مجید جلالی سرمربی تیم فوتبال پیکان در گفتوگویی که با خبرنگاران ایسنا انجام داد، به بررسی شرایط تیمش و البته حواشی که پیرامون جادوگری برای او به وجود آمد به صحبت پرداخت. سرمربی پیکان با انتقاد از یک برنامه تلویزیونی میگوید مدیران سازمان صداوسیما باید به برنامههایی که از تلویزیون پخش میشود نظارت بیشتری داشته باشند. البته جلالی در این گفتوگو گریزی هم به وضعیت تیم ملی فوتبال ایران و شخص کارلوس کیروش زد و گفت: بهتر است مسئولان فدراسیون فوتبال از حالا قرارداد سرمربی تیم ملی را تمدید کنند.
در ادامه گفتوگوی ایسنا را با مجید جلالی میخوانید.
* ابتدا درباره شرایط تیمتان صحبت کنید. در حالی که تیمتان ۷ هفته متوالی به پیروزی رسید اما اکنون ۸ هفتهای میشود که رنگ پیروزی را ندیدهاید. شرایط را چطور ارزیابی میکنید؟
وقتی من بیلان کاری تیم را میگیرم در مجموع زمانی که کار کردهایم شرایط خوبی داشتهایم. ما سال قبل کارمان را با پیکان آغاز کردهایم و به لحاظ پیشینهای که پیکان داشت و به خاطر اینکه این تیم همه ساله مثل یک تیم آسانسوری به لیگ برتر میآمد و دوباره سقوط میکرد، شرایط حساس بود. بنابراین هدف اول ما این بود که تیم ثبات بگیرد و در ادامه هدف بعدیمان این بود که شرایطی را مهیا کنیم که جزو تیمهای بالای جدول باشیم. سال اول تیم ما به رتبه ششم دست پیدا کرد و در پایان فصل قبل ۳۹ گل به ثمر رساند. اما در فصل جدید چند بازیکن ما که شاید محور بخش حمله ما بودند از تیم ما جدا شدند. همین موضوع کار را برای ما سخت کرد چرا که نتوانستیم جای آنها را پر کنیم اما سعی کردیم کار را با بخشهای دیگر جبران کنیم. اگر سال قبل را با امسال و در همین مقطع یعنی هفته نوزدهم مقایسه کنید میبینید ما ۷ گل کمتر دریافت کردهایم. یعنی ما سعی کردهایم در این بخش فعالیت بیشتری داشته باشیم. هرچقدر هم که تلاش کردیم نتوانستیم یاران مناسبی برای خط حمله جذب کنیم و مشکلات تیممان را در این بخش برطرف کنیم. بازیکنان ما در بخش حمله به تیم ما کمک میکنند جوان و آیندهدار هستند. البته از چیزی که الان به دست آوردهایم کاملا رضایت داریم و سعی کردهایم در تمرینها طوری برنامهریزی کنیم که روز به روز بهتر باشیم. فکر میکنم در ادامه بازیها میتوانیم جایگاه بهتری در جدول داشته باشیم.
* شما ۷ بازی پیاپی پیروز میدان بودید. فکر میکنید پیروزی در این بازیها بر اثر یک اتفاق صورت گرفت یا برنامهای پشت آن قرار داشت؟
اگر یادتان باشد در ۴ هفته اول که لیگ را شروع کردیم علیرغم اینکه بازیهای خوبی انجام دادیم فقط ۲ امتیاز داشتیم یعنی از نظر امتیاز شرایط خوبی نداشتیم و در آخر جدول بودیم. بعد از آن در هفته پنجم به پیروزی رسیدیم و دوباره در بازی بعد با شکست مواجه شدیم. بعد از بازی که در رشت انجام دادیم، همان موقع گفتم اگر کسی بخواهد تیم ما را با این ۴ بازی قضاوت کند، بهتر است برود بازیهای ما را ببیند و بعد نظر بدهد چرا که اگر بخواهد فقط از نظر امتیازی به تیم ما در آن مقطع نگاه کند، میبیند ما از ۴ بازی فقط ۲ امتیاز کسب کردهایم و این یعنی اصلا خوب نبودیم و این در حالی است که ما بازیهای خوبی انجام داده بودیم. حتی در شهرهایی مثل جم و تهران نیز بازیهای خوبی به نمایش گذاشتیم اما نمیتوانستیم گل بزنیم اما بعد از پیروزی برابر پرسپولیس سعی کردیم استراتژی تیممان را برای بازی ۹۰ دقیقهای تغییر بدهیم که همین مساله به ما کمک کرد و در ادامه لیگ طوری برنامهریزی کردیم که دفاع تیم ما مستحکمتر باشد. اگر هم بازیهای ما را دیده باشید میبینید بیشتر بازیها را با نتیجه یک بر صفر پیروز شدیم و تیممان هم در پایان آن ۷ بازی به جایگاه خوبی در جدول رسید. واقعیت این است که اگر شما نتیجه نگیرید، یک طور تحت فشار هستید، اگر هم نتیجه بگیرید جور دیگری شما را تحت فشار قرار میدهند. اگر اشتباه نکنم پس از ۷ پیروزی پیاپی حتی تا رتبه دوم و یا چند ساعت هم تیم اول جدول بودیم. البته این در حالی بود که تیمهای پایینی ما دو بازی کمتر از ما انجام داده بودند. در این مقطع انتظارات از تیم ما بالا رفته بود و فشار هم بیشتر بود. پس از آن سعی کردیم طوری برنامهریزی کنیم که اگر بتوانیم به شرایط خوبمان ادامه دهیم و یک مدعی بزرگ باشیم اما آن طوری که میخواستیم نشد چرا که شاید روی ظرفیتهایمان نتوانستیم محاسبات خوبی داشته باشیم. از آن به بعد در یکی دو بازی واقعا خوب نبودیم و در آنها شکست خوردیم. الان هم به این فکر میکنیم که بتوانیم نقصهای دفاعیمان را برطرف کنیم و نتایج بهتری در لیگ بگیریم. در دور برگشت چند عامل را میبینم که بسیار مهم است. در نیم فصل ما همپای رقبای مان نتوانستیم یارگیری کنیم. به طور مثال فولاد خوزستان و یا ذوب آهن و یا پارس جنوبی بازیکنان خوبی جذب کردند که ما بنا به دلایلی نتوانستیم بازیکن بگیریم. البته من هرجا که بودهام محور کارم فقط بازیکن نیست و سعی میکنم از بازیکنانی که دارم در پستهای مختلف به خوبی استفاده کنم. یعنی اگر بازیکنی در اختیارم باشد او را در پستی مشخص میگذارم تا در آن پست بازی کند. گاهی اوقات وضعیت طوری میشود که من یکی دو بازیکنم را ندارم اما میتوانیم شرایط تیممان را حفظ کنیم. محور کارمان روی وضعیت تیم بوده است.
البته یکی دیگر از نقاط منفی که باعث شده تیم ما ضربه بخورد کیفیت بد زمین تمرینمان بوده است. چرا که وقتی تیم، زمین تمرین مناسب نداشته باشد، تمرینهای خوبی هم نخواهد داشت. از اواخر آبان ماه زمین تمرینی که در آن تمرین می کنیم دیگر کیفیت مطلوبی نداشته است. حتی در این زمینه جلسات زیادی برگزار کردیم اما به هر حال شرایط مطلوب نشد. زمینی هم که در آن بازی میکنیم فقط در هفته که بازی داریم یک جلسه میتوانیم در آنجا تمرین کنیم. چند جا هم برای اجاره زمین اقدام کردیم اما کیفیت زمینها بهتر از زمین خودمان نبود. این مساله خیلی به ما لطمه زد و باعث آسیب دیدگی برخی بازیکنانمان شد.
من هرجایی کار کردم محور کارم زمین مناسب بوده است. اگر زمین خوب نباشد، کار من خودش را خوب جلوه نمیدهد. یک تیم بازیکن شاخص دارد و با استفاده از این بازیکنان شاخص نتیجه میگیرد. یعنی گاهی این بازیکنان ففقط دور زمین بدوند میتوانند نتیجه بگیرند. وقتی شما بازیکن باکیفیت و خلاق داشته باشید کارتان پیش میرود اما وقتی از نظر مهره و بازیکن در سطح خوبی نباشید باید با طراحی تمرینها تیمتان را به شرایط خوبی برسانید.
جای تاسف دارد که بعضی از دوستان که در حوزه رسانه فعالیت میکنند، به این مسائل (جادوگری) دامن میزنند
* یکی از نکات حاشیهای تیم شما مباحث جادوگری بود. در مقطعی که تیمتان بردهای پیاپی میآورد در برنامه "۹۰" نکاتی مطرح شد و کدهایی گفته شد که خیلیها متصور شدند که شخص شما با استفاده از مسائل جادوگری و رمالی نتیجه گرفته است اما پس از مطرح شدن این مسائل تیمتان یک دفعه افت کرد و الان در ۸ بازی پیاپی رنگ پیروزی را ندیدهاید. آیا به راستی مطرح شدن آن حواشی به تیمتان لطمه زد؟
من واقعا ریشههای این مساله را میدانم که از کجا آب میخورد و چرا مطرح شد. واقعا جای تاسف دارد که بعضی از دوستان که در حوزه رسانه فعالیت میکنند، به این مسائل دامن میزنند. از نظر من به من لطمه میزنند اما مطمئن باشند این لطمه فقط به من نیست چرا که به باورهای جامعه هم لطمه میزند. وقتی شما به جامعه این باور را میدهید که هر کسی موفق است به دنبال رمال میرود، یعنی شما جامعه را به دنبال رمال میفرستید. شما به من لطمه میزنید اما یک باور وحشتناک به جامعه القا میکنید. شما رسانهاید و میلیونها بیننده دارید. اگر واقعا این باور را به اجتماع بدهید، با مشکلات زیادی مواجه میشویم. دیگر چگونه میخواهیم پیروزیهایمان را توجیه کنیم. اصلا چگونه میتوانیم فعالیتهایمان را توجیه کنیم؟ ما زحمات زیادی کشیدیم. همه مربیان و کسانی که حتی در اقتصاد و حوزههای فرهنگ و مسائل دیگر کار میکنند، زحماتشان دود میشود. به نظرم بخش مهم این مساله به تقصیرات مسئولان تلویزیونی برمیگردد. من این را میدانم که مسئولان تلویزیون با بحران مخاطب مواجهند اما اینکه به خاطر بحران مخاطب بخواهیم از طریق برنامههای مبتذل، مخاطب جلب کنیم این کار هنر نیست. یک روز حضرت امام خمینی (ره) فرمودند تلویزیون مثل دانشگاه باشد. دانشگاه چه کاری میکند؟ دانشگاه باورهای جامعه را ارتقا میدهد. فرهنگ جامعه را بهبود میبخشد. حالا اگر همین تلویزیون باورها را به سمت ابتذال سوق دهد، چه اتفاقی رخ میدهد؟ آدمها را که نابود میکند و چیزی از آنها نگذاشتند. پس این چه تلویزیونی است؟ من هم میتوانم بیایم و تصاویری تهیه کنم که چهار نفر در یک میدان به هم چاقو بزنند. آنقدر هم بیننده جلب میکند که همه این تصاویر را ببینند. به چه قیمت میخواهیم مخاطب جذب کنیم؟
مسئولان تلویزیون با بحران مخاطب مواجهند اما اینکه به خاطر بحران مخاطب بخواهیم از طریق برنامههای مبتذل، مخاطب جلب کنیم، هنر نیست
* یعنی مطالبی که در برنامه ۹۰ درباره جادوگری عنوان شد کاملا کذب بود؟
فرض کنیم آن حرفها درست باشد که این طور نیست که البته من میخواهم بعدا در موقعیتهای مناسب در یک برنامه تلویزیونی که مثبتتر است، درباره این مسائل صحبت کنم. من اصلا میگویم همه این مسائل باشند اما آیا ما باید آنها را اشاعه دهیم؟ در صورتی که همه ما میدانیم چنین چیزی وجود ندارد. اگر باشد هم همه چیز زیر سوال میرود و سنگ روی سنگ بند نمیشود. باید بدانیم ما چه کار میکنیم. مسئولان رده بالای تلویزیون باید بدانند چه کار میکنند.
* شما آخرین بار کی به یک برنامه تلویزیونی دعوت شدید؟
من خیلی وقت است که به تلویزیون نمیروم.
* بعد از این نکات حاشیهای اصلا دعوتی از شما انجام شد که به تلویزیون بروید؟
دعوتم کردند اما نرفتم. من درگیر کارم هستم. وقتی با این گونه حواشی مواجه میشوم علاوه بر اینکه خودم درگیر میشوم بازیکنان هم تحت تاثیر قرار میگیرند. بازیکن من صبح تا شب در اینجا تمرین میکند و زحمت میکشد و روز بازی زمانی که اشتباه میکنم بارها و بارها به او تذکر میدهم. بعد ناگهانی همه این زحماتش را فراموش میکنیم و حرفهای چیپ و مبتذل زده میشود. تیم و بازیکن من هم تحت تاثیر قرار میگیرد.
* اصلا با مطرح شدن این گونه مسائل بازیکن نیمکت نشین هم با خود میگوید حتما من به خاطر چه چیزی نیمکت نشین شدم؟
بله باید به بازیکن جواب بدهیم که میپرسد زحمتهای من کجا رفته است؟ اگر این مساله را اشاعه بدهیم در حوزه جنگ و کشورداری که دیگر کسی دنبال تلاش و فعالیت نمیرود و کسی دنبال علم نخواهد بود. اصلا من آدم بد باشم. اینها چه بلایی سر جامعه میآورند؟ چند سال قبل هم زمانی که در سایپا بودم وقتی چند برد پیاپی میآوردم از این گونه حرفها میزدند. سال قبل هم چند برد به دست آوردیم و باز هم از این گونه حرفها زدند.
* متاسفانه برخی مباحث و حرفها در فوتبال ایران سال به سال به جای اینکه کمتر شود بیشتر میشود. به طور مثال در پایان بازی میان دو تیم لیگ برتری هر دو سرمربی اعتقاد داشتند تیم حریف از جادوگری استفاده کرده است.
دقیقا همین است. یک برنامه تلویزیونی که روی جامعه تاثیرگذار است، به افکار عمومی خیلی راحت میتواند خط بدهد. این برنامه به جامعه القا کرده که این گونه مسائل وجوددارد. پس من به عنوان مربی هم اگر ببازم میگویم تیم حریف از این گونه مسائل استفاده کرده است. من همیشه میگویم افکار عمومی و جامعه ما یک پتانسیل است. به طور مثال وقتی باران میبارد از نظر من این باران یک پتانسیل است و اگر برای آن راه تعریف کنید، آبادانی میشود و اگر کاری نکنیم به سیل تبدیل شده و ویرانی به بار میآورد.