پیشبینی اعلام استقلال توسط رییس حکومت اقلیم کردستان عراق در ماههای گذشته و بهویژه پس از آغاز تحرکات گروه تکفیری داعش، دشوار نبود.
تدبیر24:سیدجلال ساداتیان - استاد دانشگاه - در یادداشت خود در شرق
نوشت: بهنظر میرسد فرصتطلبی پیرامون شرایط امروز عراق، در دستور کار
مسعود بارزانی است. سناریوی ملحقسازی منطقه نفتخیز کرکوک و دو قسمت دیگر
که در جنوب اقلیم کردستان وجود دارد، تا به اینجا توسط کردها به پیش رفته و
نیروهای «پیشمرگه» دقیقا در این نقاط مستقر شده و از کمک به دولتمرکزی،
اجتناب ورزیدهاند.
اما بحث بر سر «امکان» یا «بهصلاح » بودن این اقدام است. دولتمرکزی و
مرجعیت شیعه در عراق به سمت بسیج نیرو و امکانات، گام برداشته و با پاکسازی
تدریجی که در ارتش و سیستم اداری ایجاد شده؛ امیدوارند به بخشی از امکانات
از دسترفته دست یابند و شرایط را مساعدتر کنند اما اینکه تجزیه عراق
«ممکن» باشد موضوعی است که نباید از ذهن دور بماند و اینکه «درست» باشد،
پاسخ قطعا منفی است.
پس از اعلام مواضع بارزانی، کشورهای فرامنطقهای نیز نسبت به آن موضع منفی
اتخاذ کردهاند. پیش از این در برخی تحلیلها گفته میشد قدرتهای بزرگ
موافق تجزیه عراق هستند که نگارنده در همان زمان ضمن رد این تحلیلها،
یادآور شد بهدلیل پیچیدگیهای بیشتری که بر هم خوردن تمامیت ارضی عراق
برای همه طرفهای درگیر ایجاد خواهد کرد، این امر با موافقت قدرتهای غربی و
روسیه مواجه نخواهد شد.
از دیگر سو، ایران و ترکیه نیز با این مساله به طور جدی مخالف هستند. نفع
اصلی این اتفاق، برای تروریستهای داعش و کشورهای حامی و همنوای آنان مانند
عربستان و رژیم اسراییل خواهد بود. این امر در چارچوب قانون اساسی،
غیرقابل پذیرش است و نباید منافع منطقهای و اختلافات رییس اقلیم کردستان
با نوری مالکی، منافع ملی را تحتالشعاع قرار دهد.
طرح ادعای استقلال، نوعی «به مرگ گرفتن» برای راضی شدن به «تب» را تداعی
میکند. در عین حال؛ آنچه وضعیت عراق را شکل میدهد «تعادل قدرت» خواهد
بود. اینکه بسیج نیروها و آموزشها و ساماندهی نیروهایی که در داخل عراق
صورت میگیرد تا چه حد بتواند ثبات و استحکام را به این کشور بازگرداند،
مهمتر از کنشهای سیاسی مثلا در سطح پارلمان این کشور است.
اگر این نیروها بتوانند مناطق استراتژیک را باز گردانند و نوعی تعادل را
رقم بزنند آنگاه بارزانی هم ناگزیر به پذیرش شرایط دولت مرکزی و تنظیم
روابط با آنها خواهد شد در غیر اینصورت، صرف تحرکات پارلمانی و نیروهای
سیاسی، نمیتواند تعادل سیاسی را رقم بزند.