بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
يکشنبه ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 28
کد خبر: ۷۹۱۲
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۷:۰۷
پولاد کیمیایی محرم را آرامشی می‌داند که با غم توام است،‌ اتفاقی که او را به ایران وصل کرده و هر سال دستاورد تازه‌ای از آن دارد و فکر می‌کند مراسمی است که مردم را بیشتر به هم نزدیک می‌کند.

به گزارش تدبیر24 به نقل از مهر، شاید برایتان جالب باشد که بدانید پولاد کیمیایی تا 17 سالگی با محرم آشنا نبوده است؛ گرچه این روزها اگر سری به صفحات مربوط به وی در شبکه‌های اجتماعی بزنید متوجه می‌شوید که او علاقه زیادی به مسایل مذهبی و به ویژه مناسبتی چون ماه محرم دارد. در گفتگویی کوتاه و خودمانی از احساساتش در این روزها می‌گوید:

*محرم چه چیزی را یادتان می‌اندازد؟

- اصولا خیلی چیزها درباره‌ محرم می‌شنویم که کلیشه است. فکر می‌کنم آنچه در محرم می‌گذرد فضایی درونگرا دارد و به درون انسان‌ها برمی‌گردد. بنابراین بیشتر اوقات قابل توصیف نیست. گویا آرامشی است که همراه با غم می‌آید و پیام‌های مختلفی دارد؛ مبارزه و سوگواری‌ای که آرامش درونی به انسان می‌دهد.

*قدیمی‌ترین خاطره شما از عاشورا به چند سالگی‌تان برمی‌گردد؟

- من 5، 6 ساله بودم که از ایران رفتم و بعد از سال‌ها زندگی در آلمان 17 ساله بودم که به کشور برگشتم. این بازگشت با فیلم سینمایی "سلطان" مصادف شد و من برای اولین بار با محرم آشنا شدم. آن موقع اصلا ذهنیتی از محرم نداشتم و موضوع به تدریج برایم جا افتاد. اگر فیلم را ببینید متوجه می‌شوید من حتی درست نمی‌توانم زنجیر بزنم و در فیلم اشتباه زنجیر می‌زنم. این چنین بود که من با محرم آشنا شدم و برای اولین بار آن را درک کردم. سال بعد جذب آن شدم و در هیئت‌هایی که دوستانم داشتند حاضر می‌شدم و در کارها هم کمک می‌کردم.

*نخستین برخوردتان با محرم چه احساسی را در شما برانگیخت؟ چیزی از آن حس و حال یادتان می‌آید؟

- فضای خاصی از آن دوران در خاطراتم مانده است. زمانی که از نزدیک با این مراسم روبرو شدم و در آن شرکت کردم، این موضوع خیلی من را به ایران وصل کرد و در من ریشه دواند. همواره هم سعی کردم به شکل‌های مختلفی ادای دین داشته باشم.

*بُعد درونی که درباره محرم به آن اشاره کردید در شما چگونه است؟

- فکر می‌کنم همه چیز در فطرت انسان نهادینه شده و اگر به درونمان رجوع کنیم به همه چیز پی می‌بریم. شاید توضیح دادن این حس، انسان را از آن فضای معنوی دور کند و سوالاتی را به وجود بیاورد اما در سکوت، این فضا که خودش را پیدا می‌کند. انسان هر بار در زندگی‌اش به یک دستاورد جدید می‌رسد و هر چه سن انسان بالاتر می‌رود، انگار جور دیگری نگاه می‌کند.

*تفاوتی که می‌گویید با بالا رفتن سن ایجاد می‌شود، چیست؟

- انگار وقتی بچه هستیم، داغ‌تر و تندتریم و عزاداری برایمان به معنای دیگر است. اما هر چه سن بالاتر می‌رود، معناهای دیگری به شما می‌رسد و دستاورد محرم بیشتر می‌شود. همه چیز شکل دیگری به خودش می‌گیرد. امیدوارم تک تک هم وطنانم دوران معنوی و پر از آرامش و تقوایی داشته باشند و امیدوارم همگی هر سال چیزی یاد بگیریم.

*اشاره کردید اگر انسان درباره احساسات عاشورایی‌اش حرفی بزند شاید از فضای معنوی دور شود. ولی شما در یک فضای مجازی مثل اینستاگرام حاضر می‌شوید و عکس‌هایی درباره محرم به اشتراک می‌گذارید؟

- البته اینستاگرام را من اداره نمی کنم و اینطور امور را به دوستان واگذار کرده‌ام...

*عکس‌ها و مطالبی که گذاشته می‌شود خارج از نظر شما که نیست؟

- خیر. فکر می‌کنم انتقال اینگونه پیام‌ها به آدم‌ها چه در توییتر چه اینستاگرام و... اهمیت دارد. مثل دست هم را گرفتن و یکدیگر را حس کردن می‌ماند. وقتی اتفاقی می‌افتد و آن را با دیگران تقسیم می‌کنم چنین احساسی دارم. آدم‌هایی که حتی ممکن است آنها را نشناسی و من به عنوان یک هنرمند وظیفه خودم می‌دانم احساساتم را به آنها منتقل کنم. مسائلی که در واقع نقطه عطف فرهنگی ما است. نه فقط محرم، بلکه مناسبت‌های دیگری که در تاریخ و سنت ما نهادینه شده است. اینطور وقت‌ها احساس نزدیکی بیشتری با مردم می‌کنم. وقتی عید نوروز یا مناسبتی مثل محرم فرا می‌رسد حس می‌کنم این پیوندها بین ما است که همه چیز را شکل می‌دهد. گاه ممکن است یک عزاداری بر اساس یک اتفاق باشد مثلا خدای نکرده زلزله‌ای شکل می‌گیرد در این فرصت‌ها هم باید از امکانات شبکه‌های اجتماعی بیشتر بهره برد و به هم نزدیک‌تر شویم.

*در کارنامه شما سریالی در خصوص محرم هم به چشم می‌خورد؛ "خون بها" که البته با فاصله‌ای چند ساله از ساخت روی آنتن رفت.

- بله من این سریال را برای محرم کار کردم و از شبکه یک پخش شد. شخصیتی که در "خون بها" بازی می‌کردم در شرایطی قرار گرفت که من آن را در واقعیت هم بین دوستان و آشنایان دیده‌ام. او در شرایط سختی در زندگی قرار گرفت که فرا رسیدن محرم آن را تغییر داد. در واقع این فضا به او کمک کرد تا راسخ‌تر باشد و برای مبارزه در آن مقطع قوی عمل کند.

*این روزها محرم برای شما چطور معنی می‌شود؟

- فکر می‌کنم هر کس دستاوردی از این ماجرا دارد و برداشت‌های مختلفی از آنچه در تاریخ ثبت شده، وجود دارد. هویت مراسم‌های تاسوعا و عاشورا برای هر فرد از یک منظر نمایان می‌شود و هر کسی دید خاص خودش را دارد و یک جور به آن نزدیک می‌شود. من فکر می‌کنم اگر هر سال در این ایام کنار هم باشیم و احساساتمان را با مردم تقسیم کنیم خیلی خوب است. همانطور که فرد زمان ازدواج، مهم‌ترین روز زندگی‌اش را با دوستان و نزدیکان خود تقسیم می‌کند، این بخش از زندگی را هم باید تقسیم کرد. محرم در مردم ما ریشه دارد و برایمان مهم است و تمام لطف آن به کنار هم بودن است...

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها