آنها پس از شكست در دور نخست به خاطر تعدد كانديداها خود را سرزنش ميكردند، چراكه مشاهده شد همه ۷ كانديداي اصولگرا روي هم حتي كمتر از روحاني راي آوردند.
تدبیر24: مصطفي ايزدي-اصولگرايان به جاي اتلاف وقت و مخالفت با دولت براي يكبار هم كه شده از خود بپرسند: اساسا دلسرد کردن آقای روحاني وخارج كردن وي ازگردونه قدرت و سپردن سرنوشت كشور به فردي ضعيف چه نفعي دارد؟ آيا اين تصميم يك ريسك نخواهد بودكه اصولگرايان به فردي اعتماد كنند كه همه فرصت هاي آنها را در آينده بسوزاند. از سويي چرا آنها نبايد از فردي مانند حسن روحاني كه يك شخصيت فراجناحي و ميانه روست حمايت كنند؟ اگرچه عدهاي از اصولگرايان معتدل به دنبال تجديد رياستجمهوري روحاني هستند اما عدهاي مانند دلواپسان و جريانهاي متمايل به دولت قبل به نظر بر روي فردي مانند احمدينژاد هم نميتوانند به يك تصميم مشترك برسند و قاعدتا برخي از جريانهاي مخالف روحاني به دنبال گزينههاي ديگري خواهند رفت. اصولگرايان در انتخابات آينده حتي شايد پنج كانديدا مانند انتخابات رياستجمهوري يازدهم داشته باشند. گرچه برخي از آنها ميگويند كه ما اينبار تعدد كانديدا نخواهيم داشت و اشتباه دوره قبل را تكرار نخواهيم كرد. اما روشن است كه آنها از آنجا كه كانديداي رای آوری ندارند، به ناچار به معرفي چندين كانديدا اقدام خواهند كرد. آنها پس از شكست در دور نخست به خاطر تعدد كانديداها خود را سرزنش ميكردند، چراكه مشاهده شد همه ۷ كانديداي اصولگرا روي هم حتي كمتر از روحاني راي آوردند. اگر آنها ۳ كانديدا براي رياستجمهوري در رقابت با روحاني داشتند، باز هم آراي آنها به نصف آراي روحاني هم نميرسيد. در انتخابات پيش رو نيز وضعيت اصولگرايان به همين منوال خواهد بود. آنها در انتخابات رياستجمهوري دوازدهم آرايي خواهند داشت؛ البته آرايي كه چندان هم در سرنوشت آنها تاثيري نميتواند بگذارد. حمايت جريانهاي مخالف و دلواپس از احمدينژاد قطعي نيست. برخي از اصولگراها حتي معتقدند كه احمدينژاد كانديدا نخواهد شد و در صورت شركت نيز از سوي شوراي نگهبان رد صلاحيت ميشود. برخي نيز بر اين اعتقادند که رئيس دولت سابق اين روزها فعاليت ميكند تا فردي را به جاي خود صحنه بفرستد تا او را دنبال كند. البته پيش بيني ميشد سعید جليلي كانديداي اصولگراها در سال ۹۶ باشد كه وي از ظرفيت، وزن و مقبوليت لازم براي رياستجمهوري برخوردار نيست. با توجه به اين مسائل اصولگراهاي مخالف دولت يازدهم نميتوانند رياستجمهوري روحاني را تك دورهاي كنند؛ مگر اينكه روحاني براي دوره بعد كانديدا نشود يا مسائلي از اين دست به وجودآيد. روي ديگر سكه نيز وجود دارد و ممكن است شوراي نگهبان روحاني را درسال ۹۶ رد صلاحيت كند. البته اين مساله بعيد به نظر ميرسد. اما به هر روي در صورتي كه روحاني در صحنه انتخابات نباشد، باز هم اصولگرايان نميتوانند كانديداي اصلح به مردم معرفي كنند. چراكه آنها اكنون چتر قدرتمندي براي تشكيل يك اجماع واحد و منسجم ندارند. به طور مثال يكي از افرادي كه ميتوانست آراي اصولگراها را جذب كند، محمد رضا باهنر است كه البته باز هم نسبت به آن ترديدهايي نيز وجود دارد. بنابراين بهتر نيست كه اصولگراها به جاي اتلاف وقت، آراي خود را بيش از اين نسوزانند و همگي بر روي روحاني اجماع كنند!
* روزنامهنگار و فعال اصلاحطلب