بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 02
کد خبر: ۱۰۲۹۱۵
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۴
روزنامه ایران نوشت: زن جوانی که هنگام رفتن به خانه توسط یک راننده شیطان صفت ربوده شده و با کشانده شدن به بیابان‌های جنوب تهران مورد تعرض قرار گرفته بود، با رهایی از چنگ این تبهکار، در بیابان به دو سرنشین یک خودروی سواری پناه برد.اما بار دیگر گرفتار دو متجاوز شد.

تدبیر24»دیروز دو تن از متهمان درشعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به صورت غیر علنی محاکمه شدند.

 زن جوان آن شب وقتی از چنگ راننده رها شد به دو سرنشین یک خودرو پناه برد و از آنها خواست او را به روشنی‌های شهر برسانند. اما دو شیطان صفت هم بی‌توجه به‌چشمان گریان و التماس‌هایش، او را به یک گاوداری کشاندند و پس از تعرض وحشیانه، در بیابان تاریک رهایش کردند.

درگرگ و میش هوا، زن نیمه جان، وحشتزده خود را به مأموران پلیس رساند و گفت: شبانه بعد از پایان کارم در تهران به میدان آزادی رفتم تا از آنجا به خانه‌ام در شهریار بروم. همان موقع راننده خودرو پرایدی جلوی پایم نگه داشت و از آنجا که یک مسافر داشت، ازشدت خستگی و به خاطر زود رسیدن اعتماد کردم و سوار شدم.
 
اما بعد از طی مسافتی، مسافرش پیاده شد و راننده پراید بسرعت تغییر مسیر داد و رو به بیابان رفت. در بین راه هر چه التماس کردم و از او خواستم نگه دارد تا پیاده شوم توجهی نکرد. تا اینکه بعد از طی یک مسیر در جاده‌ای خلوت و خاکی نگه داشت و پس از تعرض وحشیانه به من، پول، مقداری طلا و وسایل با ارزشی که به همراه داشتم را سرقت کرد و بعد هم در بیابان رهایم کرد ورفت.
 
بعد از این ماجرای هولناک، با چشمانی اشکبار و پای پیاده، خودم را به جاده‌ای خلوت رساندم تا با کمک راننده‌های عبوری خودم را به شهر برسانم که چند دقیقه بعد یک خودرو پژو پرشیا مقابلم توقف کرد. این ماشین دو سرنشین داشت که با دیدن آنها به گریه افتادم وپس ازشرح اتفاقی که برایم افتاده بود با التماس از آنها خواستم کمکم کنند.آنها هم مرا سوار کردند اما به جای آنکه به سمت شهر برویم به سمت یک دامداری حرکت کردند. همان موقع به التماس افتادم و از آنها خواستم به من رحم کنند. اما آن دو ناجوانمرد هم بدون توجه به التماس‌هایم مرا به یک  دامداری کشاندند و بی‌رحمانه آزار و اذیتم کردند. حتی یکی از آنها که سیامک نام داشت وقتی مقاومت مرا دید خواست خفه‌ام کند که همدستش مرا از دست او نجات داد. بعد از آن مرا در بیابان و در تاریکی شب رها کردند و متواری شدند.تا اینکه بالاخره با کمک یک راننده جوانمرد به کلانتری رسیدم.
 
با شکایت زن جوان، پرونده‌ای در شعبه چهارم دادسرای جنایی پایتخت تشکیل شد و دستور تحقیقات ویژه در این خصوص صادر شد.تا اینکه کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با ردیابی‌های تخصصی موفق شدند یکی از سرنشینان خودرو به نام ناصر را دستگیر کنند.
 
این تبهکار زمانی که در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت به جرایم سیاهش اعتراف کرد وبه دنبال دستگیری او دو متجاوز دیگر هم با ردیابی‌های تخصصی دستگیر شدند.
 

دو تن از متهمان صبح دیروز از زندان به شعبه هشتم دادگاه کیفری تهران منتقل شدند و تحت محاکمه قرار گرفتند. محاکمه‌ای که پشت درهای بسته و به‌صورت غیر علنی برگزار شد و پس از دو ساعت قضات ختم جلسه را اعلام کردند تا پس از شور رأی خود را درباره متهمان صادر کنند.

روزنامه ایران نوشت: زن جوانی که هنگام رفتن به خانه توسط یک راننده شیطان صفت ربوده شده و با کشانده شدن به بیابان‌های جنوب تهران مورد تعرض قرار گرفته بود، با رهایی از چنگ این تبهکار، در بیابان به دو سرنشین یک خودروی سواری پناه برد.اما بار دیگر گرفتار دو متجاوز شد.

دیروز دو تن از متهمان درشعبه هشتم دادگاه کیفری استان تهران به صورت غیر علنی محاکمه شدند.

 زن جوان آن شب وقتی از چنگ راننده رها شد به دو سرنشین یک خودرو پناه برد و از آنها خواست او را به روشنی‌های شهر برسانند. اما دو شیطان صفت هم بی‌توجه به‌چشمان گریان و التماس‌هایش، او را به یک گاوداری کشاندند و پس از تعرض وحشیانه، در بیابان تاریک رهایش کردند.

درگرگ و میش هوا، زن نیمه جان، وحشتزده خود را به مأموران پلیس رساند و گفت: شبانه بعد از پایان کارم در تهران به میدان آزادی رفتم تا از آنجا به خانه‌ام در شهریار بروم. همان موقع راننده خودرو پرایدی جلوی پایم نگه داشت و از آنجا که یک مسافر داشت، ازشدت خستگی و به خاطر زود رسیدن اعتماد کردم و سوار شدم.
 
اما بعد از طی مسافتی، مسافرش پیاده شد و راننده پراید بسرعت تغییر مسیر داد و رو به بیابان رفت. در بین راه هر چه التماس کردم و از او خواستم نگه دارد تا پیاده شوم توجهی نکرد. تا اینکه بعد از طی یک مسیر در جاده‌ای خلوت و خاکی نگه داشت و پس از تعرض وحشیانه به من، پول، مقداری طلا و وسایل با ارزشی که به همراه داشتم را سرقت کرد و بعد هم در بیابان رهایم کرد ورفت.
 
بعد از این ماجرای هولناک، با چشمانی اشکبار و پای پیاده، خودم را به جاده‌ای خلوت رساندم تا با کمک راننده‌های عبوری خودم را به شهر برسانم که چند دقیقه بعد یک خودرو پژو پرشیا مقابلم توقف کرد. این ماشین دو سرنشین داشت که با دیدن آنها به گریه افتادم وپس ازشرح اتفاقی که برایم افتاده بود با التماس از آنها خواستم کمکم کنند.آنها هم مرا سوار کردند اما به جای آنکه به سمت شهر برویم به سمت یک دامداری حرکت کردند. همان موقع به التماس افتادم و از آنها خواستم به من رحم کنند. اما آن دو ناجوانمرد هم بدون توجه به التماس‌هایم مرا به یک  دامداری کشاندند و بی‌رحمانه آزار و اذیتم کردند. حتی یکی از آنها که سیامک نام داشت وقتی مقاومت مرا دید خواست خفه‌ام کند که همدستش مرا از دست او نجات داد. بعد از آن مرا در بیابان و در تاریکی شب رها کردند و متواری شدند.تا اینکه بالاخره با کمک یک راننده جوانمرد به کلانتری رسیدم.
 
با شکایت زن جوان، پرونده‌ای در شعبه چهارم دادسرای جنایی پایتخت تشکیل شد و دستور تحقیقات ویژه در این خصوص صادر شد.تا اینکه کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران با ردیابی‌های تخصصی موفق شدند یکی از سرنشینان خودرو به نام ناصر را دستگیر کنند.
 
این تبهکار زمانی که در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت به جرایم سیاهش اعتراف کرد وبه دنبال دستگیری او دو متجاوز دیگر هم با ردیابی‌های تخصصی دستگیر شدند.
 

دو تن از متهمان صبح دیروز از زندان به شعبه هشتم دادگاه کیفری تهران منتقل شدند و تحت محاکمه قرار گرفتند. محاکمه‌ای که پشت درهای بسته و به‌صورت غیر علنی برگزار شد و پس از دو ساعت قضات ختم جلسه را اعلام کردند تا پس از شور رأی خود را درباره متهمان صادر کنند.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها