بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
يکشنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 28
کد خبر: ۷۵۴۰۷
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۳:۱۸
چهاردهم آذرماه سال 93، مأموران کلانتری 118 ستارخان از قتل زن میانسالی در خانه‌اش باخبر و در محل حاضر شدند.

خواهر

تدبیر24 »مرد معتاد که دو سال قبل در توهم ناشی از مصرف شیشه خواهرش را به قتل رسانده بود، روز گذشته محاکمه شد.چهاردهم آذرماه سال 93، مأموران کلانتری 118 ستارخان از قتل زن میانسالی در خانه‌اش باخبر و در محل حاضر شدند. جسد متعلق به زن 55 ساله‌ای به نام شهربانو بود که با ضربات چاقو کشته شده بود. دختر مقتول که با مأموران تماس گرفته بود، گفت: بعد از طلاق پدر و مادرم همراه مادرم زندگی می‌کردم. روز گذشته دایی‌ام که بهمن نام دارد، تماس گرفت و گفت از شهرستان به تهران آمده است.

مادرم به دیدن او رفت و دایی­‌ام را به خانه آورد. بعد از شام برای کاری به خانه دوستم رفته بودم که ساعتی بعد وقتی برگشتم با جسد مادرم روبه‌رو شدم و از دایی‌ام خبری نبود. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی در حالی که مأموران تحقیقات خود را آغاز کرده بودند، از کلانتری نواب خبر رسید که مردی مدعی است خواهرش را به قتل رسانده است. با دستگیری متهم وی در مراحل بازجویی با اقرار به جرمش در شرح ماجرا توضیح داد: شش سال به تریاک اعتیاد داشتم تا اینکه تصمیم گرفتم ترک کنم. در این مدت همسرم با داشتن سه فرزند جدا شد به همین دلیل به خانه مادرم در شمال برگشتم. مدتی که گذشت احساس کردم آنها داخل غذای من مواد می‌­ریزند به خاطر همین به تهران آمدم. چند شبی را در گرمخانه بهشت زهرا و ترمینال جنوب گذراندم تا اینکه بعد از آنکه پول‌هایم تمام شد به منزل خواهرم رفتم. شب حادثه Incident بعد از شام احساس کردم بدنم داغ شده است، فکر کردم خواهرم نیز به من خیانت کرده و در غذایم مواد ریخته است. این فکر باعث شد وقتی او خواب بود با چاقو چند ضربه به او بزنم و بعد از آن او را خفه کردم. در راه کلانتری بودم تا خودم را معرفی کنم که دستگیر شدم.

بعد از اقرارهای متهم و صدور کیفرخواست این پرونده تکمیل و به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

روز گذشته متهم از زندان Prison اعزام و جلسه رسیدگی به این پرونده به ریاست قاضی زالی و مستشار اسلامی در آن شعبه تشکیل شد. ابتدای جلسه بعد از قرائت کیفرخواست دو فرزند مقتول درخواست قصاص دادند. همسر مقتول به نیابت از یکی از فرزندانش که بعد از قتل مادرش بر اثر بیماری فوت کرده بود، نیز درخواست قصاص داد، در ادامه اما مادر مقتول درخواست گذشت کرد.

بعد از درخواست اولیای دم به دستور رئیس دادگاه متهم در جایگاه قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: من در یکی از روستاهای شهرستان رودسر زندگی می‌­کردم. شش سال اعتیاد داشتم، اما شش ماه قبل تصمیم گرفتم با خوردن شربت متادون و بستری در کمپ اعتیادم را ترک کنم. در این فاصله همسرم از من جدا شد و همراه سه فرزندم مرا تنها گذاشتند. بعد از طلاق همسرم مجبور شدم با مادرم و برادرم زندگی کنم تا اینکه احساس کردم برادرم قصد دارد مرا دوباره معتاد کند و داخل غذای من مواد می‌ریزد به خاطر همین به بهانه پیدا کردن کار دو هفته قبل به تهران آمدم. متهم ادامه داد: هفته اول را در گرمخانه‌ای حوالی بهشت زهرا و بعد از آن در ترمینال جنوب می‌خوابیدم. وقتی پول‌هایم تمام شد با خواهرم شهربانو که در تهران زندگی می­کرد، تماس گرفتم و به او گفتم پول‌هایم تمام شده و گرسنه هستم. خواهرم دنبالم آمد و مرا به خانه‌اش برد.

متهم در خصوص قتل گفت: شب حادثه احساس کردم خواهرم با برادرم تلفنی حرف می‌زند. بعد از شام کمی استراحت کردم که متوجه شدم صورتم قرمز شده و بدنم داغ است. به او شک کردم تا شاید در غذای من مواد اعتیادآور ریخته باشد.

فکرم درگیر این موضوع بود که نیمه‌های شب به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم و چند ضربه به خواهرم که خوابیده بود، زدم. وقتی شهربانو شروع به داد و فریاد کرد، گلویش را آنقدر فشار دادم تا نفسش قطع شد. بعد از قتل با همان لباس‌های خونین از خانه بیرون آمدم تا اینکه مأموران پلیس به من مشکوک شدند و مرا دستگیر کردند. بعد از آخرین دفاع متهم، هیئت قضایی وارد شور شد.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها