بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی خيرخواهان

بخش خصوصی؛ پایه رشد اقتصادی

اقتصاد ایران در حالی وارد سال پایانی سند چشم‌انداز ۲۰ ساله ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۳ می‌شود که موفقیت کمی در جامه عمل پوشاندن به هدف رشد اقتصادی برای تبدیل ایران به اقتصاد اول منطقه مطابق با این سند داشته است. در واقع انتظار طبیعی این بود که دستیابی به رشد اقتصادی بالا و مداوم و به‌تبع آن ایجاد مشاغل جدید برای انبوه جوانان جویای کار، هر اولویت دیگر مدنظر حکومت را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
ایران قوی هاشمی‌طبا

ایران قوی

همچون سال‌های گذشته، در روز 22 بهمن مردم ایران در راهپیمایی سالروز پیروزی انقلاب اسلامی یعنی بیست‌و‌دوم بهمن حضور یافتند و خاطره پیروزی انقلاب و نیز شهدای انقلاب و دفاع مقدس را گرامی داشتند. انقلابی که با شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی پیروز شد و مردم اعم از خواص یا عوام با برداشت خود -‌هر‌چند متفاوت- از آن استقبال کرده و بر آن پای فشردند
يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 05
کد خبر: ۹۷۰۰۷
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۹
فوتبال باشگاهی حرفه‌ای در ایران کودکی بود که نه با تولد بهنگام و طبیعی که با سزارین زودرس به دنیا آمد. مدیران ما فکر کردند می‌توانند اول اسم لیگ را «حرفه‌ای» بگذارند و بعد مشکلاتش را با آزمون و خطا حل کنند. نتیجه کار هم همین معجونی شد که می‌بینید. اگر فکر می‌کنید برای نمونه ساختارهای الاتحاد عربستان ضعیف‌تر از ذوب‌آهن یا تراکتورسازی ایران است، پس شما را از این خواب خوش ۱۷ساله بیدار نمی‌کنیم!
تدبیر24»روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «فوتبال ایران و مشکلات مالی؛ این دو پدیده انگار قرار نیست از هم جدا شوند. مساله کمبود منابع مالی دقیقا سابقه‌ای به درازای حرفه‌ای شدن فوتبال ایران دارد. تا ۱۷سال پیش فوتبال ایران به شکل کاملا آماتور اداره می‌شد و نه بازیکنان و نه هواداران انتظار چندانی از آن نداشتند. پرسپولیس و استقلال زیر نظر دولت اداره می‌شدند و چند باشگاه نظامی و صنعتی هم داشتیم که همه اینها بودجه بسیار مختصری دریافت می‌کردند. گاهی هم ماجراجوهای بخش‌خصوصی وارد گود می‌شدند و تیم می‌خریدند اما حتی ریخت‌وپاش آنها هم محدود بود و در حقیقت رقابت نزدیکی بین همه طیف‌ها وجود داشت.

به دفعات شنیده‌ایم که علی پروین، پرسپولیس را در صندوق عقب ماشینش جمع کرده و گوشه باغچه، محل رختکن بازیکنان بزرگ‌ترین تیم‌های ایران بوده است. در آن زمان برگزاری اردو در هتل ۲۴ساعت قبل از هر بازی، اتفاقی کاملا نامانوس بود و در عوض رفت و آمد تیم‌ها با اتوبوس بین شهرهای مختلف پدیده‌ای کاملا رایج به‌ شمار می‌آمد. خلاصه این که همه چیز آن فوتبال به همه چیزش می‌آمد و قرار نبود کسی از کلاهش خرگوش دربیاورد. به یک مثال ساده توجه کنید؛ سال۶۸ پرسپولیس در یک بازی لیگ قدس برابر تراکتورسازی از پیراهن سبز و زرد استفاده کرد که در تاریخ این باشگاه منحصر به‌ فرد بوده است. دلیل این اتفاق هم آن بود که تراکتورسازی فقط یک دست لباس قرمز با خودش به تهران آورده بود و چون پیراهن اصلی پرسپولیس قرمز بود و این تیم هم لباس دوم نداشت، مسوولان باشگاه تهرانی به رسم میهمان‌نوازی یک دست لباس زرد و سبز قرض گرفتند و در آن بازی پوشیدند؛ به این ترتیب تصاویری از آن دیدار به یادگار ماند که جاودانه شد.

خلاصه این که سطح امکانات در آن زمان به این شکل بود و توقعات هم سطحی متناسب با همین موجودی داشت. بازیکنان اغلب برای مفاهیمی مثل تعصب و هوادار می‌جنگیدند و کمتر کسی دنبال مال‌اندوزی بود. از ۱۷سال پیش اما لیگ ایران حرفه‌ای شد و گذاری سخت و ناقص به فوتبال مدرن را تجربه کرد. بر این اساس پول به فوتبال آمد و استانداردها بالا رفت اما هرگز فکری به حال تامین زیرساخت‌های اقتصادی و منابع مالی نشد. بنابراین از همان زمان تا به حال هر روز و هر روز قصه بی‌پولی در فوتبال ایران تکرار شده و فقط مصادیق آن تغییر کرده است. این داستان این روزها در لیگ هفدهم هم از سر گرفته شده و چند باشگاه دیگر را در کانون حواشی قرار داده است.

از کسر امتیاز تا اعتصاب

خبر شوکه‌کننده‌ای که فوتبال ایران هفته جدیدش را با آن شروع کرد، کسر شش امتیاز از پدیده مشهد بود. این باشگاه خصوصی به‌ دلیل شکایت کنزوویچ، بازیکن اهل صربستان و مونته‌نگرو که دو فصل پیش در پدیده بازی می‌کرد شش امتیاز جریمه شده است. اگر چه برخی اخبار حاکی از آن است که توافق با این بازیکن صورت گرفته بود و صرفا اهمال در ارسال رضایتنامه به فیفا منجر به کسر امتیاز شده، اما بی‌گمان ریشه چنین پرونده‌ای مشکلات و بی‌انضباطی‌های مالی است؛ در غیر این صورت همان ابتدا با این بازیکن تسویه‎‌حساب می‌شد و کار به شکایت و شکایت‌کشی نمی‌رسید. اگر چه مجازات کسر امتیاز در ظاهر فقط به یک باشگاه مربوط است اما اجرای چنین حکمی در حقیقت نظم تمام جدول را به هم می‌ریزد و چیدمان تیم‌ها را از حالت فنی صرف خارج می‌کند. در کنار پدیده، این روزها وضعیت باشگاهی مثل نفت آبادان هم حسابی به هم ریخته است.

تیم محبوبی که این اواخر نتایج خوبی گرفته، به یک‌چهارم نهایی جام‌حذفی رسیده و در لیگ هم باید به زودی ظرف دو هفته با پرسپولیس و استقلال بازی کند، چنان مشکلات مالی‌اش اوج گرفته که بازیکنانش در همین برهه حساس دست به اعتصاب زده‌اند و ظاهرا در این مسیر خیلی هم جدی هستند. فعلا تمرینات نفت آبادان برگزار نمی‌شود و شایعاتی هر چند نه‌ چندان جدی در مورد عدم حضور بازیکنان این تیم در مسابقه فردا با پرسپولیس بر سر زبان‌ها افتاده است. به این لیست باید پارس جم جنوبی را هم اضافه کنید. شگفتی‌ساز لیگ هفدهم که به نظر می‌رسید با توجه به برخورداری از پشتیبانی شرکت نفت با مشکل مواجه نشود، حالا مشمول همان مقررات مربوط به منع دولت از هزینه کردن در ورزش قهرمانی شده و ظاهرا دیگر خبری از بودجه دولتی برای این باشگاه نخواهد بود. این مساله عمیقا جمی‌ها را نگران کرده و آنها بیمناک‌اند که مبادا سناریوی نفت تهران برای‌شان تکرار شود؛ آن چه گمانش از ابتدا هم می‌رفت. وقتی بالانشین‌ها چنین وضع و روزی دارند، دیگر در مورد سپیدرود رشت چه باید گفت که بعد از مدت‌ها بلاتکلیفی و اسپانسر نداشتن، تازه مالک جدید پیدا کرده و او هم شب بازی با پرسپولیس به منظور تزریق روحیه به تیم، مبلغ ۲۰۰میلیون تومان را بین ۴۰نفر (!) تقسیم کرده است؟ با این شرایط چه انتظاری از لیگ برتر دارید؟

کودکی که طبیعی زاده نشد

فوتبال باشگاهی حرفه‌ای در ایران کودکی بود که نه با تولد بهنگام و طبیعی که با سزارین زودرس به دنیا آمد. مدیران ما فکر کردند می‌توانند اول اسم لیگ را «حرفه‌ای» بگذارند و بعد مشکلاتش را با آزمون و خطا حل کنند. نتیجه کار هم همین معجونی شد که می‌بینید. جالب است که فدراسیون فوتبال ایران به چهار تیم اول لیگ فصل قبلش مجوز حرفه‌ای و جواز حضور در لیگ قهرمانان را داده، اما مثلا فدراسیون فوتبال عربستان فقط دو باشگاهش را واجد این شرایط دانسته. اگر فکر می‌کنید برای نمونه ساختارهای الاتحاد عربستان ضعیف‌تر از ذوب‌آهن یا تراکتورسازی ایران است، پس شما را از این خواب خوش ۱۷ساله بیدار نمی‌کنیم!

برچسب ها: تدبیر24 ، لیگ برتر
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما:
نام:
ایمیل:
* نظر:
داغ ترین ها