بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
سه‌شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - 2024 March 19
کد خبر: ۱۱۳۵۲۱
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۵۰
با توجه به مطرح‎شدن بحث بازبینی در شورای ساختاری اصلاحات، گفته شده است که همان ساختار قدیم شورا محور قرار گیرد. مشکل اصلی این است که اولا اصلاحات فقط بحث سازماندهی‎اش مطرح نیست، بلکه بحث گفتمان آن هم است.
مهم‌تر از بحث سازمان اصلاحات، بحث گفتمان اصلاح‎طلبی است که متناسب با شرایطی که امروز ما با آن مواجه هستیم، به‌روز شود و با خواسته‎های افکار عمومی مطابقت پیدا کند. نکته دوم در مورد سازمان اصلاحات این است که آنچه که باعث می‎شود که این ساختار و جریان اصلاح‌طلبی نتواند موثر باشد، بعضا نوع ساخت قدرت در کشور، فقدان تاثیر‎پذیری از احزاب و همچنین پرهزینه‎بودن فعالیت‎های حزبی است که نهایتا منجر به این شده که بخشی از افرادی که چهره‎های شاخص سیاسی هستند به جای اینکه در احزاب حضور داشته باشند، به صورت فردی فعالیت می‎کنند و این مساله باعث می‎شود که آن رونق اصلی احزاب کنار گذاشته شود. به همین دلیل شاهدیم که هر ساختاری که مطرح می‎شود هیچ جایگاهی برای اشخاص حقیقی قائل نمی‎شوند. تا زمانی که چنین مساله‎ای در کشور ما وجود دارد و ما نخواهیم آن را ترک کنیم، دچار نقایص و مشکلاتی خواهیم بود. گرچه واقعیت امروز جامعه، حضور برخی چهره‎های تاثیرگذار است، اما اگر قالب این را که اکنون فرصت وجود دارد، درست نکنیم در نهایت آنچه که در ادامه خواهیم داشت طبیعتا به حاشیه رانده‎شدن کار تشکیلاتی و حزبی و در عین حال ارج گذاشتن بر فعالیت‎های بدون هویت تشکیلاتی است. لذا هر اتفاقی که می‎خواهد در جبهه اصلاحات بیفتد برای اصلاح این سازمان باید منجر به تاثیرگذاری بیشتر احزاب به جای اشخاص حقیقی شود. کل موضوع در این رابطه است. همان‌طور که گفته شد دو مشکل در ارتباط با ساختار شورای سیاستگذاری وجود دارد: یکی اینکه احزاب در کشور ما به ویژه احزاب اصلاح‎طلب میزان تاثیرگذاری‎شان هم‌اندازه نیست و ما در شورای سیاستگذاری می‎خواهیم به همه آنها وزن یکسان دهیم. چون این مساله را همه می‎دانیم، می‎خواهیم این ضعف و هم‎اندازه نبودن را به واسطه حضور برخی اشخاص حقیقی در این مجموعه جبران کنیم ولی این خود یک چالش جدیدی را ایجاد می‎کند. اگر بنای شورای سیاستگذاری بر این باشد که صرفا در واقع بر مبنای شخصیت‎های حقوقی و احزاب شکل گیرد و باید آنها هم توسط یک نهاد بی‎طرف اعتبار‎سنجی شوند از جهت اینکه تا چه میزان می‎توانند تاثیرگذار باشند و همچنین حضور هر کدام از این احزاب متناسب با وزن خود در شورای سیاستگذاری باشد. این کم هزینه‎ترین و آسان‎ترین کار است وگرنه ما هر بار الگویی را تعریف می‎کنیم، می‎بینیم که آن نقص دارد و به خاطر نقص آن، بندهایی از آن‎را دور می‎زنیم. نهایتا آن آنچه اتفاق می‎افتد این است که یک دلخوری نسبت به این‎گونه عملکردها به وجود می‎آید. بخشی از مردم نسبت به وضع وجود رضایت ندارند، اما می‌دانیم که آنهایی هم که معتقد به روش‎های رادیکال هستند، زیاد نیستند. بنابراین هنوز هم جریان اصلاح‌طلبی دست بالا را دارد. منتهی همان‌طور که گفته شده متاسفانه به دلیل یک نوع حمایت بی قیدوشرط از دولت و همچنین عملکرد برخی نمایندگان در مجلس، شرایطی ایجاد شده که افراد نتوانند جایگاه اصلاح‎طلبی را حفظ کنند. بنابراین نیازمند یک مانیفست برای حضور در انتخابات هستیم. مردم باید احساس کنند که اصلاح‌طلبان تشنه قدرت نیستند که به هر دری بزنند تا بر کرسی قدرت دست یابند. از این طریق شاید بشود اعتماد مردم را بازگرداند و پاسخی باشد برای همه چیزهایی که امروز دغدغه مردم است. اگر این پوست‎اندازی و اصلاح گفتمانی صورت گیرد، قطعا انتخاب اکثریت مردم جریان اصلاح‌طلبی خواهد بود.



علی تاجرنیا، فعال سیاسی اصلاح‌طلب
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها