طلاق عاطفی چگونه شکل می‌گیرد؟

 تدبیر24: فرناز امیراصلانی  اظهار کرد: طلاق عاطفی و کاهش میل زن و شوهر به یکدیگر زمینه‌ساز کم شدن انرژی مثبت در خانواده شده و موجب می‌شود زوج‌ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شوند، در این شکل از خانواده زن و مرد تنها حکم هم‌خانه را داشته و بنا به مصلحت یا عادت با هم زندگی می‌کنند؛ در واقع درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و بی‌علاقه‌گی و سردی نسبت به شریک زندگی همگی دست به دست هم می‌دهند تا طلاق عاطفی شکل گیرد.

این روان‌شناس ادامه داد: بهتر است بدانیم جدایی عاطفی میان زن و شوهر به شکل زندگی در یک خانه بدون هیچ ارتباطی به غیر از مکالمات ضروری طلاق عاطفی است و در این نوع از جدایی فقط مسایل فرهنگی یا خانوادگی، وجود فرزندان و شرایط اجتماعی مانع طلاق می‌شود و زوجین به اجبار در کنار هم زندگی می‌کنند، از این رو یکی از عوارض این نوع زندگی شکل‌گیری روابط فراخانوادگی و فرازناشویی و آسیب‌دیدگی صداقت اجتماعی است.

وی افزود: پیش از طلاق عاطفی، طلاق روانی یعنی دلخوری و ناراحتی‌های مختلف بین زوجین اتفاق می‌افتد که می‌توان با کاهش توقعات، تغییر سبک زندگی به الگوی ایرانی اسلامی و افزایش گفت‌وگو و تبادل‌نظر تا حد زیادی از بروز آن جلوگیری کرد، البته متاسفانه غرور کاذب افراد تحصیل کرده یکی از مهم‌ترین علت‌های طلاق عاطفی محسوب می‌شود؛ چرا که این قشر بیش از سایر افراد از پذیرش راهنمایی و کمک بزرگ‌ترها اجتناب کرده و به علت سطح سوادشان به مشاوره بی‌اعتقادند، به علاوه هم راستا با همه این موارد می‌توان اشتغال زوجین، مشکلات جنسی و اختلافات مالی را ریشه‌های اصلی رفتاری در بروز طلاق عاطفی دانست.

امیراصلانی با تاکید بر اینکه ازدواج بر پایه تفاهم منجر به جدایی عاطفی نخواهد شد، خاطرنشان کرد: کنار هم قرار گرفتن زوجین و ادامه زندگی صرفا به دلیل وجود بچه‌ها بدترین راه‌حل است؛ چرا که این‌گونه زندگی کردن الگوی بدی برای کودک بوده و منجر به افسردگی، اضطراب، تنش و عصبانیت بیشتر در زوجین می‌شود.

این روان‌شناس تصریح کرد: افراد پیش از ازدواج باید به مشاوره مراجعه کنند و فقط به دلیل خوب بودن یک فرد با او ازدواج نکنند، در واقع باید میان زوجین علاقه نیز وجود داشته باشد و در نظر بگیرند که مراقبت پیش از ازدواج نیز حایز اهمیت است، البته اگر چه طلاق به‌عنوان آخرین راه‌حل در خصوص زندگی‌های فروپاشی شده محسوب می‌شود، اما در برخی موارد ثبت جدایی و طلاق رسمی می‌تواند به بهبود سلامت زوجین کمک کرده و آن‌ها را از ادامه یک مسیر نادرست منصرف کند، به همین خاطر نمی‌توان همه خانواده‌ها را به چشم‌پوشی از طلاق توصیه کرد.

وی تاکید کرد: نباید ترس از جدایی و برچسبی که به زنان مطلقه خورده می‌شود دلیل ادامه رابطه و حفظ زندگی باشد؛ چرا که طلاق عاطفی در موارد حاد و غیرقابل درمان به‌معنای جدایی روحی و معنوی زوجین از یکدیگر بوده و زمینه‌ساز نابودی تعهد زوجین از یکدیگر است، در نتیجه طلاق عاطفی و روانی باید به شکل ریشه‌ای درمان شود و به هیچ عنوان با سماجت ادامه نیابد.