بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 03
کد خبر: ۱۷۶۸۵
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۴۵
ترور «شعبان بی‌مخ» و زنده ماندن پس از خوردن سیانور از جمله خاطرات جالب عزت‌الله مطهری از دوران انقلاب است.
تدبیر24: عزت‌الله مطهری (شاهی)، در خصوص خاطرات خود از زمان انقلاب گفت: یکی از خاطرات من مربوط به تابستان ۵۱ و ترور شعبان بی مخ می شود.

وی افزود: سال ۵۱ به همراه چند نفر از بچه های انقلابی محل تردد شعبان جعفری (بی مخ) را شناسایی کردیم و به محض مشاهده وی، من ۵ گلوله به او شلیک کردم.

مطهری ادامه داد: شعبان نقش بر زمین شد اما هنوز نفس می‌کشید، قرار بود تیر نهایی را یکی دیگر از بچه‌ها شلیک کند اما با آمدن نیروهای پلیس کار ما نیمه تمام ماند.

این مبارز انقلابی تصریح کرد: شعبان بی مخ از این ترور جان سالم به در برد اما دیگر نتوانست به کارهایش ادامه دهد و خانه نشین شد.

وی با اشاره به دستگیری خود در اسفند سال ۵۱ گفت: من ۳ روز قبل از دستگیری خوابی دیدم که در شرایطی قرار گرفتم که تیر خوردم، خون از بدنم می‌رود و در همان حال که بین زمین و آسمان بودم اسم امام حسین(ع) را آوردم.

مطهری گفت: پس از اینکه از خواب بیدار شدم احساس خطر کردم و رفتم از چند نفر از جمله پدرم خداحافظی کردم، چون احساس می‌کردم زمان مرگم فرا رسیده است.

وی افزود: من روز دستگیری هیچ سلاحی همراه خود نداشتم، چرا که یکی از دوستانم سلاح را به امانت گرفته بود و قرار بود من آن روز سلاح را تحویل بگیرم، به همین جهت با لباسی شبیه گداها به نزدیکی محل قرار رسیدم که ناگهان در یکی از خانه‌ها باز شد و نیروهای پهلوی به محض شناسایی من شروع به تیراندازی کردند.

این مبارز انقلابی در خصوص خوردن سیانور هنگام دستگیری گفت: قبلاً سیانور را داخل کپسول می‌ریختند اما چون زمان اثربخشی آن طولانی بود پس از مدتی به این نتیجه رسیدیم که سیانور را داخل شیشه‌های آمپول ب کمپلکس بریزیم، چرا که سیانور وقتی با خون مخلوط شود سریعتر اثر می‌کند.

وی ادامه داد: من هم آن روز یکی از این شیشه‌ها را زیر زبان داشتم، به محض تیر خوردن شیشه سیانور را با دندان شکستم و اشهد خود را خواندم اما مرگ قسمت من نبود و زنده ماندم.

مطهری گفت: زمانی به هوش آمدم که شیلنگ آبی را در گلویم کرده و آب را با فشار درون دهانم می‌‏ریختند تا بالا بیاورم و اثر سیانور از بین برود،

این مبارز انقلابی خاطرنشان کرد: پس از به هوش آمدن در بیمارستان شهربانی به شدت ناراحت بودم ولی خدا کمک کرد و توانستم با بهره‌گیری از ایمان، سختی‌ها و شکنجه‌های ساواک را تحمل کنم. 
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۰:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۳
0
0
تیتر کثیفی انتخاب کردی
خیلی از گردانندگان سابت شما لایقتر هستند برای این لقب
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها