بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 01
کد خبر: ۴۵۵۰۶
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۸:۲۱

تدبیر24: معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان در گفت­وگویی صریح با روزنامه اعتماد از کارشکنی عده ­ای در جهت کاهش مشارکت اجتماعی جوانان انتقاد کرده است.

گلزاری در این گفت و گو با انتقاد از حذف عنوان برنامه حمایت از تشکل های اجتماعی جوانان و زنان در ذیل بودجه وزارت ورزش و جوانان گفت: احساس می كنم عده یی در بدنه كارشناسی می خواهند دولت را از پایگاه اجتماعی خود جدا كنند. مگر می شود كه عناوینی مانند حمایت از تشكل ها و مشاركت اجتماعی جوانان را حذف كرد. این یك نشانه است. آن هم در سال ۹۴ كه بدون تردید نظام علاقه مند به حضور پرشور و با انگیزه جوانان در انتخابات مجلس است. دولت باید تشكل های جوانان را مهم بداند و این مساله در بودجه نویسی هم باید لحاظ شود. از بزرگان دولت می خواهم به این مساله ورود پیدا كنند و نگذارند یك بی رغبتی در تشكل های جوانان پدید بیاید.

وی تعامل، حمایت و برنامه ریزی برای سمن های جوانان نیز از مهم ترین وظایف اجرایی وزارت ورزش و جوانان دانست و افزود: وزارت ورزش و جوانان از معدود دستگاه هایی است كه در توافق با وزارت كشور اعتبارنامه تشكیل سازمان های مردم نهاد را به جوانان می دهد. از روز اول یكی از شعارهای این معاونت ترغیب جوانان به حضور در فعالیت های اجتماعی و تشكیل سازمان های مردم نهاد بوده است. كسانی كه این بخش بودجه را برای جوانان نوشته اند نگاه شان این بوده كه در خوش بینانه ترین حالت همین وضعیت حفظ شود و در جهت افزایش مشاركت جوانان هیچ كار جدیدی انجام نشود. همان وضعیتی كه از دولت قبل به میراث رسیده، خوب است. به خاطر همین موضوع است كه از بزرگان دولت می خواهم ورود كنند.


متن کامل گفت­وگوی معاون ساماندهی وزارت ورزش و جوانان با روزنامه اعتماد بدین شرح است:

اخیرا با درگذشت خواننده جوانی با نام مرتضی پاشایی روبه رو بودیم. جامعه شناسان معتقدند كه قهرمانان نسل جوان ما از آدم های سیاسی جدا شده اند و به سمت هنرمندان آمده اند و این نشان دهنده درون شان است. شعرهای مرتضی پاشایی به شدت غمگین است و امیدی در آن نیست. شبكه های اجتماعی در یك سالی كه ایشان سرطان داشتند خیلی فعال بودند و قطعا در این زمینه نقش داشتند. مسوولان آیا متوجه هستند كه جوان های ما با این گرایش دارند یك سری مفاهیم را می رسانند؟
نمی دانم اما امیدوارم كه متوجه باشند. ما در جشن بخشش كه در خرداد سال ٩٢ برگزار شد و شخصیت هایی چون جناب سید حسن خمینی، سركار خانم ابتكار، وزیران محترم ورزش و فرهنگ، بسیاری از قضات و مقامات قضایی، برخی اساتید حوزه و دانشگاه به همراه جمعی از هنرمندان و ورزشكاران كه در گرفتن عفو فعالیت داشتند در آن حضور پیدا كردند از مرتضی پاشایی دعوت كردیم كه خواننده جشن باشد. او همان زمان با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می كرد و در دوران درمان خود بود اما با رویی گشاده این دعوت را پذیرفت. در همان زمان برخی مسوولان اجرایی جشن بخشش به من گفتند سالن در زمان اجرای مرحوم پاشایی دو بخش شده بود. بخش ابتدایی تالار وحدت كه بیشتر مقامات و شخصیت ها نشسته بودند و بخش عقب تر جوانان حاضر در مراسم. نیمه اول سالن در زمان اجرا واكنشی نشان نمی داد و شاید حتی نمی دانستند كه این خواننده با بیماری سرطان در حال مبارزه است. اما چند ردیف عقب تر برخی جوانان سالن شعرها را زیر لب زمزمه می كردند و بعضی حتی اشك می ریختند. در نخستین ساعاتی هم كه این جوان هنرمند فوت كرد در اینستاگرامم درگذشت ایشان را تسلیت گفتم و نخستین مقام دولتی بودم كه اظهارنظر كردم. من هم قبول دارم كه پدیده مرتضی پاشایی باید از زوایای مختلف بررسی شود. برنامه یی را شبكه سوم سیما در نظر دارد درباره تفاوت های بین نسلی دهه های ٥٠ ، ٦٠ و ٧٠ بسازد. پژوهشگران این برنامه پیش ما آمدند و من برای اینكه با آنها همكاری كنیم از یك دانشجوی خوب دهه ٧٠ دعوت كردم و بخشی از تحقیقات را به او دادم و نگاهش را خواستم. دختری ٢١ ساله بود كه حرف جالبی زد. گفت ما دهه هفتادی ها افرادی هستیم كه هیچ مرجعی نداریم، نه اینكه قبول نداریم بلكه برای ما مراجع رسمی علمی و فرهنگی و الگوهای ورزشی و هنرمندان رنگ باخته اند. نه سیاسیون و نه مذهبیون و نه ورزشكاران دیگر مرجع ما دهه هفتادی ها نیستند. با ناراحتی هم می گفت كه ما آدم های بی تكیه گاه و سرگردانی هستیم. این مساله آسیب می زند. می گفت افرادی مثل مرتضی پاشایی انگار به این سرگردانی و سرگشتگی ما نزدیك ترند و خود او هم همین گونه بود و برای همین می تواند برای ما نه اینكه مرجع باشد بلكه نشانه یی از همذات پنداری ما باشد تا در پشت جنازه اش فریاد غربت و سرگشتگی سر دهیم. می گفت ما بچه های بدی نیستیم اما شماها را قبول نداریم. به خودمان هم فشار آوردیم كه شما را باور كنیم اما نمی شود. به نظرم مرتضی پاشایی نماد یك نسل است نه شخص مرتضی پاشایی بلكه پدیده پاشایی كه نمایانگر و نشانگر سرگشتی است. نمی گویم بی هویتی یا حتی ناامیدی، بلكه می گویم سرگشتگی و مقداری هم بی تكیه گاه بودن دهه هفتادی ها را نشان می دهد. پدیده مرتضی پاشایی باعث شد تا ما متوجه شویم مثل اینكه میلیون ها جوان ما این گونه اند. این جمعیت نه طغیانگرند و نه پدیده سیاسی اند بلكه تك تك اینها سرگشتگی دارند و در عین حال بچه های خوبی هستند. خیلی از این بچه ها ظاهر عصیانگری دارند اما درون شان دنیایی پر از غم است. این موضوع بسیار نگران كننده است. به نظر من وضعیت جوانان با این موضوع پدیدار و نشان داده شد. روانشناسان بحثی دارند با عنوان آزمایش های فرافكن مثلاهنر، خصوصیت فرافكنی درون انسان ها را دارد، بنابراین من معتقدم كه پاشایی درون جوانان ما را نشان داده است و كمكی به ما است و می تواند مثل یك تست باشد. مثلاتست معروف لكه های جوهر كه یك كاغذی می دهند تا فرد با نقاشی كردن روی آن یا نگاه كردن به نقاشی آن، درونش مشخص شود، به نظر من مرتضی پاشایی یك ابزار تشخیصی فرافكن است كه ما متوجه شویم درون جوان ها چه می گذرد.

قدرت شبكه های اجتماعی در این بین بار دیگر دیده شده است. در این شرایط، استقبال جوانان از این شبكه های اجتماعی و مقابله مسوولان را چگونه می بینید؟
اول باید اعتماد ایجاد شود. شبكه های اجتماعی گویی صدها هزار نفر را یك جا جمع كردند و انگار اعتماد به آن بیشتر از من واقعی است و خود این هم قابل بحث است كه گویی اعتماد به مجاز بیشتر از اعتماد به واقع می شود كه باید بررسی شود.

اشتغال یكی از مطالبات اصلی جوانان است. شما در وزارت ورزش و جوانان برای حل این مشكل چه كرده اید؟
انتظار جامعه جوان كشور از ما این است كه برای اشتغال آنان گام های اساسی برداریم. البته معاونت جوانان در سطح اقتصاد كلان فقط می تواند به جامعه گزارش دهد. اما در ذیل كمیته های تخصصی ستاد ملی ساماندهی امور جوانان مباحث موثری در خصوص اشتغال صورت گرفته است. دو كمیته اشتغال و مسكن جوانان و كمیته فضای مجازی جوانان از پویاترین و كاربردی ترین كمیته های تخصصی هستند كه هر دو روی مساله اشتغال تمركز دارند. هم اكنون سه طرح ایجاد مراكز تخصصی و فنی اشتغال، تشكیل جوانسراها و المپیاد شغلی در دستور كار كمیته اشتغال و مسكن جوانان قرار دارد تا بتوانیم به معضل اشتغال جوانان از نگاهی متفاوت توجه كنیم. مراكز تخصصی و فنی كار و شغل می تواند یكی از عوامل بهبود فضای كسب و كار باشد و در شرایط فعلی معقول ترین روش افزایش بهره وری در تولید است. جوانان در مسیر اشتغال یابی به حمایت های ویژه یی نیاز دارند تا بتوانند متناسب با استعدادهای خود در مراكز شغلی صلاحیت دار مشغول فعالیت شوند و این مراكز مشاوره می توانند حلقه واسطی بین جوانان جویای كار و كارفرمایان باشند. تاكید ما بر تولید دانش و افزایش توانمندی جوانان است و طرح هایی مانند مراكز مشاوره اشتغال می تواند به این موضوع كمك موثری كند چرا كه در كشورهای پیشرفته نیز این مراكز وجود دارند و توانسته اند اقدامات خوبی را نیز انجام دهند. كمیته تخصصی فضای مجازی نیز تمركز خود را بر موضوع فضای مجازی با رویكرد فرهنگ سازی استفاده از فضای مجازی و موضوع اشتغال قرار داده است. طرح ملی توانمندسازی جوانان برای كسب و كارهای فضای مجازی تدوین شده و منتظر تصویب آن و انجام مراحل قانونی اجرای این طرح هستیم.

بحث ازدواج یكی از مهم ترین بحث های این معاونت است و در این میان، پدیده ازدواج سفید نیز مدتی است در گفته های مسوولان انعكاس زیادی دارد. به نظر شما چه سیاستی باید در مقابل این پدیده اتخاذ شود؟
باید توجه كرد كه پدیده های مختلفی در جامعه وجود دارد اما اینكه میزان گستردگی این پدیده ها چقدر است تا بتوانیم آنها را آسیب جدی تلقی كرد و در مقابل آنها سیاست های پیشگیرانه و پیشروانه اتخاذ كرد، بحث دیگری است. داشتن شاخص در خصوص برنامه ریزی برای آسیب های اجتماعی امری ضروری است. طلاق هم آسیب است و ثبت می شود و سازمان ثبت احوال مرتب آمار می دهد كه آیا این آسیب به طور منظم رو به افزایش یا كاهش است. اعتیاد را نیز می توان ازطریق آمار دستگیر شدگان مشخص كرد. حتی پدیده هایی مثل خشونت هایی كه منجر به دستگیر شدن می شوند مشخص است و ثبت می شود. بحث ازدواج سفید در حالی مطرح می شود كه شاهد هستیم پدیده هایی مثل انواع انحرافات دیگر نیز در كشور وجود دارد و تعدادشان خیلی بیشتر از ازدواج سفید است اما نه پدیده شده است و نه به عنوان آسیب از آنها نام برده می شود. من معتقدم هیچ منبعی در كشور برای ثبت این نوع ازدواج نداریم البته در كشورهای دیگر وجود دارد. اما در ایران وجود ندارد بنابراین افرادی كه می گویند این نوع ازدواج خیلی زیاد است باید آمار ارایه كنند و بگویند بر اساس كدام شاخص كمی یا زیادی آن را تشخیص داده اند. نكته دیگر این است كه اگر از مردم سوال شود آیا در خانواده شما یا نزدیكان شما دختر و پسری را می شناسید كه بدون عقد شرعی در حال زندگی اند؟ شاید كمتر از این موضوع مطلع باشند .

بنابراین شما معتقدید كه آمار ازدواج سفید در ایران پایین است؟
بله به نظر من آنقدر كم است كه نه مردم می شناسند و نه متخصصان گزارش داده اند و جای رسمی هم برای ثبت ندارد. به همین دلیل به نظر من آنقدر كم است كه نباید به آن دامن زد چرا كه این كار خودش باعث اشاعه آن می شود. نكته دیگری كه در این مبحث خلط شده است ازدواج سفید با خانه مجردی است. ازدواج سفید از اینجا آمده است كه شناسنامه دو طرف سفید است یعنی دو نفر هستند كه با هم همسرند و آدم های بی بند و باری نیستند و نباید آنها را با مفهوم برخی از خانه مجردی كه در آن آدم هایی هستند كه انواع و اقسام فسق و فجور را انجام می دهند، یكی دانست.. همین الان خانه مجردی بیشتر از ازدواج سفید است. پس خانه مجردی با ازدواج سفید متفاوت است. خود خانه های مجردی هم دو دسته است، هم سالم است و هم پرآسیب. سالم آن است كه پدر دختر یا پسر دانشجو در تهران یا شهرستان خانه یی برای فرزندش اجاره كرده است تا ادامه تحصیل دهد. برخی مسوولان وزارت كشور اعلام كرده بودند دخترانی كه در خانه های مجردی زندگی می كنند زیادند اما باید توجه كرد كه این تعداد، به معنای فراری شدن از خانه نیست. بسیاری از آنها زندگی دانشجویی دارند. یا مثلاجوانی كارگر است و با دوستش زندگی می كند یا نمونه هایی از این دست اما خانه های مجردی پرآسیب كه یك نفر در آن زندگی نمی كند و انواع و اقسام آسیب ها را هم دارند پدیده یی جدی است و باید با آن مبارزه كرد. اغلب ازدواج های سفید در غرب رخ می دهد اما خانواده ها می دانند كه فرزندشان بدون ثبت ازدواج در جایی در حال زندگی اند و نام آن را به هم باشی، هم بالینی، هم خانگی و... ترجمه كرده اند. من قصد تایید ازدواج سفید را ندارم. این ازدواج ها در غرب نیز مشكل ایجاد كرده و آسیب های آن مورد مطالعه قرار گرفته است. اما تاكید می كنم كه محل تجمیع فسق و فجور و بی بند و باری به معنای برخی خانه های مجردی نیست. ما حتی آماری نداریم كه مشخص كند آیا این ازدواج های سفید در ایران، با آگاهی خانواده انجام می شود یا خیر؟ در مراكز مشاوره انحرافات اجتماعی بسیاری كه برخی از آنها واقعا نیز نادر است هم دیده می شود. اما اینكه چرا در این یك سال به این موضوع تا این حد پرداخته شده جای سوال دارد. یكی از نگرانی های جدی من این است كه بیان طرح ازدواج سفید برای ناامن كردن جامعه و ذهنیت دادن به افراد در جهت تخریب ارزش ها در این دولت باشد. صاحبنظران متعددی در ایران گفته اند كه این پدیده در كشور كم است و آمار نداریم و حتی آنقدر كم است كه ما نباید به مقابله پیشگیرانه با آن برویم ولی عده یی باز این موضوع را دوست دارند پررنگ جلوه دهند. به نظرم نباید این داستان را وارد هیاهوهای سیاسی كنیم. من در مصاحبه مطبوعاتی سال گذشته ام با سوالی درباره ازدواج سفید روبه رو شدم. در آن روز هم گفتم كه من هم خانگی را نقد می كنم و گفتم كه چه آسیب هایی دارد و گفتم كه در ایران كم است اما اگر هم باشد می شود آن را با رویكردهای فقه پویای شیعه به خانواده برگرداند اما دوستان گفتند كه دكتر گلزاری ازدواج سفید را تایید و بقیه ازدواج ها را سیاه نامیده است. من هم تمام حرف های رسانه هایی كه درست و نادرست از سخنان من را منتشر كرده بودند در یك جزوه آوردم و به كمیسیونی مربوط به آسیب های اجتماعی كه در دفتر مقام معظم رهبری تشكیل می شد، دادم. در سایت دولت هم نوشتم كه من مخالف ازدواج سفیدم و آمارش هم اینقدر نیست و حرف های من هم این نیست. اما حالاببینید كه می گویند چرا آقای گلزاری می گوید ازدواج سفید نیست؟! از آغاز این دولت این پروژه دارد می چرخد. یكی از كارشناسان گفته است كه بخشی از این ٣٠ درصد دختران مجرد حتما ازدواج سفید كرده اند. این جمله خیلی توهین آمیز است. چرا باید فكر كنیم هر دختر جوان مجردی به سمت ازدواج سفید می رود و چقدر علمی است و با كرامت دختران ما همسان است؟ اگر می گویند تعدادش زیاد است بیایند آمار بدهند. یا اگر هر كار پژوهشی در این سال ها انجام داده اند منتشر كنند تا بتوانیم بر مبنای آن برنامه پیشگیری را تدوین كنیم. نمی شود عده یی مدام بگویند این شیوه ازدواج در كشور خیلی زیاد است یا رو به رشد است اما برای ادعای خود نتوانند مستندات بیاورند. البته آنجا كه چهره های سیاسی وارد میدان می شوند می توان از اهداف شان آگاه شد اما انتظار از چهره های دانشگاهی این است كه همواره مستندات علمی خود را در تبیین پدیده ها اعلام كنند. نكته آخر این است كه بر فرض ازدواج سفید زیاد باشد آیا وظیفه یی بر گردن وزارت ورزش و جوانان است؟ الان از هر پنج ازدواج یكی منجر به طلاق می شود، در تهران از هر سه ازدواج یكی منجر به طلاق می شود و آمار سالانه ١٦٠ هزار طلاق را ایجاد كرده است. مگر وزارت ورزش و جوانان مسوول است؟ متولی این آسیب ها كیست؟ یك معاونت در كل دستگاه های كشور؟ در حوزه ازدواج و خانواده در حال حاضر ۱۱ میلیون جوان در آستانه ازدواج داریم كه مهم ترین وظیفه معاونت جوانان برنامه ریزی برای آنهاست.

آخرین خبر از طرح تفكیك جوانان از ورزش چیست؟
امروز همه بر ادغام نادرست حوزه ورزش و جوانان صحه می گذارند. اخیرا مطلبی را دیدم از جناب آقای هاشمی طبا، رییس سابق سازمان تربیت بدنی كه از رییس جمهور خواسته بود سازمان تربیت بدنی را احیا كند. این چه ادغامی است كه در حوزه جوانان همه می نالند و حالاصدای ورزشی ها هم دارد درمی آید. من بارها گفته ام كه كار مجلس هشتم تنها یك ادغام نبود. حوزه جوانان را مثله كردند. امروز معاونت جوانان در خود وزارتخانه دستش از داشته های سابق خودش كوتاه است. در همین بودجه سال ۹۴ در حوزه جوانان، پژوهش ها و مطالعات در زمینه امور جوانان، حمایت از پایان نامه های مرتبط با امور جوانان و حمایت از فعالیت های جوانان ایران در حوزه بین الملل پیش بینی شده اما تصمیم گیری در این حوزه ها هم با معاونت جوانان نیست. در وزارت ورزش معاونت جوانان یكی از هفت معاونت است. شخص وزیر هم كه از چهره های دانشگاهی شناخته شده در ورزش است. معاونت ورزش قهرمانی، ورزش همگانی و بانوان كه به صورت مشخص فعالیت ورزشی می كنند. معاونت حقوقی كه جناب آقای دكترخادم مسوولیت آن را برعهده دارند، هم خودشان ورزشكار بوده و هم مسوولیت های مشخصی در حوزه ورزش به ایشان محول شده است. معاونت فرهنگی كه جناب آقای دكتر احمدی مسوولیت آن را برعهده دارند از ابتدای تاسیس وزارت ورزش و جوانان مهم ترین وظیفه اش فرهنگ سازی در ورزش بوده است. خود ایشان نیز سال ها رییس انجمن ورزشی نویسان بوده اند. آقای دكتر مناف هاشمی هم به عنوان معاون مالی یكی از مهم ترین دغدغه هایش تامین اعتبار بودجه ورزش بوده و این را می توان از مجموعه مصاحبه های ایشان دید. آقای ناظمی هم به عنوان مدیركل روابط عمومی نسبتش با ورزش روشن است. تمام مدیران كل استان ها گرایش ورزشی دارند. معاون جوانان مدیركل هم تنها معاون جوانان نیست. معاون فرهنگی هم هست یعنی یك نفر برای كار دو معاونت در استان ها. این یعنی جوانان تنها هستند. چه در ساختار كشوری و چه در ساختار این وزارتخانه. عده یی مدام می گویند مشكل جوانان ورزشی ها هستند. اصلااین گونه نیست. مقصر این وضعیت نه وزیر است و نه معاونان. اتفاقا تمام افرادی كه ذكر كردم به معاونت جوانان و بنده تاكنون لطف داشته اند و سعی كرده اند در جهت تسهیل امور همه نوع همكاری بكنند. ساختار این مشكل را دارد. خب طبیعی است در این شرایط بودجه معاونت جوانان هم ۱۲ درصد بودجه كل وزارت ورزش و جوانان است. بودجه ورزش رشد ۵۰ درصدی می كند اما بودجه جوانان هیچ رشدی نمی كند.
البته مساله اصلی برگرداندن نقش نظارت و هماهنگی بین دستگاه ها و بخش هاست و بودجه در اولویت های بعدی قرار دارد. هرازچندگاهی عده یی مصاحبه می كنند كه مشكلات جوانان همان مشكلات جامعه است یا قبلاكه سازمان ملی جوانان داشتیم چه اتفاقی برای جوانان افتاده بود كه حالادنبال احیا آن هستید. این عده كه امروز دیگر اقلیت بسیار كمی را در بین كارشناسان، مدیران و حتی اصحاب رسانه تشكیل می دهند اگر خدایی نكرده حب و بغض شخصی نداشته باشند خیلی تجربه اجرایی و مدیریتی كلان ندارند. به هرحال داشتن یك ستاد فرماندهی ولو ضعیف بهتر از نداشتن آن است. با این تفاصیل در آخرین جلسه شورای عالی جوانان جناب آقای دكتر جهانگیری، معاونت راهبردی ریاست جمهوری را مامور كرد تا در خصوص ساختار جوانان جمع بندی نهایی را انجام دهد. جلسات متعددی در معاونت راهبردی انجام شد و مشكلات و موانعی كه از ادغام ورزش و جوانان به وجود آمده مورد بررسی كارشناسان و مسوولان دستگاه های مختلف قرار گرفت. اخیرا وزیر ورزش و جوانان هم اعلام كرده اند كه نظر معاونت راهبردی بر تفكیك حوزه جوان از ورزش است. البته باید ساختار جدید هم مورد بررسی قرار گیرد تا در جلسه آینده شورای عالی جوانان جمع بندی نهایی و پیشنهاد معاونت راهبردی به رای گذاشته شود.
امیدوارم دولت تدبیر و امید مساله جوانان را یكی از حیاتی ترین مسائل خود بداند و با درایت شخص رییس جمهور محترم همان طور كه سازمان مدیریت و برنامه ریزی احیا شد سازمان ملی جوانان نیز در سال آینده احیا شود.

برای جوانان در برنامه ششم توسعه چه جایگاهی را متصور هستید؟
اخیرا مصاحبه از خانم دكتر مولاوردی منتشر شد كه به بیان مشكلات و نگرانی های ایشان در خصوص زنان بازمی گشت. این دغدغه ها در خصوص حوزه جوانان هم كاملامصداق دارد. به هر حال مشكل ساختار، نیروی انسانی و بودجه از مهم ترین مشكلات حوزه جوانان هم هست. اما مهم ترین تصمیم گیری به قانون برنامه ششم بازمی گردد. به هرحال این قانون نقشه راه دولت و دستگاه های اجرایی است و اگر به درستی تدوین شود بسیاری از مشكلات حل خواهد شد. ما هم نگران جایگاه جوانان در برنامه ششم هستیم. اصولافعالان اجتماعی كمی نگران تدوین برنامه ششم توسعه هستند. به هرحال دولت از زمانی كه سركار آمده با مشكلات اقتصادی و بین المللی فراوانی دست و پنجه نرم كرده و بخش عمده یی از انرژی خود را صرف حل این معضلات كرده است. همین رویكرد باعث نگرانی صاحبنظران اجتماعی شده است. بسیاری از افراد منصف محدودیت ها و تنگناهای دولت را درك می كنند اما وقتی قرار است برنامه پنج ساله تدوین شود باید نگاه جامعی داشت. فعالان حوزه جوانان، زنان و فعالان اجتماعی نگرانند كه این بخش ها در قانون ششم نادیده گرفته شود.

این روزها كه بحث بررسی بودجه دستگاه ها بسیار مطرح است. وضعیت بودجه جوانان را در لایحه بودجه ۹۴ چگونه می بینید؟
متاسفانه هنوز پس از سه سال از ادغام نامبارك حوزه جوان با ورزش و تشكیل وزارتخانه اعتبارات برنامه جوانان در ذیل فصل فرهنگ، هنر، رسانه های جمعی و گردشگری تامین می شود. در این شرایط بدون تردید مسائل فرهنگی و هنری نسبت به مساله جوانان در اولویت قرار می گیرد.
از سویی دیگر ماده ۴۱ قانون برنامه پنجم توسعه كاملامورد بی مهری قرار گرفته است. در این ماده باید تمامی دستگاه های مرتبط با جوانان بخشی از اعتبارات خود را صرف مسائل جوانان می كردند. اما متاسفانه تنها برای سازمان تبلیغات اسلامی، صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد این بودجه در نظر گرفته شده است. همین بودجه هم شفاف نیست و معلوم نیست دستگاه ها ذیل چه برنامه هایی آن را برای جوانان هزینه می كنند و میزان تاثیرگذاری این برنامه ها چقدر است.
اما مساله مهم تر حذف عناوین اصلی و كاربردی فعالیت همچنین امسال تعداد عناوین برنامه های ذیل ردیف بودجه كاهش پیدا كرده است. همان طور كه در گزارش های قبلی روزنامه اعتماد هم آمده بود. ردیف برنامه های حمایت از تشكل ها و مشاركت اجتماعی جوانان و زنان و حمایت از برنامه های اوقات فراغت جوانان و ازدواج نیز حذف شده است. هرچند برخی معتقدند كه این حذف به معنی كاهش بودجه نیست چون در فعالیت ها تحت عناوین كلی پیش بینی شده است. البته همین فعالیت ها هم جای سوال دارد. یعنی بودجه حمایتی از تشكل های جوانان را كاهش دادند اما فعالیتی را اضافه كرده اند تحت عنوان كمك به جوانان ایرانی. خوب این برنامه چه مفهومی دارد؟ سازو كارش چیست؟ سازوكار كمك به جوانان مگر چیزی به غیر از فعالیت هایی است كه قانون برای ما پیش بینی كرده است. آن وقت از بودجه كار قانونی و رسمی ما كم می شود و به یك برنامه گنگ و مبهم و خلق الساعه اضافه می شود. اجازه بدهید كمی صریح تر صحبت كنم. احساس می كنم عده یی در بدنه كارشناسی می خواهند دولت را از پایگاه اجتماعی خود جدا كنند. مگر می شود كه عناوینی مانند حمایت از تشكل ها و مشاركت اجتماعی جوانان را حذف كرد. این یك نشانه است. آن هم در سال ۹۴ كه بدون تردید نظام علاقه مند به حضور پرشور و با انگیزه جوانان در انتخابات مجلس است. دولت باید تشكل های جوانان را مهم بداند و این مساله در بودجه نویسی هم باید لحاظ شود. از بزرگان دولت می خواهم به این مساله ورود پیدا كنند و نگذارند یك بی رغبتی در تشكل های جوانان پدید بیاید.

البته گفته می شود این عنوان برنامه به معاونت زنان ریاست جمهوری داده شده و همین امر موجب افزایش بودجه آنان شده است.
باور كنید از افزایش بودجه معاونت زنان بسیار خرسندم. به عنوان یك كارشناس حوزه خانواده امیدوارم این افزایش بودجه بتواند كمك حال آنها باشد. هرچند كه باور دارم اگر به توسعه متوازن و پایدار معتقدیم باید در جهت حمایت از اقشاری چون زنان و جوانان گام های موثرتری برداریم كه با این بودجه ها امكان پذیر نیست. دغدغه ما چیز دیگری است. وزارت ورزش و جوانان از معدود دستگاه هایی است كه در توافق با وزارت كشور اعتبارنامه تشكیل سازمان های مردم نهاد را به جوانان می دهد. تعامل، حمایت و برنامه ریزی برای سمن های جوانان نیز از مهم ترین وظایف اجرایی ما است. از روز اول یكی از شعارهای این معاونت ترغیب جوانان به حضور در فعالیت های اجتماعی و تشكیل سازمان های مردم نهاد بوده است. كسانی كه این بخش بودجه را برای جوانان نوشته اند نگاه شان این بوده كه در خوش بینانه ترین حالت همین وضعیت حفظ شود و در جهت افزایش مشاركت جوانان هیچ كار جدیدی انجام نشود. همان وضعیتی كه از دولت قبل به میراث رسیده، خوب است. به خاطر همین موضوع است كه از بزرگان دولت می خواهم ورود كنند.

با این تفاصیل بودجه یی كه برای جوانان در نظر گرفته شده چه میزان است و چه تفاوتی با بودجه سال گذشته دارد؟
متاسفانه جمع كل اعتبارات پیش بینی شده برنامه های مربوط به جوانان كه در ذیل ردیف وزارت ورزش و جوانان آورده می شود در لایحه بودجه سال ١٣٩٤ نسبت به سال ١٣٩٣ رشدی نداشته است. و این مساله می تواند كمی مشكل ساز باشد. البته نقطه مثبت در بودجه امسال گنجاندن دو تبصره ١٦ و ٢١ در ذیل ماده واحده بودجه در ارتباط با ازدواج، مسكن و اشتغال جوانان است. این دو تبصره می تواند فرصتی جدیدی برای كاهش مشكلات جوانان محسوب شود. تبصره ۱۶ بانك را مكلف می كند كه از طریق بانك های دولتی نسبت به تامین و پرداخت تسهیلات به مبلغ ١٤ هزار و ٤٠٠ ریال از محل پس انداز قرض الحسنه با در نظر گرفتن دوره تنفس دو ساله و در اقساط ده ساله برای ازدواج جوانان و جهت اشتغال مددجویان سازمان زندان ها و اقدمات تامینی و تربیتی كشور به بنیاد تعاون و حرفه آموزی و صنایع زندانیان كشور اقدام كند.البته در این تبصره هم جای وزارت ورزش و جوانان خالی است و هم اولویت ها مشخص نشده است. یعنی اولویت با ازدواج جوانان است یا مددجویان سازمان زندان ها. امیدواریم این مشخص نبودن اولویت ها همان مشكلی را ایجاد نكند كه صندوق قرض الحسنه در خصوص وام ازدواج بارها مطرح كرد. در تبصره ۲۱ نیز دولت با اجرای قانون هدفمند كردن یارانه ها و از طریق اصلاح قیمت ها تا مبلغ ١٣ هزار میلیارد ریال برای تامین بخشی از یارانه سود تسهیلات تامین مسكن حمایتی زوج های جوان، اقشار آسیب پذیر، روستاییان، ساماندهی مسكن در بافت های فرسوده، سكونتگاه های حاشیه شهرها و مسكن مهر و تا مبلغ ١٠ هزار میلیارد ریال برای كمك به برنامه های اشتغال جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاه ها پیش بینی كرده است. نكته مثبت این است كه وزارت ورزش و جوانان یكی از تدوین كنندگان آیین نامه اجرایی این تبصره است.

آیا برنامه هایی كه وزارتخانه ورزش و جوانان در سال گذشته به دنبال اجرای آنها بود با بودجه تناسب داشت یا این وزارتخانه مجبور بود از نهادهای دیگر نیز برای پیشبرد امور خودش یاری بگیرد؟
نباید فراموش كنیم مسائل جوانان كه جمعیتی در حدود ٢٣ تا ٢٤ میلیون نفر در میانگین سنی ١٥ تا ٢٠ سال كشور را تشكیل می دهند، حوزه های مختلف و متنوعی دارد كه هر كدام از این حوزه ها، تكالیف به خصوصی را برای ما تعریف می كنند. تعدادی از این وظایف، تكالیف ذاتی برخی از دستگاه هاست كه می توان از فرآیند آموزش در این رابطه مثال زد. آموزش افراد ۱۵ تا ۲۹ سال در حوزه آموزش و پرورش و آموزش عالی است. از سوی دیگر مسائلی در حوزه وظایف وزارت بهداشت نیز مطرح است. به عبارت دیگر بخش عمده یی از مسائل مربوط به جوانان مانند مسائل سایر مردم كشور است كه سازمان های مشخص اجرایی مسوول رسیدگی به آنها هستند. از مواردی كه به طور مشخص با جوانان ارتباط دارد، می توان اوقات فراغت را نام برد كه بسیار موضوع مهمی است به این دلیل كه اوقاتی است كه فرد نه یك كار خشك و رسمی انجام می دهد و نه آموزش می بیند. ضمن اینكه بیشتر تاثیر پذیری های فرد از محیط و دوستان، در زمان فراغت به دست می آید كه اگر به درستی از آن استفاده شود به سلامت و شادابی و روحیه انسان كمك می كند. اگر این اوقات فراغت را حتی برای یك دانش آموز هم در نظر بگیریم، می بینیم كه مدت زمان زیادی از عمر او را در بر می گیرد كه چون فرد با اختیار خودش كاری را بدون اجبار انجام می دهد، چگونگی بهره بردن از آن اهمیت بالایی دارد. از نظر روانشناسی كارهایی كه در اوقات فراغت انجام می شود، اختیاری است و از این بابت تاثیرش هم بیشتر است. بنابراین یك سری كارهایی به طور خاص مربوط به دستگاه های مشخص است و یك سری دیگر هم در ارتباط مستقیم با واحد یا دستگاهی نیست و به عنوان كار جنبی به آن نگاه می شود. یك سری كارها هم با اینكه بسیار مهمند اما متولی ندارند نمونه آن مساله ازدواج جوانان است كه از تشویق جوانان به ازدواج تا راهكارهای متناسب با فرهنگ ما برای پیدا كردن همسر را شامل می شود. در حال حاضر با توجه به بزرگ شدن جامعه، ترغیب به ازدواج، مساله شده است. به این معنا كه خانواده نمی تواند این كار را انجام دهد. بخشی به مسائل اشتغال بازمی گردد كه مسوولان وزارتخانه كار و امور اجتماعی باید در این زمینه فعالیت كنند اما بخش های نرم افزاری اش به این معنا كه جوانی كه توانایی مالی دارد اما انگیزه یی برای ازدواج ندارد را چگونه به این امر ترغیب كنیم، در حوزه كارهای وزارت جوانان است. بنابراین وزراتخانه های متعددی باید در حوزه جوانان حضور داشته باشند. رسانه ها ظرف انجام این كارند اما متولی وجود ندارد. حاكمیت گفته است كه بخشی از امور جوانان در حوزه ذاتی وزارتخانه هاست كه باید انجام شود و یك سری هم باید منظم شود و تقسیم كاری صورت بگیرد و نظارت انجام شود كه دستگاه ها كار خودشان را انجام دهند. در قضیه مشاركت های اجتماعی جوانان و ترغیب آنها به فعالیت در سمن های جوانان نیز همین گونه است. باید جوانان را علاوه بر تشویق به حضور در عرصه های گوناگون جامعه توانمند كنیم و این مهم نیز از وظایف ذاتی ما است. با این اوصاف می توانم بگویم گنجاندن تبصره ۱۶ و ۲۱ در قانون بودجه نشان دهنده اهتمام دولت به كاهش مشكلات اساسی جوانان است اما عدم رشد بودجه جوانان در ذیل ردیف وزارت ورزش و جوانان می تواند باعث كندی پیشبرد اهداف ذاتی این وزارتخانه در حوزه جوانان شود.

یعنی وزارت جوانان مسوولیت هماهنگ كننده بین نهادهای مختلف مسوول در حوزه جوانان را بر عهده دارد؟
بله، مساله اول بررسی محتوای برنامه ها به این معنا كه متناسب مسائل روز جوانان باشد نیز كار اصلی است. دومین موضوع، نیازهایی جوانان كه در دستگاه ها هست اما نیاز به هماهنگی و غنی تر و به روز شدن دارد و حوزه سوم مربوط به نیازهایی است كه متولی ندارد مثل ازدواج، دنیای مجازی، هویت یابی، سبك زندگی و حتی مساله آسیب های اجتماعی جوانان. در آسیبی مثل مواد مخدر گفته می شود ستاد مستقلی دارد اما مثلادر مشكل طلاق، دستگاهی متولی نیست. مساله خشنونت نیز از این دست است. در بند های الف، ب و ج ماده ٤١ ام برنامه پنجم توسعه آمده است كه دستگاه ها باید بودجه یی برای جونان تخصیص دهند و مشخص كنند كه سهم شان چیست. در این بین باید شاخص هایی برای ارزیابی آنها تعیین شود. متاسفانه این ماده بسیار پرسود برای جوانان را در سال های گذشته جز چهار دستگاه از ٣٠ دستگاه مرتبط با حوزه جوانان انجام نداده اند و همین امر موجب نادیده گرفتن این ماده از سوی قانونگذار در بودجه شده است. به طور خلاصه وظیفه وزارت جوانان دو چیز است: یكی هماهنگ كننده و نظارت بر دستگاه های مربوط به جوانان و دوم كارهایی است كه مشخصا خودش باید انجام دهد. در حوزه دوم چند كار را در نظر گرفته ایم. یكی از آنها مشاركت های اجتماعی جوانان است. ما معتقدیم ان جی او های جوانان نباید سختی های انجمن ها و تشكل های بزرگسالان را داشته باشد.


بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها