رئیس جمهور جدید امریکا برای دولت دوازدهم در جمهوری اسلامی هم می تواند فرصت باشد و هم تهدید باشد. در صورتی که آن دولت سیاست درون زا را در پیش گرفته و با تکیه بر توان عظیم داخل تحریم ها را ناکارآمد نماید یقیناً فرصت است.
تدبیر24 »پیروزی دونالد ترامپ، مرد
جنجالی و شگفتی ساز قرن!، در انتخابات ریاست جمهوری امریکا نه تنها موجب
حیرت و تعجب همه تحلیلگران سیاسی و ناظران جهانی گردید بلکه موجب سردرگمی
برای همه کارگزاران و دولتمردان کشورهای جهان و حتی احزاب دموکرات و جمهوری
خواه در امریکا گردیده و از این رئیس جمهور نوظهور با عناوینی همچون
دیوانه، غیر متعادل، غیرقابل پیش بینی، هرج و مرج طلب و ساختارشکن یاد می
کنند!!!
اینجانب که با دقت هرچه تمام تر مبارزات انتخاباتی و
همچنین مواضع اتخاذ شده دونالد ترامپ چه در دوران مبارزات انتخاباتی و چه
بعد از پیروزی او را پیگیری می کردم، به این جمع بندی رسیدم که بر خلاف
آنچه که گفته می شود ترامپ نه دیوانه است و نه غیر قابل پیش بینی بلکه به
خوبی می داند که چه می کند و به کجا می رود.
من او را چیزی شبیه یک صاعقه آسمانی و عذاب الهی
تشبیه کرده ام که با ساختار شکنی دارد بر فرق صاحبان قدرت و ثروت در امریکا
و نظام سلطه جهانی فرود می آید و بخاطر مظالمی که طی چندین قرن بر ملل
مظلوم جهان وارد آمده است تاوان می دهد و در این راستا دارد ساختار نظام
سلطه را در هم می شکند و همه قواعد حاکم بر این ساختار را زیر پا گذارده و
آنها را به چالش کشانده است.
1_ ترامپ از درون جامعه سرمایه داری و بدون هیچ
پیشینه سیاسی وارد گود سیاست گردیده و از آنجا که در تجارت و اقتصاد سرمایه
داری موفق بوده است اینک که به جهان سیاست وارد شده است از همان دریچه و
بر اساس همان قاعده هزینه و فایده مادی به آن نگاه می کند و وظیفه و رسالت
خود می داند که به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا تنها در حفظ
منافع مادی شهروندان امریکا که تا کنون به نفع اقلیتی از صاحبان قدرت و
ثروت و لابی های قدرتمند نادیده گرفته شده بود تلاش کند.
2- او با استدلال به این امر که جنگ های مستقیم و
دخالت های نظامی امریکا در سراسر دنیا همچون جنگ های کره، ویتنام، عراق و
افغانستان ثمری جز اتلاف هزینه و جان امریکایی ها نداشته و خسارت بار بوده
اند، سیاست خود را بر مخالفت با جنگ سالاری و جنگ افروزی می داند.
3- او در رابطه با متحدین اروپایی و تحمل هزینه های
ناتو تجدید نظر نموده و مدعی است که وجود ناتو و اتحادیه اروپا برای دولت
امریکا جز هزینه، نفع دیگری در بر ندارد و اگر اروپایی ها آن را مناسب
مصالح خود می دانند باید هزینه های مترتبه را خود بپردازند و نباید بر دوش
امریکا باشد و در عین حال مشکلات داخل اروپا همچون مسئله اوکراین را خود حل
کنند و انتظار نداشته باشند که امریکا در روابط خود با روسیه و با سایر
قدرت ها به مدد آن ها آمده و مسئولیت حل آن ها را از امریکا بخواهند.
4- ترامپ بر این باور است که جمهوری خلق چین با
تسخیر بازار بزرگ امریکا با کالاهای ارزان قیمت خود موجب تعطیلی کارخانجات
تولیدی داخل گردیده و کارگران امریکایی را از کار بیکار کرده است و
بنابراین چین باید بپذیرد که با پرداخت تعرفه های جدید، رقابت پذیری با
تولیدات داخل،صنایع تولیدی امریکا نجات می یابد.
5- او اعتراف می کند کشوری که با داشتن 23 هزار
میلیارد دلار بدهی در شرف ورشکستگی و فروپاشی از درون است چگونه می خواهد و
می تواند ادعای ابرقدرتی نموده و هزینه های سنگین آن را بپردازد. پس بهتر
است به درون خود بازگشته و مشکلات خود را برطرف نماید.
6- نگاه ترامپ به سیاست از درون اقتصاد و نفع و زیان
مادی آن می باشد. سیاست بازی های حاکم بر جامعه امریکا را نادیده گرفته و
به چالش کشیده است و به همین جهت است که حتی جمهوری خواهان حاکم بر کنگره
امریکا نسبت به سیاست های ترامپ نظر خوشایندی ندارند.
7- در مورد مقابله با تروریسم هم که در دوران
مبارزات انتخاباتی به شدت به خانم کلینتون حمله می کرد و او را مسئول شکل
گیری داعش و امثالهم می دانست و این سیاست را برای غرب به ویژه امریکا
خسارت بار می دانست. سیاست متضادی را نسبت به دولت قبل در پیش گرفته و در
این جهت سیاست همکاری با روسیه، حتی ایران و بشار اسد را پیشنهاد می کند تا
بتوان نسبت به ریشه کن کردن تروریسم که بلای جان غرب شده است موفق شد.
8- نسبت به رژیم صهیونیستی همچنان مانند دولت های
قبلی و با توجه به نفوذ لابی صهیونیسم در امریکا اعلام حمایت نموده و می
نماید در عین حال حاضر نیست برای دفاع از آن رژیم هزینه چندانی بپردازد و
یا سربازان امریکایی را به خطر بیندازد!
9- در مورد برجام و مسائل ایران سیاست تشدید تحریم
ها را ادامه خواهد داد بدون آنکه برجام را پاره کند و در عین حال گزینه
نظامی در راستای ضدیت با جنگ سالاری در دستور کار او نخواهد بود.
10- به شیوخ عرب و حاشیه جنوبی خلیج فارس به عنوان
گاوهای شیردهی نگاه می کند که باید تا می توان آن ها را دوشیده تا مشتریان
خوبی برای امریکا باشند و آن ها را خریداران پولداری می داند که می توانند
در خریدهای تسلیحاتی سود قابل توجهی نصیب امریکا بنمایند.
11- در عین اینکه در ذهن خود تصمیمات و برنامه ریزی
دراز مدت دارد ولی با مشت بسته عمل می کند و در عین حال قابل پیش بینی است
که در آینده به چه اقداماتی دست خواهد زد.
12- حقوق بشر در قاموس ترامپ جایگاهی ندارد و تمسک به آن بر خلاف دولت های گذشته جایگاهی ندارد.
13-ترامپ علیه رسانه ها موجود در غرب که صاحبان قدرت
و ثروت و نظام سلطه را نمایندگی می کنند حمله همه جانبه ای وارد نموده است
و خود تبدیل به رسانه ای شده است که خودش را نمایندگی می کند!
14- به موضوع مهاجرین و خارجی هایی که در امریکا
هستند اعم از آنکه حضورشان قانونی و یا غیر قانونی است به عنوان بیگانگانی
نگاه می کند که مشاغل موجود در امریکا را اشغال کرده و موجب بیکاری
امریکایی هایی شده است که بعنوان شهروندان واقعی امریکا شناخته می شوند.
15- در واقع ترامپ همان نقشی را در ایالات متحده
امریکا بر عهده گرفته است و مصر در اجرای آن می باشد که گورباچف در اتحاد
جماهیر شوروی بر عهده گرفته بود و موجب فروپاشی ساختار حاکم بر آن ابرقدرت
گردید و اگر ترامپ فرصت بیابد و او را از صحنه سیاست بهر طریق ممکن حذف
نکنند باید منتظر همان سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی برای ایالات متحده امریکا
بود.
16- رئیس جمهور جدید امریکا برای دولت دوازدهم در
جمهوری اسلامی هم می تواند فرصت باشد و هم تهدید باشد. در صورتی که آن دولت
سیاست درون زا را در پیش گرفته و با تکیه بر توان عظیم داخل تحریم ها را
ناکارآمد نماید یقیناً فرصت است و موجب اقتدار هر چه بیشتر جمهوری اسلامی
خواهد شد و بموازات فروپاشی امریکا به عنوان قدرت برتر جهانی ظهور خواهد
کرد.