بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 02
کد خبر: ۴۱۶۷۴
تاریخ انتشار: ۰۹ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۵
انتخاب دکتر محمد سرافراز به عنوان رئیس جدید سازمان صداوسیما، به نظر می رسد می تواند نویدبخش روزهای خوشی برای رسانه ملی باشد.
تدبیر24: شاید انتخاب علی اصغر پورمحمدی به عنوان معاون سیما که مورد حمایت هنرمندان تلویزیونی هم هست، دلیلی بر این مدعا باشد، اما سؤال اصلی این است که سرافراز در دوران مدیریتش با توجه به نقاط ضعفی که در این رسانه دیده می شود و همچنین وجود رسانه های رقیب، چه اقداماتی را باید در دستور کار داشته باشد و چه اصلاحاتی را باید سامان دهد؟

این سؤالی است که سه تن از اهالی رسانه در اتاق کنفرانس روزنامه ایران به آن پاسخ دادند. محمود فلاح تهیه کننده تلویزیون که تهیه کنندگی مختارنامه را بر عهده داشته است و با 21 سال فعالیت در سمت مدیر تولید کل سازمان، از قدیمی های سازمان صداوسیما محسوب می شو، اصغر توسلی از برنامه سازان رسانه و حسین سلطان محمدی منتقد تلویزیون دیگر میهمان ما در این میزگرد بودند.

برای شروع بحث، به باور شما نقاط ضعف عمده دوره قبل در مدیریت سازمان صداوسیما چه بوده است و در حال حاضر باید برای ارتقای کیفی رادیو و تلویزیون چه راهکارهایی درپیش گرفته شود؟

توسلی: همین الان چیزی حدود 40 هزار کارمند در صداوسیما هستند. 5هزار نفر تولید کننده هستند و 35 هزار نفر هم در بخش های دیگر فعال هستند. متوسط اگر حقوق این افراد را ماهی دو میلیون تومان حساب کنیم، ماهی 80 میلیارد تومان حقوق پرداخت می شود برای این چیزی که امروز روی آنتن می بینیم. مهم تر اینکه همین چیزی را که روی آنتن می بینیم هم این 40 هزار نفر تولید نکرده اند.

بخشی از آنچه می بینیم، تولید کسانی است که خارج از این جمع فعالیت می کنند. یعنی همان چیزی را که تقریباً پسندیده تر و قابل دیدن است افراد داخل سازمان تولید نمی کنند. در کنار این، ما بیش از 60 شبکه تلویزیونی داریم. شبکه هایی که اکثرشان مشابه هم هستند.

به هر حال این چیزی است که وجود دارد و اینکه از این به بعد چه اتفاقاتی می افتد، بسیار مهم است. به نظرم این تنه بد هیبت درشت کم دانش را باید تراشید، کوچکتر و فهیم تر و تخصصی ترش کرد.

بسیاری از شبکه ها با هم همپوشانی دارند و مشابه هم کار می کنند و واقعاً باید تخصصی شوند. خوشحالم جمعی که در این میزگرد آمدند، کاربلد و مطلع اند.

فلاح: مدت طولانی در صداوسیما کار کردم و الان خوشحالم از انتخاب آقای سرافراز. خیلی خوشحالم، مدیری انتخاب شده که تجربه طولانی فعالیت در سازمان دارد؛ آقای سرافراز بیش از 20 سال در سازمان سابقه دارند. قطعاً وقتی فردی با این تجربه می آید، معاونانش را هم درست انتخاب می کند. این را می شود از انتخاب درست آقای پورمحمدی به عنوان معاون سیما متوجه شد.

تمام تلاشی که در سازمان انجام می شود و این تعداد کارمندی که آقای توسلی اشاره کرد، برای این است که ببینیم خروجی گیرنده تلویزیون چیست و از رادیو چه صدایی می شنویم. برنامه ریزی سازمان این بود که شبکه های تخصصی شکل بگیرد که متأسفانه به هدفش نرسید و نتیجه مثبتی از آن ندیدیم. من خودم در تشکیلات اساسی سازمان از ابتدا بودم و گذشته از اینکه برخی شبکه ها رسالتشان را انجام دادند یا ندادند، کارهایی را خارج از وظیفه شان انجام دادند و چارت سازمانی درست رعایت نشد، مثلاً قبلاً مدیران شبکه ها اختیاراتی داشتند که الان ندارند. به نظرم باید بیشتر به مسائل کیفی پرداخت تا مسائل کمی.

سال 60 یا 61 بود که مهندس حجت که مدتی معاونت سیما را بر عهده داشت می گفت، من مدیر شبکه ای می خواهم که هر روز پوشه طرح و ایده برنامه سازی در دست داشته باشد اما متأسفانه طی این سال ها معاونت سیما و مدیران شبکه درگیر مسائل تجهیزاتی، فنی و مالی بودند یعنی از آن رسالت اصلی خودشان دور شده اند. مدیران ما دیگر فرصت کار کیفی ندارند در واقع آنقدر که مشغله شان، برآورد و امضای چک و... است فرصت ندارند به کیفیت توجه کنند و این موضوع باید رسیدگی شود.

سلطان محمدی: تورم نیروی انسانی در سازمان بسیار شدید است. شبکه های برون مرزی مانند پرس تی وی که به اقتضای رقبای بیرونی همچون الجزیره و سی ان ان با حداقل نیرو، سعی می کنند حداکثر بازدهی را داشته باشند، همچنین شبکه تماشا که براساس شنیده ها با 11 نیرو، فعالیت می کند اما در بقیه سازمان تورم نیروی انسانی به چشم می خورد. نه تنها سازمان صداوسیما که دیگر نهادها هم با کمبود بودجه مواجه هستند، 23 شبکه را روی سیستم دیجیتال می توان دریافت کرد که 7 شبکه قرآن، مستند، پویانمایی، ورزش، سلامت، بازار، افق (شبکه انقلاب اسلامی) تخصصی هستند، شبکه های شما و آی فیلم هم موظف شدند، محصولات ایرانی را نمایش دهند. نقطه مقابل شبکه های شما و آی فیلم، تماشا و نمایش هستند که بیشتر آثار خارجی نمایش می دهند. این تخصصی شدن ها به ظاهر دیده می شود مثلاً در بخش خبر هم شبکه خبر خودمان را داریم. شبکه خبر انگلیسی ما پرس تی وی و العالم شبکه خبری عربی است. شبکه جام جم برای ایرانیان خارج از کشور است.

در زمینه آثار داستانی، بحث بودجه تلویزیون را اذیت کرد و سوژه های سریال های ما چندان ماندگار نیستند. مثلاً روزگار جوانی که در زمان حاضر در حال بازپخش است برخی از سوژه هایش الان در زندگی عادی و روزمره مردم به چشم می خورد. آن زمان آپارتمان نشینی تازه در کشورمان در حال گسترش بود اما با وجود گذشت سال ها از تولید آن سریال، چیزهای ساده ای را در آن می بینیم که همین حالا هم مردم با آن دست به گریبان هستند در حالی که سریال های فعلی ما چنین ویژگی ندارند. این ها معضل سال های اخیر تلویزیون است و تلویزیون نشان داد که این ساختار عظیم 40، 50 هزار نفری در زمینه اقتصاد هنر و جذب سرمایه دانش بسیار پایینی دارد. مثلاً اینکه آقای سیروس مقدم در سریالش آن اسپانسر را پررنگ نشان می دهد، شاید درایت خود آقای مقدم است برای اینکه کارش را پیش ببرد، یک اسپانسر درشت را پیدا می کند.

این تعداد افراد زیادی که در سازمان کار می کنند سال ها فرصت داشتند که ظرافت و درایت به خرج دهند و تجربه های گوناگون شبکه های خصوصی را در خارج از کشور بررسی کنند تا راهکارهای متناسب با شبکه های خودمان پیدا کنند. درست است که در کشور ما شبکه های خصوصی به استناد قانون اساسی قابلیت شکل گیری ندارد اما ما تجربه شبکه افق را داریم این شبکه واگذار شده به ساختاری خارج از سازمان که او برنامه ها را مدیریت و جمع بندی کند. در همین مسیر اگر تجربه افق می تواند شکل بگیرد برای سایر شبکه ها نیز باید چنین درایتی انجام شود.

آقای فلاح نقل قولی از مدیری داشتند که مدیر شبکه فقط باید پوشه برنامه هایش دستش باشد، اگر واقعاً چنین اتفاقی می افتاد، آن موقع به نقطه آرمانی می رسیدیم در حالی که رقابت با رسانه های خارجی سازمان را وادار کرده که واکنش کمی نشان دهد و تعداد شبکه ها را زیاد کند و از آرشیو، برنامه های تکراری پخش کند و طبیعی است گاهی برنامه از دستش در برود مثلاً می بینیم که یک سریال از دو شبکه آی فیلم و تماشا همزمان در حال پخش است.

و حتی در کنار آی فیلم یا تماشا از شبکه ای که قبلاً از آن پخش شده، نیز دوباره روی آنتن می رود.

سلطان محمدی: بله، این ها نشان می دهد واکنش صداوسیما به آنچه از بیرون وارد می شود به عنوان تنها خط تبلیغاتی صوتی و تصویری نظام ما که مجبور است یک تنه بار مقابله با همه مدل رقیب را به دوش بکشد، واکنش کمی است. صداوسیما تنها مانده است و نتوانسته بیشتر از واکنش کمی از خودش واکنش دیگری نشان دهد. الان هم از آقای سرافراز که در بخش بین الملل مدیریت داشت و معمولاً با نیروهای اندکی حرکت کرده، می شود این انتظار را داشت که چینش نیروی انسانی را اصلاح کند. هزینه های جاری را کاهش دهد، نیروهای موجود را کارآمدتر کند و به سمت برنامه سازی درست و اصولی برود.

آقای سرافراز در آی فیلم، پرس تی وی، هیسپان تی وی تجربیات خوبی داشت و در جریان سازی موفق عمل کرده اند و این نشان می دهد که می توانیم از تلویزیون پیشتازی ببینیم به جای اینکه واکنشی عمل کند. در واقع در حوزه برون مرزی از آقای سرافراز پیشتازی دیده شده و انتظار می رود در دیگر عرصه ها نیز شاهد این موضوع باشیم. نشان اولیه این پیشتازی را می توان در انتخاب آقای پورمحمدی دید. فردی بشدت قدیمی و حرفه ای حتی فراتر از 30 سال سابقه کار.

درباره یکی از چهره های جنگ به نام دریاقلی سورانی که فیلم

شب واقعه از داستانش ساخته شد، فیلم مستندی می دیدم که آن گوینده ای که با دریاقلی سورانی مصاحبه کرده همین آقای پورمحمدی است. او به قدمت انقلاب در صداوسیما تجربه دارد. این نشانه ها، ما را امیدوار می کند که هم چینش نیروی انسانی صداوسیما اصلاح شود و هم در بحث ایده یابی از حالت واکنشی به حالت جریان سازی برسد. امیدواریم حالا که قرار است صداوسیمای ما انحصاری باشد، انحصاری پویایی باشد.

چه کنیم که با نگاه های سلیقه ای مواجه نشویم و حرفه ای های دورمانده از تلویزیون به این رسانه برگردند؟ نمونه این موضوع هم خود شما هستید آقای توسلی که سال هاست کم کار شده اید؟

توسلی: من هم به سهم خودم خوشحالم از وجود آقای سرافراز و آقای پورمحمدی. به روزگار جوانی اشاره شد. من به تنهایی سازنده روزگار جوانی نبودم. طرح اولیه آن سریال مربوط به آقای مفید مدیر وقت شبکه تهران بود. مدیران باید از سلایق مختلف استفاده کنند؛ وقتی نگاه ها یکدست باشد، اتفاقی ایجاد نمی شود.

آقای فلاح اشاره کرد که مدیر شبکه باید پوشه طرح در دست داشته باشد و آقای مفید از آن مدیران بود. بسیاری از تولیدات خوب شبکه تهران در زمان آقای مفید بود. مفید از نظرات مختلف استفاده می کرد و باند و دسته خاصی نداشت.

اینجا بحث جوانگرایی هم مطرح می شود. مثلاً در همین مثالی که درباره روزگار جوانی زدید، اصغر فرهادی فیلمنامه سریال را نوشته که آن زمان جوان بود ولی به او اعتماد شد و او هم به این اعتماد پاسخ خوبی داد.

توسلی: بله و آقای مفید با شناخت هم این کار را می کرد و به هر کسی کار نمی سپرد. می دید هر فردی در چه زمینه ای توانایی زیادی دارد و از آن توانایی استفاده می کرد. یکی از مسائل مهمی که آقای سرافراز باید به آن بیندیشد، انتخاب مدیرانی است که سلایق و نگاه های مختلف داشته باشند. برنامه سازان ما همه انسان های شریفی هستند و به نظام معتقدند، همه ما این گونه هستیم. من 30 سال است که برای تلویزیون کار می کنم و برنامه می سازم. آقای فلاح که فقط 20 سال از عمر کاری اش را مدیر بوده است. وقتی مدیران شبکه ها یکدست باشند، مدیران گروه ها و مشاوران آن ها نیز یکدست خواهند شد. تهیه کننده ها و برنامه سازان هم یکدست می شوند و نتیجه خروجی می شود، مشتی برنامه خنثی و بی تأثیر. وقتی این تفاوت ها باشد خروجی برنامه ها خوب و قابل دیدن خواهد بود.

فلاح: من هم با آقای توسلی موافقم حتی می توانیم وسیع تر نگاه کنیم. من چندین بار در مصاحبه هایم گفته ام. ما در صداوسیما تهیه کننده به معنای واقعی این حرفه نداریم. تهیه کننده های ما مجری طرح هستند.

آقای توسلی اشاره کرد که مدیران از فکرهای مختلف باید استفاده کنند و در همین باره مثالی می زنم. در زمان آقای لاریجانی پیشنهاد تولید سریالی داده شد درباره توابین، من به عنوان تهیه کننده انتخاب شدم. گفتم قصه توابین کشش زیادی ندارد. سازمان، مرحوم سیف الله داد را پیشنهاد کرد و گفتم اگر قرار است من تهیه کننده باشم، خودم کارگردان انتخاب می کنم و آقای میرباقری را انتخاب کردم. برای این کار دلیل داشتم. می خواستم سریالی دیدنی، تولید شود و انتخاب آقای میرباقری هم به این دلیل بود که می گفتم وقتی او سریال امام علی(ع) را کار کرده، پس می تواند در ساخت سریال اینچنینی موفق عمل کند.

تا اینجای داستان من تهیه کننده بودم اما وقتی وارد ماجرای برآورد و... شدم، من تبدیل به یک مجری طرح شدم که باید دنبال پول می رفتم. اگر تعریف درست تهیه کننده را در سازمان رعایت کنیم، به نقاط خوبی خواهیم رسید. تهیه کننده نباید مجری طرح باشد، مجری طرح یعنی مدیر تولید قوی در حالی که تهیه کننده باید طرح ارائه بدهد و تولید فکر کند.

آقای ضرغامی در ابتدای ریاستش برای تهیه کننده چارچوبی را تعیین کرد همچنین برای دیگر بخش ها اما متأسفانه ادامه پیدا نکرد. ما باید در سطح مدیران شبکه، مدیران گروه ها و تهیه کننده، افکار مختلفی داشته باشیم. تهیه کننده نباید برود سازمان و به او بگویند این طرح، این کارگردان و... برو برنامه ات را بساز بلکه باید به او بگویند در راستای مشخص شده طرح و ایده بیاور و کارگردان را هم خودت طبق شرایطی که ما می گوییم، انتخاب کن. در این شرایط کلی فکر و ایده داریم و کارهای زیادی تولید می شود.

آدم ها نیز کنار گذاشته نمی شود

فلاح: بله، می گویند کارگردان نباید تدوین کند به این دلیل که در این حالت علاوه بر تدوینگر، کارگردان هم نظر دهد و با این شیوه به کیفیت کار کمک می شود.

یکی از مشکلاتی که در سازمان وجود دارد این است که مدیران شبکه ها و مدیران گروه دغدغه آنتن را برای آینده ندارند و دغدغه شان نهایتاً محدود به یک هفته بعد می شود. به این فکر نمی کنند که برای سال آینده چه کنیم. پیشنهاد من از ابتدای انقلاب این بود که تیمی را آماده کنیم که دغدغه برنامه سازی برای یک سال بعد را داشته باشند. این پیشنهاد منجر به تأسیس مرکز سیما فیلم شد که وابسته به هیچ شبکه ای نبود و خودش آثاری را بر اساس ضوابط معاونت سیما تولید می کرد که متأسفانه با مرور زمان شرح وظایف سیما فیلم فرق کرد و عوض شد. مثلاً دوره ای گفتند که سیما فیلم فقط سریال الف ویژه بسازد یا فقط تله فیلم بسازد و همین موضوعات کارکرد سیما فیلم را کمرنگ کرد. ما باید به آینده فکر کنیم و الان هم نباید انتظار داشته باشیم مدیران شبکه هایی که انتخاب می شوند سریع اوضاع را درست کنند، شاید مدتی طول بکشد.

توسلی: یک مورد دیگر که در سال های اخیر رخ داد و برای خود من هم پیش آمد، نگاه مدیران است. مجموعه «با من حرف بزن» را در 26 قسمت ساختم که از بین 500 پرونده قضایی 26 پرونده را انتخاب کردیم. این مجموعه شامل موضوعات روز و دغدغه های مردم بود. این کار را تولید کردیم اما زمان پخش دچار آسیب شد مثلاً چند قسمت را به یکباره قطع و مجدداً پخش می کردند، آن هم در زمان نامناسبی مثل نیمه شب. 26 قسمت طوری پخش شد که مخاطبان زیادی آن را ندیدند. وقتی با مدیر گروه مربوطه صحبت کردم، عنوان کرد که ما می خواهیم کاری پخش کنیم که برایمان مشکل ایجاد نکند. این اواخر اکثر مدیران دنبال کارهایی بودند بدون بو، بی خاصیت و بی تأثیر.

نکته ای که باید توجه کنیم این است که به مدیران جسور و کارآمد نیاز داریم. تعدادی از مدیران فعلی بیشتر دنبال این بودند که کارهایی شبیه اسلاید موزیک پخش کنند که کسی نه خوشش می آید، نه بدش می آید، نه خوشحال می شود، نه ناراحت می شود. می خواهند آنتن پر شود و به کسی هم پاسخگو نباشند و این اصلاً موضوع خوبی نیست.

به نظرم یکی از کارهایی که آقای سرافراز می تواند داشته باشد، انتخاب مدیران جسور است. وقتی مدیران جسارت نداشته باشند، برنامه های خنثی و بی خاصیتی را می بینیم که باعث می شود مردم به شبکه های ماهواره ای روی بیاورند. برخی از مردم ما با تلویزیون قهر هستند. روزگاری بود که وقتی برای تولید برنامه ای به کوچه و خیابان می رفتیم، مردم از ما استقبال می کردند و از ما با چای و شیرینی و شربت پذیرایی می شد اما الان اینطور نیست.

این اتفاق بد است و باید اصلاح شود.

سلطان محمدی: توقع مان از سابقه پیشتازی آقای سرافراز این است که تلویزیون را از حالت خنثی بودن خارج کند بخصوص در بخش داخلی. نکات ریز و ملموسی در جامعه داریم که تلویزیون می تواند با مدیریت خوب به نفع کشور از آنها بهره بگیرد. سیستم تلویزیون ما باید در حدی جریان ساز باشد که از همان لحظه اخبار اول را مدیریت کند و گزینشی عمل نکند. اگر اخبار را درست مدیریت می کردیم، مخاطبان بیشتری جذب می شدند. در بحث های ورزشی و مسائل هسته ای و... نیز باید به شیوه درستی عمل می کردیم. اگر تلویزیون در همه این موارد نگاه ملی را اعمال کند، می تواند عملکرد بسیار بهتری داشته باشد. در تمام موارد اینچنینی تلویزیون باید پیشتاز باشد.

تلویزیون باید دید و بینش مخاطب را زیاد کند و این هم لزوماً با میزگردهای تکراری انجام نمی شود.

حتی مناظره های روز جمعه هم تکراری شده است. مثلاً همین مناظره اخیر روز جمعه درباره اپراتورهای تلفن همراه، شلوغ ترین اپراتور کشور، نیامد. اصلاً به فراخوان تلویزیون اعتنا نکرد یا باور ندارد یا اصلاً احترام نمی گذارد یا قایل به قدرت آن نیست. در حالی که در صداوسیما دائماً تبلیغات این اپراتورها را شاهد هستیم و همچنین تبلیغات دیگر طرح های تجاری را. قدرت تلویزیون در بحث های ملی و اینکه زبان مردم باشد باید نمود بیشتری پیدا کند.

نگاه ملی باید در چینش مدیران بعدی اعمال شود و اینکه مشخص شود برای قشر سیاسی خاصی کار نمی کنند آن موقع تمام دوستانی که بیرون مانده اند و تمام فکرهای خلاق که سال ها برنامه سازی نکرده اند، دوباره به کار و فعالیت می پردازند. در دوره جدید باید از تجربیات پیش رو و ضعف های گذشته درس بگیریم و بدانیم در چه جهانی هستیم و رقبا را بشناسیم تا بتوانیم پیشتاز باشیم.

یکی از تجربیات این بود که زمانی آقای خاتمی مردان آنجلس را به پاپ هدیه می داد چرا مختار نامه را هدیه سیاسی نکردیم یا واژه سازی هایی که انجام می شد. برنامه سازهای قدیمی به نشانه های ایرانی هم فکر می کردند الان همه نشانه ها الصاقی و مصنوعی است.

توسلی: و بدون تفکر.

سلطان محمدی: بله، بدون تفکر. معمولاً از تلویزیون انتظار داریم نشانه های ملی بودن را به خوردمان بدهد. در نظام تبلیغانی امریکا این موضوع را می بینیم. رسانه های امریکایی همیشه گوشه ای از اخبارشان پرچم امریکا هست اما تلویزیون ما متأسفانه پرچم ایران را برعکس نشان داد. در بازی های آسیایی هر ورزشکاری روی سکو رفت هلال های پرچم ایران غلط طراحی شده بود و تلویزیون ما اصلاً به این موضوع ورود نکرد. این مثال ها حاوی نکاتی است که باید تلویزیون ما به آنها توجه کند.

شاید کل بحث ما در جمله ای نهفته بود که آقای توسلی اشاره کرد. اینکه مردم با تلویزیون قهر کرده اند. فکر می کنید چه اتفاقاتی باید بیفتد که مردم با تلویزیون آشتی کنند؟

توسلی: به نظرم در همه زمینه ها در مرحله اول تلویزیون راستگو باشد و دوستان جدید به برنامه سازان اعتماد کنند. همه ما به انقلاب اسلامی علاقه مند و وابسته هستیم. در دفاع مقدس هم بودیم. پس به هم اعتماد کنیم و یکدیگر را بپذیریم. ضمناً از تفکرات و سلایق مختلف استفاده کنیم.

فلاح: من هم روی اعتماد به برنامه سازان تأکید می کنم. مدیران فکر نکنند فقط خودشان می توانند طرح بدهند بلکه آنها باید چارچوب ها را تعیین کنند و از برنامه سازان در همان چارچوب ها طرح بخواهند. از تجربیات برنامه سازان قدیمی استفاده کنند. خودشان به تنهایی تصمیم نگیرند بلکه از برنامه سازان نظر خواهی کنند.

سلطان محمدی: حرف های دوستان کامل است فقط می خواهم اضافه کنم مردم را بیشتر در نظر بگیرند مثلاً قبلاً ضبط و پخش سریال ها تقریباً همزمان بود و بازخورد نظرات و واکنش های مردم را در ادامه تولید در نظر می گرفتند. از این رو باید از نظرات مخاطبان بیشتر استفاده کرد. مدیران جدید حتماً افق رو به جلو و نقاط آرمانی و... را لحاظ می کنند اما در همه این موارد باید کاری کنند که مردم خودشان را در آثار احساس کنند. اگر این موضوع خوب مدیریت شود، اتفاقات خوبی خواهد افتاد و فاصله تلویزیون و مردم کم خواهد شد.

منبع: روزنامه ایران
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها