فیلم سینمایی قصر شیرین روایتی سیاه بر بستر تفکر فمینیسم همیشگی است که مردان زن ستیز در آن حضور پررنگ داشته و پدرانی که نسبت به خانواده خود بی تفاوت هستند نقش جدی دارند.
تدبیر24»رضا میرکریمی یکی از فیلمسازانی است که کارنامه فعالیت
های او تا به امروز نشان داده که از ظاهر و باطن هماهنگی برخوردار نبوده و
اساسا همخوانی چندانی میان سخنان و افعال او وجود ندارد و فیلم سینمایی قصر شیرین نیز آخرین شاهد بر این مدعی است؛ فیلمی
که با حال و هوای تازه کارگردان خود ساخته شده و به جشنواره فجر آمده تا
بتواند با قصه ای متفاوت، تفکرات و منویات مجهول کارگردان اثر را در
زیرلایه های خود جا دهد و در منظر عمومی ایشان را که دیگر چند سالی است که
به عنوان دبیر جشنواره جهانی فیلم فجر نیز شناخته می شود
را به مرتبت و منزلت یک فمینیست تمام عیار نایل سازد و وجهه جهانی او را به
مدافع سرسخت حقوق زنان فزونی بخشد. پس باید توجه داشت که کارگردان اثر اگر
چه در موعد سخن گفتن و سخنرانی در جمع نهادها و سازمان های حاکمیتی، از
خود وجاهتی ویژه می سازد؛ اما در واقع عمق تفکری که در خود پنهان نموده،
واقعیتی است که در عرصه تصویرسازی از آن، به فیلم سینمایی قصر شیرین منتج می گردد؛ واقعیتی که در عمق تفکرات پوچ گرایانه یا همان نهلیسم کارگردان
اثر نهفته بوده و به صورتی محسوس در مجموعه آثار او در سال های اخیر هویدا
گردیده است و اگر چه همچنان به بیانیه خوانی منتج نشده و آقای کارگردان
همچنان سعی دارد تا از ابراز عمومی و دیالوگ گونه آن برخلاف سایر دوستان
خود پرهیز نماید، تا مبادا سرمایه گذاران دولتی و سازمانی خود را از دست
دهد.
در مجموع فیلم سینمایی قصر شیرین روایتی سیاه بر بستر تفکر فمینیسم همیشگی است که مردان زن ستیز در آن حضور پررنگ داشته و پدرانی که نسبت به خانواده خود بی تفاوت هستند نقش جدی دارند و طبق معمول سال های اخیر سینمای ایران، حامد بهداد ایفاگر نقش چنین مردی است و البته این بار با نام جلال سعی
می کند تا وجهه ای عصبی تر و بی رحم تر از مرد ستمگر ایرانی را به نمایش
بگذارد و در این میان کارگردان اثر نیز نیز در امتداد سیر فیلم سازی خود در
خیلی دور خیلی نزدیک؛ به همین سادگی، امروز و دختر توانسته
تا در حد آستانه تحمل نهادهای بودجه دهنده فرهنگی، به ترسیم پلیدی و پلشتی
مرد مسلمان ایرانی بپردازد و کیان متلاشی خانواده ایرانی را ترسیم نماید و
در نهایت البته به مانند زندگی واقعی خود خوب بلد است هر چیزی کثیفی را
تمیز جلوه دهد و با رنگ و لعاب به مخاطب خود عرضه کند؛ به گونه ای که در
فیلم سینمایی قصر شیرین، دختر و پسر جلال همین
نقش را دارند و چرب زبانی های دختر بچه فیلم و بالاخص بخش پایانی اثر،
یعنی صحنه گریه و تمنای پسربچه جهت نجات روباه و ... صرفا جهت تطهیر فضای
سیاه و محتوای پلشت فیلم مورد استفاده قرار می گیرد.