكيد مي كند كه اگر احمدي نژاد به صحن نيايد طرح استيضاحش پيگيري خواهد شد. وقتي از وي مي پرسم كه اگر حكم حكومتي بيايد كه طرح سوال متوقف شود چند روز قهر مي كنيد؟ مي خندد و به آرامي و آهسته مي گويد: «اگر واقعا حكم حكومتي باشد حتما رها مي كنيم. »


تفسير ما اين است كه ولايت فقيه در واقع همان ولايت مكتب و ايدئولوژي و ولايت اسلام است و ولي فقيه هم در مقابل مردم پاسخگو است و مي تواند قابل انتقاد باشد و به سوالات و انتقادات مردم پاسخ بدهد



اگر ما اصل ولايت فقيه را قبول داريم بايد آنجايي كه قانع نمي‌شويم و مخالف نظر ما است در مقابل حكم حكومتي پافشاري نكنيم. البته مي‌توانيم بگوييم كه قانع نشديم و اين كار را قبول ندارم، اما چون رهبري دستور دادند اين كار را انجام مي‌دهم


آقاي مطهري، پيش از ورود شما به مجلس شايد شناختي كه از شما داشتيم بيشتر به عنوان اينكه شما فرزند شهيد مطهري بوديد برمي گشت. البته آن زمان شناخت ها هم بيشتر به يادداشت ها و مقاله هاي شما عليه اصلاح طلبان در روزنامه كيهان بر مي گشت. آن زمان خاطرم هست كه يادداشت هاي تند و تيزي عليه اصلاح طلبان در روزنامه كيهان چاپ مي كرديد. اما با ورود شما به مجلس هشتم و اتفاقات رياست جمهوري 88 ورق به طور كامل برگشت. مايلم بدانم كه چه اتفاقي رخ داد كه علي مطهري و يادداشت نويس كيهان برعليه اصلاح طلبان امروز به علي مطهري منتقد دولت تبديل شده كه با آن علي مطهري فاصله زيادي دارد؟

ببينيد تفاوتي پيدا نكرده است. آن موقع انتقاد من بيشتر به نگرش فرهنگي دولت اصلاحات بود كه قائل به نوعي تسامح و تساهل فرهنگي بودند. ما اعتقاد داريم که بعد از روي كار آمدن دولت نهم تا به امروز ما احساس كرديم كه همان نگاه باقيست و تفاوت زيادي با نگاه فرهنگي دولت اصلاحات ندارد. لذا انتقادات ما همچنان ادامه پيدا كرد، علاوه بر اينكه در اين دوره مساله قانون گريزي و حرمت شكني هم اضافه شد. بعد از حوادت 88 هم ما به نوع برخورد با معترضان و محدود شدن آزادي بيان انتقاد داشتيم و خود به خود اين انتقادات متوجه دولت مي شد.

خب، در استيضاح آقاي كردان و بحث سوال از رييس جمهور نيز همانطور كه در جريان هستيد من نقش اساسي داشتم. لذا ما به عنوان منتقد دولت شناخته شديم. اين در حالي است كه مواضع من تغييري نكرده است. يعني در دوره اصلاحات انتقاد من به وضعيت فرهنگي كشور بود و البته موضع من در قبال اصلاح طلبان تنها انتقاد نبود بلكه در همان زمان من از موضع دولت اصلاحات درباره آزادي بيان و پيگيري قتل هاي زنجيره يي دفاع مي كردم. به طوري که اينگونه مطالب من را كيهان چاپ نمي كرد.

بيشتر روزنامه كيهان ترجيح مي داد كدام يك از مطالب شما را حذف كرده و اصلا چاپ نكند؟

مطالبي كه مطابق مواضع خودشان بود چاپ مي كردند و مواردي كه به دفاع از دولت اصلاحات مي پرداختم چاپ نمي شد.

الان چطور؟ اگر مقاله يي به كيهان بدهيد چاپ مي كند؟

الان قاعدتا مطالب من را چاپ نمي كند.

آقاي دكتر! با اين تفاسير دقيق برمي گرديم به سوال اول. پس بايد علي مطهري كه الان نماينده مجلس و فرد شناخته شده يي است با علي مطهري كه زماني يادداشت نويس كيهان بوده فرق كرده باشد كه كيهان ديگر حاضر به چاپ مطالبش نيست. اين يعني تغيير مواضع شما.

نه، اين دليل نمي شود. خب، درآن موقع ما يك وجه مشتركي داشتيم. اين وجه مشترك هم بر مي گشت به انتقادات من به عملکرد فرهنگي دولت اصلاحات كه كيهان هم آنها را چاپ مي?كرد. آنجا هم كه از دولت اصلاحات به خاطر باز كردن فضاي سياسي و افزايش آزادي بيان دفاع مي كرديم با من مخالف بودند و چاپ نمي كردند.

علت چيست كه ترجيح داده ايد براي چاپ مطلبتان ديگر به كيهان رجوع نكنيد؟

البته اين را هم بگويم كه من در دوره نمايندگي به دليل كمي وقت كمتر به سراغ مقاله نويسي مي روم و بيشتر سعي مي كنم اظهارنظرهايم به شكل مصاحبه باشد كه كيهان زياد از مصاحبه ها استفاده نمي كند.

آقاي مطهري ! همانطور كه اشاره كرديد روزنامه كيهان تنها به موضوعاتي از جانب شما تمايل نشان داده كه با تفكرات آن روزنامه همسو باشد. نمونه اش هم همانطور كه گفتيد مواضع فرهنگي دولت اصلاحات بود. با توجه به اينكه شما يكي از منتقدين دولت در حوزه قانون گريزي به شمار مي رويد كه مساله مهمي هم براي دولت ها به حساب مي آيد آيا هيچ وجه اشتراكي از اين نوع انتقاد با كيهان نداشتيد كه مايل به چاپ مطالب شما باشند؟

خوب موضع كيهان در اين مورد با ما متفاوت است. اگرچه اينها قبول دارند كه دولت قانون گريز است ولي طبق مصلحت سنجي خود حاضر نيستند كه انتقاد صريحي به دولت بشود. ما اين موضع را قبول نداريم.

آقاي دكتر! برخي سايت ها نقل كرده اند كه شما در جريان انتخابات مجلس هشتم از سوي شوراي نگهبان رد صلاحيت شديد و شخص آقاي احمدي نژاد پيگير كار شما بودند كه در نهايت توانستند تاييد صلاحيت شما را بگيرند.

خير، اين دروغ است. من به هيچ وجه رد صلاحيت نشدم، از همان ابتدا تاييد صلاحيت شدم. و اصلا اين موضوع كذب محض است.

اصلا چطور شد كه درانتخابات مجلس هشتم در ليست جبهه متحد قرار گرفتيد؟

بالاخره ما جزو اصولگرايان بوديم و هستيم. قرار گرفتن نام من در فهرست رايحه خوش خدمت كاملا اتفاقي بود.

در آن زمان آقاي مصلحي رييس ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت استاد مطهري و عضو 6+5 بود. من هم در آنجا حضور داشتم و با هم همكاري داشتيم. طبعا دسترسي من به آقاي مصلحي راحت تر بود و من به ايشان گفتم كه تصميم دارم در انتخابات كانديدا شوم. اگر مايل هستيد در 6+5 اين موضوع را مطرح كنيد. اينگونه بود كه من در سهميه دولت قرار گرفتم.

آقاي مطهري سوال من هم اين است كه اصلا چطور شد كه شما تصميم گرفتيد در سهميه دولت قرار بگيريد؟ آيا از قبل با آقاي احمدي?نژاد آشنا بوديد كه تمايل به حضور در جبهه يي با نام وي را داشتيد؟

زماني كه ايشان شهردار بود من با وي چند تا ملاقات داشتم.

مي?خواهم بگويم كه اگر من ابتدا به شخص ديگري مثلا آقاي عسگر اولادي هم مي گفتم كه مي خواهم در انتخابات شركت كنم، قاعدتا در فهرست آنها قرار مي گرفتم.

شناخت شما از آقاي احمدي نژاد تا چه حد بود كه اصلا برايتان در آن زمان فرقي نمي كرد كه در ليست منتسب به وي حضور داشته باشيد يا خير؟

ببينيد من و آقاي احمدي نژاد هيچ وقت با هم دوست صميم نبوديم. در دوره يي كه ايشان در دانشگاه علم و صنعت بودند من هم دو ترم آنجا بودم و دورادور ايشان را مي شناختم. در دوره شهرداري هم يكي دو تا ملاقات با آقاي احمدي نژاد داشتم. آن زمان آقاي احمدي نژاد طرحي داشتندكه اطراف دانشگاه تهران مجتمع فرهنگي احداث كنند و پيشنهاد كردند اين مجتمع فرهنگي به نام «شهيد مطهري» باشد. از من مشورت خواستند و من قبول كردم. حتي كلنگ آن محل هم زده شد ولي آن طرح به جايي نرسيد. ارتباط من در همين حدود بود. به هر حال اين طور برداشت مي شود كه من با فهرست حاميان دولت به مجلس آمده ام.

پس در اين بين چه اتفاقي رخ داد كه شما از يك چهره حامي احمدي نژاد با يك چرخش 180 درجه يي به يكي از منتقدين سرسخت دولت تبديل شديد؟ به طوري كه براي انتخابات مجلس نهم ليستي از سوي شما با نام ليست «اصولگرايان منتقد دولت» منتشر شد؟

عرض کردم که قرار گرفتن نام من در آن فهرست لااقل از نظر خودم به معني حامي دولت بودن نبوده است. بعلاوه، ما با اشخاص كاري نداريم بلکه يك سلسله اصول و مباني است كه ما سعي مي كنيم بر اساس آنها حركت كنيم. همانطور كه گفتم وجود نام من در سهميه رايحه خوش خدمت كاملا اتفاقي بود. يعني اين طور نبود كه اصراري داشته باشم كه حتما اسم من در ليست حاميان دولت باشد. در واقع من به عنوان نماينده حامي دولت وارد مجلس نشدم. من به عنوان كسي كه كانديدا بوده و دوست داشته حالا از هر طريقي كه پيش آمده، وارد مجلس شدم. براي من راه باز بود كه از راه هاي ديگر هم وارد مجلس شوم.

آقاي مطهري اصرار شما بر اينكه حامي آقاي احمدي نژاد نبوديد و به صورت كاملا اتفاقي در ليست منتسب به حاميان ايشان جاي گرفتيد، «حال به گفته خودتان بر حسب اتفاق» شايدبراي خيلي ها قانع كننده نباشد. مساله انتخابات و حضور در ليست ها معمولا براي كانديدا مساله مهمي است. طبيعتا كانديداها سعي مي كنند در ليست هايي قرار بگيرند و از سوي كساني حمايت شوند كه از لحاظ فكري هم به آنان نزديك باشند و هم شناخت داشته باشند. سوال من از شما اين است كه آيا شما به آقاي احمدي نژاد اعتقاد قلبي داشتيد كه برايتان فرقي نمي كرد در ليستي با نام ايشان به مجلس راه پيدا كنيد.

ببيند در واقع ما در فهرست جبهه متحد اصولگرايان قرار داشتيم. اما اينكه ورود ما به اين فهرست از چه طريقي باشد، از طريق سهميه دولت يا جبهه پيروان امام و رهبري يا جمعيت ايثارگران باشد زياد فرقي نمي كرد. به نظر من اصلا اين زياد مهم نيست. مهم اين بود كه ما در فهرست 30نفره اصولگرايان تهران حضور داشته باشيم. لاقل آن زمان براي من مهم نبود که از چه طريقي وارد شوم، اصلا به اين موضوع فكر نكرده بودم.

اطرافيانتان چطور؟ نظر آنها در اين مورد چه بود، آيا در اين خصوص با شخصي هم مشورت داشتيد؟

نه، ورود من به انتخابات تصميم شخصي خودم بود. من فكر نمي كردم اين موضوع آنقدر مهم باشد.

اما بعد از ورودتان به مجلس اين موضوع خيلي برايتان مهم شد به طوري كه بارها اعلام كرديد كه حامي دولت نيستيد.

ما رفتار دولت را نگاه مي كرديم و آنجا كه احساس مي كرديم بايد انتقاد كنيم هم وارد عمل مي شديم و بطور طبيعي تبديل به منتقد دولت شديم.

آقاي دكتر اجازه بدهيد از اين بحث عبور كنيم و يك مقدار به عقب تر برگرديم. آيا شما در دوم خرداد هم فعاليت انتخاباتي داشتيد؟

خير. من تا پيش از حضور در مجلس هشتم فعاليت سياسي نداشتم.

پس چطور شد كه شما تصميم گرفتيد در انتخابات مجلس هشتم شركت كرده و وارد فعاليت هاي انتخاباتي شويد؟

من قبل از ورود به مجلس بيگانه از دنياي سياست نبودم، گاهي مقاله مي نوشتم يا سخنراني داشتم. بالاخره به نوعي در دنياي سياست حضور داشتم ولي احساس مي?كردم كه صداي ما درست به جامعه نمي رسد.

منظورتان از اينكه صداي شما به جامعه نمي رسيد افكار استاد مطهري است يا شخص خود شما با ايده هاي جديد؟

هردو. رساندن اين صدا هم مستلزم يك جايگاه قانوني بود. احساس مي كردم اگر وارد مجلس شوم صداي من بهتر به گوش مردم خواهد رسيد.

خب، الان يك دوره از مجلس گذشته و شما 4 سال در جايگاه قانوني فعاليت داشتيد. آيا احساس مي كنيد به اين خواست خود كه رساندن افكار شهيد مطهري به جامعه و ايده??هاي خودتان بود چقدر رسيده ايد؟

الان نسبت به قبل از مجلس اصلا قابل قياس نيست.

تفاوتش در كجا بوده؟

در اين چند سال اخير با اظهارنظرهايي كه من و امثال من داشته ايم فكر مي كنم كه منجر به ايجاد يك گفتمان جديد در صحنه سياسي كشور شده است. و فكر مي كنم كه در روند حوادث سه، چهار سال اخير هم ما موثر بوديم.

لطفا در اين مورد توضيح بيشتري بدهيد؟ و اينكه چه تاثيري داشتيد؟

مي دانيد كه بعد از انتخابات 88 اتفاقات مختلفي رخ داد. عده يي يك روش تندي را در پيش گرفتند و به دنبال حذف برخي شخصيت ها بودند از راه هاي مختلف و از طريق متهم كردن آنها به همكاري با بيگانه و از طريق بستن فضاي نقد و گفت وگو و آزادي بيان و . . . من فكر مي?كنم كه امثال ما در مقابل اين سياست ايستاديم و انتقاداتي كه ما كرديم موثر بود و اگر ما نبوديم احساس مي كنم اين عده ضربات بيشتري به انقلاب وارد مي كردند.

آقاي مطهري شما اشاره كرديد به ايجاد يك گفتمان جديد كه با كمك شما و همفكران شما در طول 4 سال فعاليت مجلس ايجاد شده. اين گفتمان چيست؟

ببينيد اين يك گفتماني است كه در واقع مبتني بر افكار استاد مطهري است. آن مقداري كه ايشان بر آزادي بيان و آزادي تفكر تاكيد داشتند هيچ كدام از سران انقلاب اسلامي?تاكيد نداشتند.

حتي دولت اصلاحات؟

حتي دولت اصلاحات. ببينيد ايشان در مساله آزادي بيان بر اساس يك مبناي عقلي خيلي باز فكر مي كردند. مي فرمودند كه در جمهوري اسلامي حتي احزاب غيراسلامي هم اگر نيرنگ و نفاق نداشته باشند و با تابلوي خودشان وارد شوند مي توانند فعاليت داشته باشند. يعني هر كسي آزاد است كه فكر خود را بيان كند. اگر كسي از روي تفكر و حس حقيقت جويي به مطلبي رسيده است بايد آزاد باشد كه فكر خود را بيان كند. نگاه بسيار بازي نسبت به مساله آزادي بيان داشتندكه با نگاهي كه امروز وجود دارد فاصله زيادي دارد. يا اينكه نوع برداشت از اصل ولايت فقيه براي ما خيلي مهم است. ما معتقديم كه برخي از گروه هاي اصولگرا برداشت درستي از اصل ولايت فقيه ندارند. يعني ولايت فقيه را به گونه يي تفسير مي كنند كه با آزادي بيان و حقوق مردم و دموكراسي منافات دارد و گاهي به معناي استبداد و پادشاهي است.

تفسير خود شما از ولايت فقيه چيست؟

تفسير ما اين است كه ولايت فقيه در واقع همان ولايت مكتب و ايدوئولوژي و ولايت اسلام است و ولي فقيه هم در مقابل مردم پاسخگو است. و مي تواند قابل انتقاد باشد و به سوالات و انتقادات مردم پاسخ بدهد همانطور كه اميرالمومنين خطاب به مردم مي فرمايد از من در خفا و آشكار انتقاد كنيد. مرز التزام به ولايت فقيه هم احكام حكومتي است كه والا در بقيه امور هر كسي مي تواند نظر خود را بيان كند. فرض كنيم كه رهبري نظر خاصي در مورد يك مساله اجتماعي - سياسي دارند، در اينجا افراد مي توانند نظر خود را بيان كنند اگرچه اين نظر مخالف نظر رهبري باشد. در واقع ولايت فقيه نمي?آيد باب اظهارنظر را ببندد. اگر غير از اين تفسير شود مضر خواهد بود و به زيان اصل ولايت فقيه هم خواهد بود. فرض كنيد كه اگر ولي فقيه در يك انتخاباتي نظر به شخص خاصي داشته باشد اين به معناي آن نيست كه مردم ملزم هستند كه از آن شخص حمايت كنند. طبيعت انتخابات اين است كه هركس اصلح را انتخاب كند. بنابراين هر كسي مي تواند در واقع از كانديداي مورد نظر خودش حمايت كند و فرضا نظر مردم خلاف نظر ولي فقيه باشد اين اختلاف نظر هيچ ضربه يي به ولايت فقيه نمي زند. چون اصلا طبيعت انتخابات همين است.

آقاي مطهري اين موضوعي كه شما به آن اشاره مي كنيد در حالي است كه ما بارها در مجلس شاهد بوديم كه بسياري از نمايندگان در برخي از مسائل با استفاده از نام رهبري و اظهارات ايشان سعي در برگرداندن نظر ديگر نمايندگان دارند. كاري كه به اصطلاح «هزينه كردن از رهبري» به حساب مي آيد. اصلا اين موضوع به عرف خيلي از سياستمداران تبديل شده است. خب، برخي احساس مي كنند كه اگر با اين نظر مخالفت كنند شايد به ولايت فقيه ضربه وارد كنند. اين نگاه وجود دارد، نمي توان منكر آن شد. اين موضوع را چگونه مي توان حل كرد؟

البته اگر حكم حكومتي باشد مساله فرق مي كند چون معمولا همه از آن اطاعت مي كنند. البته حكم حكومتي خيلي نادر است و در جايي است که مصلحت بزرگي مطرح باشد. مثلا اگر حكم جهاد باشد مساله فرق مي كند.

اما ما بارها شاهد بوديم كه در هر مساله يي برخي نمايندگان دارند خرج مي كنند؟

بله، اينكه هركسي بيايد با يك نقل قول از سوي رهبري جلوي امري را بگيرد درست نيست. مجلس بايد محل بحث آزاد باشد. يعني اينكه افراد نظريات خود را بيان كنند و هيچ توجهي نداشته باشند كه آيا اين مطابق نظر رهبري است يا خير. البته اگر جايي رهبري نظري داشته باشند قاعدتا آنها بر نظر خود اصراري نخواهند داشت. اما بحث ما اين است كه اظهار نظر هيچ اشكالي ندارد. به هر حال مجلس محل بحث آزاد است و مصوبه مجلس اگر اشكال شرعي داشته، شوراي نگهبان اعلام مي كند و اگر يك مصلحت بزرگ را ناديده گرفته باشد و رهبري احساس كنند كشور در خطر است تذكر مي دهند و مجلس اصلاح مي کند. بنابراين ما نبايد کاوش کنيم که نظر ايشان چيست. اين نگاه خوبي نيست.

آقاي مطهري اگر اجازه بدهيد من به چند سوال قبلي و انتخابات برگردم. در انتخابات رياست جمهوري نهم آيا شما فعاليت انتخاباتي داشتيد يا از كانديداي خاصي حمايت كرديد؟

خير. در هيچ ستادي فعاليت نداشتم. حتي آقاي لاريجاني هم كه داماد ما هستند و در سال 84 كانديدا شدند من با ستاد ايشان همكاري نداشتم.

علت اينكه با هيچ ستادي همكاري نداشتيد چه بود؟

به هر حال ما منتسب به شهيد مطهري هستيم و نبايد به گروه خاصي منسوب باشيم.

آقاي مطهري، بحثي كه هست برمي گردد به اصولگرا نبودن آقاي احمدي نژاد. شما دقيقا چه زماني متوجه شديد كه آقاي احمدي نژاد اصولگرا نيست؟

اولين اعلام نظر من سال 85 در اولين سالگرد رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد بود. در آن زمان من يك نامه سرگشاده خطاب به ايشان نوشتم و انتقاد خودم را از وضع فرهنگي مطرح كردم. انتقاد من هم زماني بود كه هنوز كسي متوجه اين موضوع نبود. من از وضعيت موجود و بعضي اظهارنظرها كه مقامات دولتي و خود آقاي احمدي نژاد داشتند احساس مي?كردم نگاه فرهنگي ايشان يك نگاه ليبراليستي و خيلي نزديك به دولت اصلاحات است. .

يعني پيش از ورود به انتخابات مجلس هشتم متوجه شديد كه آقاي احمدي نژاد اصولگرا نيست؟

تا آن موقع صرفا احساس مي كردم كه نگاه فرهنگي ايشان نگاه اصولگرايي نيست. به مرور علامت هايي ديديم تا زماني كه وارد مجلس شدم. در سال 87 در مساله استيضاح آقاي كردان كه رييس جمهور مقاومت مي كرد من احساس كردم كه ايشان اصولگرا نيست. آقاي احمدي‌نژاد اصرار داشتند كه اين مساله مهمي نيست. حتي ايشان مي گفتند كه اين كار براي زمين زدن دولت و از طرف آقاي هاشمي و توکلي است و مقاومت مي كرد. ما پيشنهاد كرديم كه اين مساله به صورت مسالمت?آميز حل شود ولي ايشان بر ماندن وي پافشاري كرد و قبول نكرد. حتي آقاي كردان آماده استعفا شده بود اما آقاي احمدي نژاد به وي اجازه نداد كه استعفاي خود را مطرح كند و بالاخره به شكلي شد كه شخصيت آقاي کردان ضربه خورد و آنجا بود كه من احساس كردم که رييس جمهور با اصولگرايي زاويه دارد.

اگر زمان آقاي خاتمي بود به نظر شما عكس العمل آقاي خاتمي در قبال اين وزير چه بود؟

من فكر مي كنم كه آقاي خاتمي اين موضوع را راحت تر قبول مي كرد.

آقاي مطهري من نمي خواهم زياد وارد اين بحث بشوم اما واقعا علت پافشاري آقاي احمدي نژاد بر مسائلي از اين قبيل چه بود؟ نمونه اش هم قهر 11 روزه ايشان است كه باز خورد آن را در جامعه ديديم.

ايشان به تشخيص خودش خيلي اهميت مي دهد و از نظر خودش برنمي گردد. شايد يك نوع لجاجت هم در ايشان باشد. يعني هر مقدار ديگران به او بگويند كه اين كار را نكن، ايشان مصمم تر مي شود که اين كار را انجام بدهد. اين روحيه را من در ايشان احساس كردم. همچنين ايشان گاهي دچار توهم مي شود. چون آدم باهوشي است قدرت حدس خوبي دارد اما گاهي اين حدس ها غلط است. مثلا حدس مي زند كه پشت فلان مساله آقاي هاشمي است و اصلا احتمال نمي دهد كه چند تا آدم خيرخواه به خاطر مصلحت نظام مي خواهند اين كار را انجام بدهند. يك حدسي مي زند و اين را مطابق با واقع مي گيرد و بر اساس آن پيش مي رود. خب، طبيعي است كه مشكل بوجود مي آيد.

آقاي دكتر! شما صحبت از لجاجت آقاي احمدي نژاد مي كنيد. اما اين لجاجت و كنار هم گذاشتن اتفاقات رخ داده در طول دولت آقاي احمدي نژاد شايد بيشتر اين شبهه را بوجود بياورد كه حركت ها و اظهارنظرهاي اين دولت با يك برنامه ريزي قبلي و دست يافتن به يك هدف ديگر است كه هر از گاهي از سوي ايشان و نزديكانشان مطرح مي شود. مثلا شخص آقاي مشايي تاثير زيادي در رفتار هاي دولت دارد و كسي نمي تواند منكر اين موضوع باشد. تاثيري هم كه تا الان داشته به تغيير رفتار احمدي نژاد با اصولگرايان برمي گردد. به نظر شما تقابل با اصولگرايان يا به قول شما لجاجت هاي آقاي احمدي نژادآيا نمي تواند يك برنامه از پيش تعيين شده باشد تا موضوعي اتفاقي؟

نمي?شود به طور قطعي گفت كه اين موضوع با برنامه ريزي قبلي بوده ولي بالاخره آقاي احمدي نژاد داراي افكار خاصي در خصوص مسائل فرهنگي – اعتقادي و در نگاه به روحانيت است. بالاخره ايشان افكار ويژه يي داشته اما خيلي بروز نداده بود. تصور مردم هم از ايشان چيز ديگري بود و به مرور بخشي از شخصيت ايشان آشکار شد. به هرحال شايد اين ناشي از فقدان احزاب قوي در كشور ما است. احزاب قوي در كشور ما وجود ندارد كه كانديداي اصلح را به مردم معرفي كنند و مردم بتوانند به آنها اعتماد كنند و اين طور نباشد كه يكدفعه يك نفر به صورت خودرو از يك امكاناتي استفاده كرده و يك عده را جذب كند و بعد معلوم شود كه تصوري كه مردم داشتند درست نبوده و شخص جور ديگري است.

شما پرچمدار سوال از رييس جمهوري در مجلس هشتم بوده بوده ايد. ايده طرح سوال از احمدي نژاد براي اولين بار چطور به ذهن شما افتاد؟

ما در اوايل مجلس وقتي آقاي مشايي گفت ما دوست مردم اسراييل هستيم همان جا از ايشان خواستيم كه به مجلس بيايد و در اين خصوص توضيح بدهد. اولين بار آنجا بود كه ما شروع كرديم به جمع كردن امضا براي سوال از رييس جمهوري كه 83 امضا در آن زمان جمع شد و مي رفت كه به جريان بيفتد ولي هيات رييسه همراهي نكرد. خود آقاي احمدي نژاد هم از موضع آقاي مشايي دفاع كرد و وقتي كه گفت موضع دولت هم همين است، بقيه نمايندگان هم آماده بودند كه طرح سوال را امضا كنند تا اعلام وصول شود و به اجرا در بيايد. همان زمان بود كه رهبر انقلاب در نماز جمعه حرف آقاي مشايي را رد كردند و گفتند كه حرف نامربوطي است و از آن طرف هم گفتند كه سوال از رييس جمهوري را پيگيري نكنيد. خب، آن زمان طرح سوال منتفي شد. اين گذشت و بعدها ما ديديم كه آقاي رييس جمهور در بعضي موارد مي گويد من اين قانون را اجرا نمي كنم يا اصلا قانون را قبول ندارم. خب، طبيعي است كه مجلس نمي تواند ساكت باشد. من فكر كردم كه اينجا بايد يك اقدامي بكنيم. البته همان موقع ما شروع نكرديم به جمع آوري امضا براي طرح سوال، بلكه اتفاقات ديگري كه پشت سرهم رخ داد ( مثل مساله اشتغال و آمارهايي كه ارائه مي شد و فاصله آنها با واقعيت يا نوع اجراي قانون هدفمندي يارانه ها و دفاع از مكتب ايران و نوع برخورد با مساله حجاب و عفاف و قضيه 11 روز خانه?نشيني) به مرور عزم ما را جزم كرد که اين كار را انجام بدهيم. در طول چند ماه اين امضاها جمع شد. خب، يك كار عجيب به نظر مي آمد و تا حالا اين اتفاق نيفتاده بود. مقاومت زيادي شد تاآنجا كه منجر به استعفاي من شد. بالاخره با 79 امضا اين سوال مطرح شد و حال قرار است تا18 اسفند ماه ايشان به مجلس بيايند و پاسخگوي سوالات باشند. به نظر من كار بزرگي انجام شده است. البته مساله خيلي حساس نيست چون راي گيري ندارد. تمام اهميت اين كار به اين است كه مجلس رييس جمهور را احضار مي كند كه شما چرا فلان قانون را اجرا نکرديد. خب، اين امر اقتدار مجلس را مي رساند و از طرفي جنبه بازدارندگي دارد و رييس جمهور در رفتار خود تجديد نظر خواهد كرد.

خب، قاعدتا شما در اين راه تنها نبوديد. همراهان شما در طرح سوال از رييس جمهور چه كساني بودند؟

از بين روحانيون آقايان مصباحي مقدم، اكرمي، رهبر و مرحوم آقاي اسلامي?خيلي خوب در اين خصوص با من همكاري كردند و غير از روحانيون آقاي رضاحسيني، دهدشتي و عبدالجبار كرمي.

نظر آقاي لاريجاني در خصوص به جريان افتادن طرح سوال چه بود؟

رييس مجلس معمولا بي طرف است.

ولي در بعضي موارد مي تواند به عنوان نماينده نظر بدهد. نمونه?اش هم در جلسه استيضاح وزير اقتصاد ديدم كه آقاي لاريجاني نه به عنوان رييس مجلس بلكه به عنوان نماينده به دفاع از ايشان پرداختند.

بله، مي تواند نظر بدهد ولي اگر طوري بشود كه ايشان متهم به تحريك نمايندگان شود درست نيست. از اين جهت اظهار نظر نمي كردند. البته زماني كه ديدند مساله دارد جدي مي شود زياد اميدوار نبودند كه اين كار انجام بشود.

يكي از علت هايي هم كه طرح اينقدر دير به صحن مي آيد به تعلل هاي هيات رييسه برمي گردد، علت به همان اميدوار نبودن آقاي لاريجاني برمي گردد؟

بله، هيات رييسه دو سه ماهي تعلل كرد. نگراني هم بيشتر از اين جهت بود كه آقاي احمدي نژاد به صحن مجلس بيايند و مطالبي بيان كند كه مشكلاتي براي كشور ايجاد شود.

چه مطالبي؟

شبيه مطالب آن مناظره انتخاباتي.

حالا اگر مصلحت را كنار بگذاريم، مايلم بدانم كه شخص آقاي لاريجاني نه به عنوان رييس مجلس، بلكه به عنوان يك نماينده قلبا با طرح سوال از رييس جمهوري موافق بودند يا خير؟

بيشتر آقاي لاريجاني نگران حرف هاي آقاي احمدي نژاد بودند، شايد هنوز هم باشند و ديگر اينكه مي دانستند دولت فشار زيادي به نمايندگان براي پس گرفتن امضاها خواهد آورد.

پس آقاي لاريجاني موافق طرح سوال بودند؟

هيج نماينده يي نمي تواند مخالف طرح سوال باشد. حق و حتي وظيفه نماينده است كه در جاي خود اين كار را انجام بدهد.

اولين بار چطور اين مساله را با آقاي لاريجاني در ميان گذاشتيد؟

ما گفتيم كه سوالاتي داريم و اين عده آن را امضا كرده اند. ايشان به عنوان رييس مجلس موظف است كه وقتي تعداد امضاكنندگان به حد نصاب رسيده، آن را به جريان بيندازد. نمي?تواند بگويد كه من انجام نمي دهم و مخالف هستم. البته هيات رييسه هم يكدست نبود كه همه بگويند ما مخالف هستيم.

دو نفر در هيات رييسه بودند كه خيلي تلاش كردند اين كار انجام نشود و نمايندگان امضا هاي خود را پس بگيرند.

اين دو نفر چه كساني بودند؟

شايد درست نباشد كه اسمي در اينجا آورده شود. مهم اين است كه قرار است سوال به صحن بيايد.

آقاي مطهري اگر اتفاقي رخ ندهد بالاخره آقاي احمدي نژاد به صحن براي پاسخ به سوالات مي آيند؟ با توجه به اينکه اين گفت وگو در ايام نوروز منتشر مي شود، پيش بيني شما چيست؟

بله. شايد از تاريخ 18 اسفندي كه مشخص شده زودتر به صحن بيايند.

شما صحبت از يكسري دغدغه هاي لاريجاني و ديگران كرديد و اينكه نگران بيان برخي مسائل شبيه مسائل مناظرات انتخاباتي هستند. آيا براي اين نگراني ها هم چاره يي انديشيده ايد؟

آنها به ما ربطي ندارد. طبق قانون آقاي احمدي نژاد تا 18 اسفند بايد به صحن مجلس بيايند و پاسخگوي سوالات ما باشند. مگر اينكه عذر موجهي پيش بيايد و به تاخير بيفتد. من فكر مي كنم كه الان چون سوالات در سطح جامعه مطرح شده ايشان حتما خواهند آمد. يعني اگر به صحن نيايند يا بروند سراغ پس گرفتن امضاها به ضرر دولت است.

اگر يك درصد اين اتفاق بيفتد و احمدي نژاد به صحن نيايد مجلس چه خواهد كرد؟

اگر بنا باشد اين طور به مجلس دهن كجي شود به نظر من نمايندگان بايد مساله استيضاح ايشان را بررسي كنند. اگر بنا باشد اينطور به مجلس دهن كجي شود حتما نمايندگان بركناري آقاي احمدي نژاد را در دستور كار خود قرار مي دهند.

اگر حكم حكومتي بيايد كه طرح سوال متوقف شود چند روز قهر مي كنيد؟

اگر واقعا حكم حكومتي باشد حتما رها مي كنيم. اما اگر صرفا نقل قول ها باشد و اينكه برخي نظرات خود را منتسب به رهبري كنند نه، قبول نمي كنم. البته من بعيد مي دانم كه ايشان در اين موضوع وارد بشوند.

نظر مقام معظم رهبري را در اين خصوص تا حالا جويا نشده ايد؟

نه. اصلا من قبول ندارم كه اول برويم سوال كنيم. اين يك اختيار قانوني است كه براي نمايندگان گذاشته شده است. در واقع ما بايد به وظيفه مان عمل كنيم.

آقاي مطهري تاريخ رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد را به دو دوره مي توانيم تقسيم كنيم. دوره قبل از قهر 11 روزه و بعد از قهر. مي خواهم ببينم كه اگر علي مطهري به جاي آقاي احمدي نژاد در برابر موقعيتي كه براي آقاي احمدي نژاد پيش آمد و منجر به قهر و خانه نشيني او شد چه كاري انجام مي داد؟

اگر ما اصل ولايت فقيه را قبول داريم بايد آنجايي كه قانع نمي شويم و مخالف نظر ما است در مقابل حكم حكومتي پافشاري نكنيم. البته مي توانيم بگوييم كه قانع نشديم و اين كار را قبول نداريم، اما چون رهبري دستور دادند اين كار را انجام مي دهم.

علت اينكه آقاي احمدي نژاد اين روش را در پيش گرفت چه بود؟

ايشان فكر مي كرد يك پشتوانه قوي مردمي پشت سرش است كه از او حمايت مي كنند و مي تواند با تحت فشار قرار دادن رهبري حرف خود را پيش ببرد. در هر صورت دنبال اين بود كه به مرور نظر رهبري را برگرداند كه موفق نشد.

احمدي نژاد قبل از 88 با احمدي نژاد بعد از 88 به نظر شما چقدر تفاوت دارد؟

ايشان بخشي از واقعيت خود را تا قبل از انتخابات 88 نشان نداد. چون هنوز نياز به راي مردم داشت و فكر مي كرد كه جاي پايش محكم نشده است. اما وقتي راي را آورد ميدان بيشتري به آقاي مشايي داد و بحث مكتب ايراني را مطرح كرد.

به نظر من هرچه آشكارتر باشد بهتر است. اي كاش قبل از انتخابات رياست جمهوري ايشان نظرات و چهره خود را آشكار تر مي كرد.

شايد اين تغيير رفتار به اين برگردد كه تيم آقاي احمدي نژاد به دنبال هدفي است و آن هدف را نشانه گرفته و جلو مي رود.

طبيعي است كه وقتي آنها سكان هدايت كشور را در دست دارند مي خواهند تفكر خود را حاكم كنند. به اين معني بله دارند هدفي را دنبال مي كنند. يعني دارند مسير انقلاب را آنطور كه خود مي پسندند تغيير مي دهند. بالاخره اينها عقايد خاصي دارند و مي خواهند تفكر خود را حاكم كنند.

اين تفكر دقيقا چيست؟

ببينيد تاكيد زياد بر مكتب ايران و باستان گرايي كه كم كم از اسلام دور شدن است. يا در باب آزادي هاي اجتماعي تمام سعي شان اين است كه يك نگاه ليبراليسي را حاكم كنند و چون اين مطابق با طبيعت حيواني انسان است خيلي ها مي پسندند.

با اين اوضاع تيم آقاي احمدي نژاد به دنبال اين است كه بعد از اتمام دوره رياست جمهوري باز هم سكان هدايت كشور را به دست بگيرد؟

در هر صورت قرائن نشان مي دهد كه اينها به راحتي قدرت را رها نمي كنند. همانطور كه در انتخابات مجلس مي بينيد كه دولت خيل فعال است.

احتمال مي دهيد كانديداي بعدي رياست جمهوري كه از طرف تيم آقاي احمدي نژاد معرفي مي شود چه كسي است؟

معلوم نيست. الان كسي به ذهنم نمي رسد.

علت مخالفت با گزينه دادگاه چه بود؟

شايد فكر مي كردند كه انتخاب اين گزينه فضاي كشور را بهم مي ريزد و برمي گرديم به فضاي بعد از انتخابات. ولي من در مجموع مفيد مي دانم كه اين مسائل مطرح شود چون دولت قاعدتا نبايد هراسي داشته باشد و مي گويد كه كارش درست است، بنابراين اگر دادگاهي باشد بايد استقبال كند. مردم قضاوت مي كنند. به اين شكلي كه ما داريم جلو مي رويم درست نيست. بالاخره هنوز برخي افراد از اين امور دلگير هستند و مساله برايشان حل نشده است.
منبع:اعتماد
مليحه سادات حسيني

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
-
|
۰۱:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۰
0
0
برو پوزتو درست كن
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها