بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 02
کد خبر: ۸۹۱۴۰
تاریخ انتشار: ۱۳ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۴
«شیرینی» و «وجود شیرین»، حقیقت مسلم و آشکاری است که در هر جا و مکان، اگر قدم بگذارد، به اندازه توان «شیرینی بخشی‌اش» «شیرین آفرینی» می‌کند و بدین ترتیب، هر چیز تلخ و بی مزه را از سر راه پرسرعت حرکت جامعه و تاریخ، کنار می‌نهد و نمی‌گذارد یک «شیئ تلخ» بیش از اندازه به خودنمایی اجتماعی ادامه دهد تا بتواند با نفوذ «تلخی» و یا «پخش تلخی» از نشاط اقتداربخش تحرک جامعه و ملت، جلوگیری به عمل آورد.
تدبیر24»سینا واحد در ادامه در قدس نوشت: اگر نگاهی به میدان پردامنه تاریخ جهان و ملت‌های پرنقش و گروه‌های پرسروصدا و مدرسه‌ها و مکتب‌های پرمشتری، بیندازیم؛ نقش قدرتمندانه «وجود شیرین» و قدرت پخش «هیجان‌ها» در افق چشم‌ها و قلب‌های مردم یک جامعه و یک سرزمین، بیشتر آشکار می‌شود و نقش «هیجان‌»ها، در پیشبرد هویتی ملت‌ها، رؤیت پذیر و غیرقابل انکار می‌گردد.  
اگر، واقعه جهانی 22 بهمن ایران را، خط فاصل پررنگ و عمیق تاریخ معاصر ایران، بپذیریم و قبول کنیم، باید بگوییم «حوادث شیرین» در تاریخ سرزمین مادری، از آغاز این قرن، تقریباً هیچ است و نمی‌توانیم «حادثه» یا «ماجرا» یا ظهور ناگهانی «یک شخصیت» را، بیابیم که «قدرت شیرین بخشی اجتماعی آن» سبب ایجاد «هیجان و هیجان‌ها» شده است و با ایجاد دگرگونی در عمق ذهنیت میهن یا بخشی از افراد میهن، حجم نشاط و «شادمانی ملی» را، تکان داده و به این طرف، یا آن طرف برده و با ظهور ناگهانی موجی ناخواسته، میهن و ساکنان میهن را به سوی اقامت در ساحل همیشه ناپیدای «کامشادی» سوق داده است. گذشته از این حرف‌ها و سخنان، آغاز این قرن شمسی، همراه بود با کودتای سیاه رضاخان، که خود به تنهایی دریای سیاهی بود که تلخی آفرینی‌اش، پایان نداشت و اگر در جایی، حادثه شیرین و یا واقعه‌ای شاد آفرین، پیدا می‌کرد، با اقدامی سبعانه، آن را محو می‌ساخت، تا اثری از «خط شیرین» در جامعه باقی نماند!؟ و چشمان جست وجوگری، با آن دیدار نکند.  
«شیرین کشی» و «تخریب کامشادی» جامعه مذهبی و حسینی ایران، هدف اصلی سازمان سیاسی و فرهنگی دوره رضاشاه و پس از آن بود و نمی‌گذاشت هیچ «حادثه شیرین آفرینی» پرتوهای طاووسی‌اش را بر سر هویت ملی و هویت تاریخی میهن، سایبانی کامشادانه، بپا دارد.
و اما بعد از انقلاب تاریخی و تاریخ ساز میهن، حوادث «شیرین» توانست، لبخندهای بزرگ و قدرتمندانه میهن را، به نمایشگاه بزرگ تاریخ جهان و بین‌الملل ببرد و آن را به نام شکوهمند خویش، ثبت کند و در ذیل آن بنویسد این لبخند عاشقان حسین است؛ این لبخند میهن خواهان انقلاب است؛ یکی از این لبخندها... هنگامی زده شد که عقاب‌های آهنی آمریکاییان در صحرای طبس درهم پیچیدند و در برابر زمزمه ریگ‌ها، که می‌گفتند «زنده باد ایران»، «زنده باد میهن ولایت»، «زنده باد نام حسین»؛ از نفس افتادند و از ترس صدای ریگ‌ها، آتش گرفتند و باز آتش در آتش گرفتند...
و این گونه بود... و این گونه شد... که نخستین پرنده اقتدار کامشادی هویت ملی ایرانی، به پرواز درآمد و سرتاسر سرزمین مادری را با سرودی کامشادانه دعوت به نشاط و شادی کرد و هنگامی که می‌خواست بوسه پیروزی بر مرکز افق فردای میهن بزند؛ بر آب‌های سبزرنگ دریای خزر و آب‌های آبی مواج خلیج فارس نوشت: هر که با حسین همسو و همراه است، سلطان خویش و هویت خویش است و هر که با حسین همراه نیست؛ میهنش وهویتش، همراه او نیست.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها