آيا اصولگرايان در دوراني که سري سوا بادولت قبلي داشتند،کلامي درباره همراهي بيش از 100 نفر همراه رييس جمهور در سفر نيويورک ابراز کردند؟آيا آنها هرگز انتقادي ازهزينه هاي ميلياردي که در سفرهاي استاني . . .
تدبیر24: ماجراي تلخي که از جانب مخالفان دولت در ارتباط با برگزاري مراسم جشني زنانه که توسط همسر رييس جمهور در کاخ سعدآباد پيش آمد و تبديل به بحران سياسي شد و بازبودن دست مخالفان رييس جمهور براي ساخت فيلم هايي عليه روحاني - که از قضا توسط دفتر رييس جمهور، «ناصحيح» خوانده شده است- مقدم بر هر امر ديگري، متاسفانه، نزول سطح اخلاقي بخش هايي از جريانات سياسي را به نمايش مي گذارد. آنچه بر اين تلخي دامن مي زند، سوال و جواب ها و محتواي برخي جملات و عباراتي بود که در حاشيه جلسه روز چهارشنبه هفته گذشته مجلس اتفاق افتاد. از ماجراي فيلم هايي که يک موسسه بر ضدروحاني ساخته، فعلامي گذريم.
اما در موضوع نخست، مجلس مورد مناقشه، مجلسي زنانه بوده است و صرفنظر از آنکه در اين مجلس دقيقا چه اتفاقاتي افتاده و آيا امر خلاف عرف، شرع و اخلاقياتي در آن صورت گرفته يا نه، علي القاعده امري است که مردان يا به تعبير شرعي نامحرمان، نمي توانسته اند از آن خيلي علم و آگاهي پيدا کرده باشند. با وجود اين نکته بديهي، مخالفان دولت مدعي هستند که نه تنها از جزييات آنچه در آن مجلس اتفاق افتاده، علم و اطلاع و آگاهي دارند بلکه به نظر مي رسد ظاهرا فيلمي هم از آن در اختيارشان است. بحث بر سر محترم شمرده شدن حريم خصوصي نيست.
بحث بر سر آنکه آيا حريم خصوصي شهروندان بايد دست کم از منظر شرعي، رعايت شود يا نشود نيست. بحث بر سر اينکه آيا در دولت مورد قبول تندروها، کسي مي توانست فيلمي عليه احمدي نژاد بسازد و به وي اتهام بزند و تقاضاي پخش در دانشگاه ها را نيز داشته باشد هم نيست. بحث متاسفانه خيلي ابتدايي تر از اينهاست. بحث بر سر آن است که کساني که در فقره مجلس زنانه همسر رييس جمهور - از قبل- درصدد گزارش يا فيلمبرداري برآمده اند و صدالبته که قصد و غرضشان بهره برداري سياسي از اين کار بوده، به استناد کدام مجوز و حجت شرعي، عرفي و اخلاقي، اقدام به چنين کاري کرده بودند؟ آيا واقعا حريم خصوصي به کل معنا و مفهوم خود را در منازعات سياسي ما از دست داده است؟
آيا واقعا هدف تا به اين حد، وسيله را توجيه مي کند؟ به راستي پاي کدام هدف مقدس و پاي کدام مصالح و منافع ملي در ميان بوده که اقتضا مي کرده تا يک ميهماني خصوصي که همسر رييس جمهور، ميزبان آن بوده، ابزاري شود براي تهديد به افشاگري و حمله به دولت؟ فرض بگيريم برخي انتقادات به آن محفل وارد بوده باشد. آيا به راستي هدف منتقدان دولت، اصلاح و تذکر بوده يا يافتن مستمسک و بهانه اي براي حمله به دولت؟ آيا بسياري از موارد اينچنيني که در دولت مورد حمايت اصولگرايان اتفاق مي افتادند، هرگز با واکنشي از اين دست مواجه مي شدند؟ صرفا به عنوان يک نمونه، آيا اصولگرايان در دوراني که سري سوا با دولت قبلي داشتند، کلامي درباره همراهي بيش از يکصدنفر همراه رييس جمهور در سفر نيويورک ابراز کردند؟ آيا آنها هرگز انتقادي از هزينه هاي ميلياردي که در سفرهاي استاني رييس جمهور قبلي ريخت وپاش مي شد وارد کردند؟ در همه جاي دنيا عرف است که همسر رييس جمهور، برخي وظايف و امور اجتماعي را برعهده مي گيرد. در جمهوري اسلامي ايران بديهي ترين و ابتدايي ترين چنين وظيفه اي، تجليل از مقام زن در روز بزرگداشت زن است.
اين چه استدلالي است که اگر همسر رييس جمهور مي خواستند چنين مراسمي برگزار کنند، در منزل شخصي شان بايد آن را ترتيب مي دادند که بيت المال هزينه نشود؟ اگر عين همين ماجرا در زمان آقاي احمدي نژاد هم اتفاق افتاده بود منتقدان اصولگراي امروز، همين واکنش را نشان مي دادند؟ نه تنها، به نظر مي رسد که ما اخلاق را کنار گذاشته ايم، بلکه صفاتي چون کرامت، سعه صدر، مروت و انصاف را نيز کم کم داريم فراموش مي کنيم. گويي براي بسياري از ما، ملاک و معياري براي «حسن و قبح» وجود ندارد و به تعبير فقها، «حسن و قبح ذاتي» براي بسياري از ما خيلي جايگاه روشني ندارد. آنچه در عمل براي ما ملاک و ميزان است، آن است که حسن يا قبح را چه کسي انجام داده است؟ به تعبير ديگر و مع الاسف، «حسن» آن است که دوستان ما انجام مي دهند و «قبح» آن است که مخالفان و رقباي سياسي مان مرتکب مي شوند. به کجا رسيده ايم؟
یا دیانتشان را با سیاست هایشان
و آیا میخواهند با همین روش پیشرو جهان اسلام باشند در مقابل سلفی گری بایستند در مقابل کاپیتالیسم حرفها برای گفتن داشته باشند و هر شب در اخبار از انحطاط اخلاقی در غرب بگویند و
تاکی و تا کجا ؟