یران تنها 21 درصد سرانه آب تجدیدشونده جهان را در اختیار دارد/ بین سال های 84 تا91، دو فاجعه اتفاق افتاد كه موجب احداث و حفر بیحساب چاه شد که ....
تدبیر 24: عضو هیأت علمی گروه زمین شناسی دانشگاه خوارزمی گفت: صادرات و واردات کشور با مدیریت منابع آب رابطه مستقیم دارد و باید در تصمیمگیریهای ملی به گونهای عمل کرد که منابع کشور به تعادل برسد.
محمد نخعی با بیان این مطلب، در نشست تحلیلی «آب، آدم، آبادی» دانشگاه خوارزمی، با اشاره به سرانه آب تجدیدشونده کشور گفت: در ایران منابع آب تجدید شونده، منابعی که بعد از مصرف آن جایگزین میشود، 30 میلیارد متر مكعب است و با تقسیم منبع بر جمعیت، سرانه آب کشور به 1600 متر مكعب در سال میرسد كه در مقایسه با جهان که برابر 7600 متر مكعب است، ما فقط 21 درصد سرانه آب تجدیدشونده جهان را دارا هستیم.
وی تصریح کرد: در تقسیمات اقلیمی ایران، 36 درصد پهنه ایران فراخشك، 29 درصد خشك بیابانی، 20 درصد نیمهخشك، 5 درصد مدیترانهای و 3 درصد نیمهمرطوب است و تنها 7 درصد کشور جزو مناطق مرطوب محسوب میشود.
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: منابع آبهای تجدیدپذیر زیرزمینی 55 میلیارد متر مكعب و منبع آب تجدیدشونده سطحی 78 میلیارد متر مكعب در سال است که در مجموع 130 میلیارد متر مكعب در سال میشود.
نخعی خاطرنشان کرد: بررسی روند برداشت آب از چاههای آب زیرزمینی در 40 سال گذشته نشان میدهد که در سال 51 تعداد چاهها حدوداً 47 هزار حلقه بوده و در سال 91 به 750 هزار حلقه رسیده است، اما میزان آب برداشت شده از این چاهها افت كرده و از 50 میلیارد متر مکعب به 45 میلیارد متر مکعب تقلیل یافته است.
وی تصریح کرد: سال 84 تا91، دو فاجعه اتفاق افتاد كه موجب احداث و حفر بیحساب چاه شد که بخشی از آنها به صورت غیرمجاز و بخشی دیگر با اخذ پروانه حفر شدند. در واقع مجلس با مجوز دادن و تصویب قانون حفر چاه تیر خلاص را به این بخش زد و این روند ادامه پیدا كرد، اما برداشت آب اضافه نشد. با وجود احداث چاه به دلیل اینكه سفرهها ظرفیت نداشتند برداشتی اتفاق نیفتاد، بلكه شاهد کاهش هم بودیم كه به این اتفاق در بحث مدیریت آب، فاجعه اطلاق میشود. در مجموع، میزان حفر چاه در این دوره 16 برابر شده و میزان برداشت 5 برابر شد.
نخعی یادآور شد: تقسیمبندی سرانه منابع آب با استفاده از شاخص فالكنمارك نشان میدهد از زمانی که سرانه مصرف به زیر 1700 متر مکعب برسد وضعیت را بحرانی تلقی میكنیم، بالای 1700 متر مکعب، آب كافی است، بین 1000 تا 1700 متر مکعب، تنش آبی محسوب میشود، بین 500 تا 1000 متر مکعب، منطقه با كمبود آب روبرو است و زیر 500 متر مکعب، با كمبود شدید آب دست به گریبانیم.
وی ادامه داد: با در نظرگرفتن شاخص فالكنمارك جمعیت یك كشور نباید تا 40 درصد منابع را استفاده كند و نزدیك 60 درصد باید پشتوانه ذخایر آبی بماند؛ 50 میلیارد متر مكعب، مرزی است كه ما در سال 53 از آن عبور و كم كم از تمام ذخایر استفاده كردهایم و اکنون ذخیرهای برای نسلهای آتی نداریم و در سال 83 فقدان کم آبی شروع شده و در 5 سال آینده به کمبود آب خواهیم رسید.
نخعی افزود: اگر سقف مصرف را كه حدود 50 میلیارد است در نظر بگیریم، متوجه مییشویم كه برداشت ما درحال حاضر 65 میلیارد متر مكعب است؛ یعنی حدود 10 میلیارد بیش از ظرفیت سفرههای زیرزمینی آب برداشت میكنیم که دلیل بحرانی شدن سفرههای آب زیرزمینی است.
وی گفت: در طی 37 سال از سال 1351 تا 1388 از مجموع 49 میلیارد متر مکعب افزایش بهرهوری از آبخوانهای آبرفتی، 90 درصد به مصرف کشاورزی، 9 درصد به مصرف شرب و یک درصد به مصارف صنعتی تعلق دارد.
نخعی خاطر نشان کرد: سهم آب در كشورهایی با درآمد سرانه بالای 30 یا 40هزار دلار در سال، 30 درصد به حوزه كشاورزی اختصاص دارد 11 درصد به آب شرب و 59 درصد متعلق به صنعت است و این كشورها با مدیریت مجازی آب، آب را از کشورهای دیگر وارد میكنند و آن را به صنعت اختصاص میدهند.
وی تصریح کرد: یكی از مباحث مهم و نهفته تجارت محصولات كشاورزی، بحث تجارت مجازی آب است. به طور مثال برای صادر كردن یك كیلو گندم به صورت متوسط 2 تا 3 متر مكعب آب صادر شده است و با صدور یك كیلو برنج، 10 متر مكعب آب صادر و در صورت واردات، 10 متر مكعب آب وارد كردهاید. پس صادرات و واردات یك بحث كاملاً مرتبط با بحث مدیریت منابع آب است و باید در تصمیمگیریهای ملی به گونهای عمل کرد که منابع کشور به تعادل برسد.
این محقق آبشناسی کشور به متوسط نرخ آب بهداشتی برای مصرفکنندگان آب شرب اشاره کرد و گفت: قیمت هر متر مكعب آب شرب در آلمان حدود 2 دلار، دانمارك 1.64 دلار و ایران 1 دلار است و این در حالی است که ما كشور كمآبی هستیم. واقعیت این است که ما برای تأمین آب سرمایهگذاری هنگفتی انجام میدهیم، سد میسازیم و دهها كیلومتر آب را با صرف انرژی برق پمپاژ میكنیم، اما در مقایسه با كشور كانادا که بهترین چشمهسارها را داراست، وضعیت قیمتی نامتعادلی داریم.
وی ادامه داد: در حال حاضر 96 میلیارد متر مکعب از آبهای تجدیدشونده استفاده میکنیم که کاری خطرناک برای آیندگان است.
این مقدار باید به72 میلیارد متر مکعب کاهش یابد و در این صورت است که دریاچهها به حیات طبیعی خودشان باز میگردند و محیط زیست و رودخانهها حداقل آب مورد نیاز به خود را خواهند دید و در واقع بحران آب مدیریت میشود.
نخعی افزود: با توجه به اینکه بیش از 90 درصد از مصرف آب کشور را در بخش کشاورزی داریم، اگر در بخش کشاورزی فقط 10 درصد از مصارف آب را کاهش بدهیم به اندازه کل آب شرب و صنعت آب ذخیره خواهد شد.
وی اظهار کرد: مدیریت مصرف در کشاورزی به معنای تعطیلی کشاورزی نیست؛ بلکه باید با مصرف کمتر آب، محصول بیشتری داشت. بالا بردن راندمان آبیاری توسط شیوههای آبیاری تحت فشار، تغییر نوع کشت و تغییر شیوه کشت و روی آوردن به کشت صنعتی میتواند راهکارهایی در این باره باشد.
این استاد دانشگاه افزود: از 609 دشت کشور، 294 دشت با کاهش منابع آبهای زیرزمینی روبرو هستند. همچنین در 24 استان از 31 استان کشور، میزان بارندگیها حاکی از بروز بحران کمآبی و وضعیت هشدار است.
نخعی با بیان اینکه80 درصد دشتهای کشور رو به نابودی است، تصریح کرد: ادامه خشکسالی، ایران را طی ١٠ سال آینده به بیابان کامل تبدیل میکند.
عضو هیأت علمی گروه زمین شناسی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: بر اساس مطالعة سال گذشتهی آژانس ملی هوانوردی و فضایی امریکا (ناسا) درباره شرایط جوی زمین در ٣٠ سال آینده، 45 کشور جهان دچار خشکسالی شدید شده و در صورت عدم ذخیره منابع آبی دچار بحران در تولید کشاورزی و همچنین دامداری خود میشوند که در میان این کشورها، ایران در رتبه چهارم قرار گرفته است.
وی افزود: رشد سریع جمعیت و پراكندگی نامناسب آن، كشاورزی ناكارآمد و كمبازده، و ساختار نامناسب حكمرانی آب، به عنوان ریشههای اصلی بحران آب در ایران محسوب میشوند.
نخعی در پایان به راهحلهای مد نظر برای جلوگیری از بحران کمآبی در کشور اشاره کرد و گفت: بازنگری جدی در سیاستهای رشد و توزیع جغرافیایی جمعیت، مرفهسازی كشاورزان و جوامع روستایی با اعطای امتیازات بیشتر و سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، بازبینی الگوهای كشت در سراسر كشور با در نظر گرفتن امنیت غذایی ملی و بر اساس میزان دسترسی به منابع منطقهای و بهرهوری اقتصادی، افزایش قیمت حاملهای انرژی و آب، ایجاد سازمانهای تعاونی مدیریت كشاورزی، ایجاد بازار آب و كنترل حقابهها، اصلاح ساختار حكمرانی آب و تقویت سازمان محیط زیست، و آموزش و تقویت فرهنگ زیست محیطی جامعه از جمله این راهحلها است.