تدبیر24»سفر یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به تهران حدس و گمانهای فراوانی را درباره محتوای مذاکرات میان وی و مقامات ایران برانگیخته است. برخی تحلیلگران و همچنین مقامات ایران، هرگونه گمانهزنی غیربرجامی درباره این سفر را رد میکنند و برخی تحلیلگران نیز قائل به انتقال پیام ترامپ به ایران از طریق آمانو هستند. این دسته از کارشناسان بر این باورند که آمانو واسطه ترامپ برای ارائه بستههای مبتنی بر تشدید نظارت بر فعالیتهای هستهای ایران است. در این باره دکتر مهدی مطهرنیا، استاد روابط بینالملل دانشگاه، با «آرمان» گفتوگو کرده که در ادامه خواهید خواند.
در دوران پیش از برجام، بهرغم عدم پذیرش پروتکل الحاقی، آژانس خواهان بازرسی از سایتهای نظامی ایران نظیر پارچین بود. آیا امکان دارد که سفر آمانو با هدف هماهنگی با مقامات ایران برای اعطای مجوز جهت انجام بازرسیهای بیشتر باشد؟
مقامات ایران در ردههای گوناگون و به زبانهای مختلف به تکذیب این موضوع میپردازند و انجام این سفر را برای ایجاد هماهنگیهای بیشتر در چارچوب برجام میدانند. باید بپذیریم که در عمل و با توجه به موضعگیریهای ایالات متحده آمریکا درباره برجام، به جهت فضاسازیهای یک دهه اخیر، بسیاری از تحلیلگران این سفر را در راستای ایجاد هماهنگی برای ایجاد یک رژیم نظارتی بیشتر درباره مسائل مرتبط با ابعاد گوناگون پرونده هستهای ایران ارزیابی میکنند. با توجه به آنچه ایران اعلام کرده است، این گفتوگوها در چارچوب تعهدات کشورمان خواهد بود. البته به نظر میرسد آمانو دغدغهها و سیاستهای جدید ایالات متحده را نیز به ایران منتقل خواهد کرد. سیاست جدید آمریکا درباره ایجاد دور جدیدی از تحریمها علیه ایران با محوریت موضوع موشکی به ایجاد اصطکاک میان ایران، آژانس و اتحادیه اروپا منجر خواهد شد. لذا باید این سفر را بسیار مهم دانست و لازم است منتظر بمانیم تا نتایج این سفر در آینده خود را نشان دهد، چرا که به نظر میرسد ایران از این موضوع استنکاف بورزد و بر سیاست اصولی خود مبنی بر عدم صدور مجوز برای ورود بازرسان به مراکز نظامیاش استوار بماند. میزان مقاومت ایران در برابر این درخواست ایالات متحده در میانمدت و کوتاهمدت به طور قطع بالا خواهد بود. مقاومت در درازمدت نیز بستگی به میزان فشارهای وارده دارد.
با توجه به عبارتی که در متن برجام درباره میزان دسترسیها به مراکز هستهای و نظامی ایران آمده است، آیا ایران اجازه بازرسیهای بیشتر را نسبت به آنچه ذیل برجام و پروتکل الحاقی پذیرفته است، به بازرسان آژانس خواهد داد؟
در حوزه سیاست، عقل حاکم، عقل منطقی است. عقلانیت اخلاقی در حوزه سیاست بهخصوص در عرصه بینالملل معنای خاصی ندارد. ایالات متحده آمریکا با توجه به رویکردهای ضدآمریکایی ایران قصد دارد بازیگران و قدرتهای منطقهای و همچنین بینالمللی را نسبت به ایران واگرا سازد. نتیجه این رویکرد، اعمال مدیریت فشار بهصورت جهانی بر ایران است و از این موضوع میتوان نتیجه گرفت که دنیا عرصه عقل منطقی است. آمریکا درصدد ایجاد اجماع مجدد بینالمللی علیه ایران است و برجام این اجماع عملی را فلج کرده است. به همین جهت آمریکا در تلاش است که این فلج عضلانی را ترمیم کند. برنامه آمریکا این است که ایران را وادار به خروج از برجام کند و با بروز این اتفاق افکار عمومی جهانیان را جهت داده و پذیرای ایجاد فشار بر ایران کند تا باب مباحث نظامی با محوریت مسائل موشکی را باز کند. از آنجا که ایران کشوری انقلابی است و نگاهی دیگرگونه به نظم موجود بینالمللی دارد، آمریکا تلاش میکند از این ویژگی استفاده کرده و ایران را به عنوان کشوری ضد امنیت جهانی نشان دهد تا بلکه بتواند با این القائات اجماع جهانی علیه کشورمان ایجاد کرده و در نهایت پذیرش رژیمهای بازرسی از سوی ایران را درخواست دهد. به عبارت دیگر، آمریکا در شرایط حاضر از هر رفتار ایران، حداکثر سوءاستفاده را خواهد کرد.
به نظر میرسد آمریکا بازی جدیدی، این بار به بهانه نفوذ منطقهای ایران و با هدف مهار برنامه موشکی ایران آغاز کرده باشد. به نظر شما راهکار رفتاری مناسب برای ایران در شرایط کنونی چه خواهد بود؟
ایران باید سیاست صبر و صلابت را در پیش گیرد تا بتواند از استراتژیهای نئوکانهای پستمدرن حامی ترامپ عبور کند. دو راه بیشتر وجود ندارد؛ از یک طرف میتواند رویکرد تقابلی را برگزیند و با خروج از برجام زمینه یک درگیری مستقیم را به وجود آورد و جنگهای نیابتی را به صحنه جنگ رودررو تبدیل کند که این اقدام برای ایالات متحده هزینههای زیاد و نتایج پیشبینینشده دهشتناکی خواهد داشت و از طرف دیگر ایران در صورتی که بخواهد، قادر است باب گفتوگو و مذاکره را باز کرده و مجوزهای خاص و کنترلشده را بدهد که البته این امر زمینه تضعیف اقتدار داخلی ایران را فراهم خواهد کرد. راه دیگر اینکه با صبوری و مذاکره با آژانس و سایر بازیگران قدرتمند بینالمللی نظیر اتحادیه اروپا، از زیر بار فشارهای احتمالی آینده خارج شود. در این فرصت ایران باید بتواند سایر مسائل خود را که جنبه بینالمللی پیدا کرده، با همین بازیگران بینالمللی غیر از آمریکا، حل و فصل کند که به نظر میرسد این بهترین، دقیقترین و عملیاتیترین راه حل موجود است. به جای منازعه و یا تسلیم که بازی بر سر حاصل جمع برد-باخت است، میتوانیم با رد و بدل کردن امتیازها بازی کنیم.
هدف نهایی از ایجاد پازلهای منطقهای علیه ایران چیست؟
سیاست آمریکا در 4 دهه اخیر آماج حملات ایران بوده است. چه تسخیر سفارت آمریکا و چه شعار قدیمی مرگ بر آمریکا، باعث تشدید رویکردهای تهاجمی ایالات متحده در قبال ایران شد. جناح میانهرو در آمریکا به دنبال تغییر رفتار ایران بود و جناح تندرو آمریکا به دنبال تغییر بنیادی در ایران بوده است. در دهه اخیر همواره وجه غالب این سیاستها مبتنی بر تغییر رفتار ایران بود، اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ، به نظر میرسد سیاست تغییر رفتار ایران مجددا جای خود را به سیاست تغییر رژیم داده است. ترامپ با اتخاذ دکترین محدودسازی همکاریهای بینالمللی علیه ایران و در پی آن ایجاد تحریمهای مضمحلکننده و محاصره منطقهای ایران، سیاست و استراتژی خاص خود را به پیش ببرد. در چنین شرایطی بازگرداندن تحریمهای هستهای و ایجاد فشارهای بینالمللی و منطقهای، با رویکرد ایجاد طغیان در درون، به عنوان استراتژی دولت ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران قابل ترسیم است.