بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 03
کد خبر: ۶۳۶۱۲
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۲
تدبیر24 :غلامحیدر ابراهیمبای‌سلامی- صنعت گردشگری با توجه به کارکردهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می‌تواند محور گفتمان و مبنای تحول و گذار از ژئوپلیتیک به ژئواکونومیک باشد. می‌دانیم ژئوپلیتیک بر حسب مبادله و تعامل جغرافیا، سیاست و قدرت تعریف ‌شده و در ماهیت و اصل مفهوم ژئوپلیتیک، حکومت و مردمان مبتکر، خلاق و اثرگذار وجود دارد که در رویکرد نفتی از آن غفلت شده است. مثلا می‌توان به وضعیت جنوب کشور از خرمشهر و اهواز گرفته تا بوشهر، بندرعباس و چابهار اشاره کرد که از فقیر‌ترین مناطق ایران هستند. مردم این خطه در فرایند مهاجرفرستی قرار دارند و جوانانشان برای پیداکردن کار و حرفه مناسب از مهاجرت به حاشیه شمالی و آرزوی ورود و اقامت در ممالکی مانند امارات متحده عربی، کویت و قطر استقبال می‌کنند. حتی می‌توان گفت فقر شمال و ثروت جنوب این دریا مهم‌ترین علت ادعا و چالش در تغییر نام خلیج‌ فارس است. خلیج‌ فارس از روزگاران کهن پایه جغرافیای ایران است و اکنون تلاش‌های سازمان‌یافته‌‌ای با صرف هزینه‌های گزاف برای تغییر و خدشه نام آن در عرصه بین‌المللی صورت می‌گیرد؛ خطایی که چند سال پیش در نشریه نشنال‌جئوگرافیک روی داد و آنچه در آستانه برگزاری مسابقات المپیک قطر در سال ٢٠١٦ به‌عنوان یک فرایند فرهنگی-ورزشی و با برنامه‌ها و پروژه‌های متعدد ضد‌ایرانی رقم زده می‌شود و میلیون‌ها دلاری که صرف پژوهش‌انگاری، سندسازی، تبلیغ و ترویج عناوین جعلی برای حذف پسوند «پارس» از این مفهوم در آمریکا، اروپا و خاورمیانه می‌شود، نمونه‌هایی از این تلاش‌هاست. چه مشکلی وجود دارد که برخلاف همه تاریخ، تجربه و اسناد متقنی که از استقرار دولت‌‌های هخامنشی به‌عنوان تنها دولت مستقر و حاکم بر خلیج ‌فارس و حواشی شمال و جنوب آن وجود دارد، از سوی ممالکی که رسما در تیول ایران بوده‌اند و تا چند دهه پیش مصداق مفهوم دولت و دریا در قاموسشان وجود نداشته، چنین ادعایی شده است؟ از زمان پیدایش نفت، اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک این منطقه افزایش یافته است. نفت و دولت‌های نفتی موجب شدند مردم محلی و مشارکت آنها در اقتصاد نادیده گرفته شود. بعد از ژئوپلیتیک نفت و مسائل ژئواستراتژیک ناشی از آن، تاکنون گفتمان دیگری برای توسعه و رفاه این مناطق مطرح نشده که به ابعاد مختلف نظام اجتماعی اعم از فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شمال این دریا نگریسته شود و در تحلیل‌ها همواره مفاهیم سیاست و موقعیت جغرافیایی در حد اقتدار منطقه‌ای و حضور نظامی تعریف شده است. فقر نظری و ضعف تحلیل کارشناسی درباره ابعاد اقتصادی و اجتماعی این منطقه موجب شد در استراتژی ملی و بین‌المللی دهه‌های اخیر ایران قدرت اقتصادی و حضور مبتکرانه و نوآورانه مردم در تعامل با منطقه و جهان نادیده گرفته شود.

حتی وقتی در حاشیه خلیج‌فارس ممالک نوکیسه نفتی ظهور و طرح‌های اقتصادی را مبتنی بر تجارت شروع کردند، سیاست‌گذاران در ایران متوجه قدرت اقتصاد و اهمیت رویکردهای تجاری در حفظ اقتدار سیاسی نشدند. از‌این‌رو، ممالک قبیله‌ای حاشیه با جریان قدرت اقتصادی در پی جست‌وجوی هویت برای خود، با رانت‌های نفتی نام، متن، اصل و هویت خلیج‌فارس را به چالش کشیدند. در جریان مدرنیته و فرایند جهانی‌شدن، مناسبات اقتصادی و ساخت شیوه‌های تولیدی و اجتماعی متحول شده است و نیاز به گفتمان‌های جدید برای کسب ثروت احساس می‌شود. توجه به اقتدار اقتصادی، طراحی و رواج گفتمان ژئواکونومیک و ایجاد زمینه برای نوعی پارادایم شیفت و تحول مفهومی در نظام اجتماعی حاکم بر جنوب ایران و خلیج‌فارس یک ضرورت ملی است. خرمشهر، اهواز، ماهشهر، بندرعباس، چابهار و دیگر شهرهای شمال خلیج‌فارس استعداد و پتانسیل آن را دارند که در موقعیت‌های تجاری ممتاز قرار گیرند و با استفاده از فرصت‌های پس از برجام با شهرهای شمال این دریا به رقابت بپردازند و حتی در بلندمدت از آنها پیشی گیرند. طراحی گفتمان اقتصادی مبتنی بر مبادله و تعامل بیشتر بر پایه فرایند میهمانی و میزبانی، سابقه تاریخی عمیقی در ایران به‌عنوان چهارراه جهان و صاحب خلیج‌فارس دارد و از‌این‌رو تعریف استراتژی ملی در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی بر حسب ایجاد گفتمان ژئواکونومیک و ایجاد پارادایم آن با تأکید بر صنعت گردشگری ممکن و میسر است. در سه دهه اخیر گسترش صنعت گردشگری نشان داده که می‌تواند محور این پارادایم جدید باشد و هویت ملی و منافع ملی و بین‌المللی مردم را در بر داشته باشد. مثلا نگاه کنید به آنچه در امارات متحده عربی، مالزی و ترکیه در ٢٠ سال گذشته به وقوع پیوسته است. نام این کشورها در ٣٠ سال پیش در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی آشنا نبودند؛ ولی اکنون از نظر اقتصادی نسبت به دیگر کشورهای منطقه ممتاز به نظر می‌رسند. تغییر رویکرد و گذار از وضعیت ژئوپلیتیک به موقعیت ژئواکونومیک می‌تواند صلح، انسجام و مشارکت مردم منطقه را برانگیزاند. اگر در رویکرد کلاسیک مفهوم ژئوپلیتیک با مفاهیم جغرافیا، نفت و امنیت تعریف می‌شود، در رویکرد ژئواکونومیک، مشارکت مردم، گردشگری، اقتصاد، امنیت و پایداری اهمیت می‌یابد؛ زیرا فرایند میهمانی و میزبانی اگر بر حسب کارشناسی تعریف شود، موجب تعامل، صلح، توسعه و رفاه می‌‌شود. اکنون پس از برجام وقت آن است که عقب‌ماندگی‌های پنج دهه اخیر به‌سرعت جبران شود. ضعف تحلیل از مسائل مهم اقتصادی و سیاسی جهان، محدودیت‌های خودساخته ناشی از رویکردهای سنتی و قشری‌نگری در تعامل با مردم در عرصه ملی و بین‌المللی و ناتوانی در کنترل و هدایت منابع انسانی و مادی کشور و ترجیح دوبی و استانبول به بندرعباس و بوشهر توسط سرمایه‌گذاران ایرانی از مهم‌ترین موانع این حوزه به شمار می‌روند. مجامع، انجمن‌های علمی و دانشگاه‌‌های ایران و حوزه‌های علمیه و علمای آشنا به مقتضیات زمان در کنار سیاست‌های تشویقی، تسهیلات ویژه و تسریع در فرایند سرمایه‌گذاری مشترک، کلید حل این مشکل است.

برچسب ها: تدبیر24 ، گردشگری
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها