معمولا هيچ پديدهاي و هيچ كنش سياسي به صورت مستقل از مسائل موجود در عرصه داخلي كشور ارزيابي نميشود.
تدبیر24»اگر انتخابات عراق را به نسبت انتخاباتي كه در زمان صدام برگزار ميشد مقايسه كنيم، تفاوت بسيار است. اگر انتخابات را با تمام مشكلات و روش اعمال زور و استفاده از سلاح و انفجار بمبها و كشتار مردم براي تغيير حاكميت در نظر بگيريم قطعا انتخابات مثبت و موفق محسوب ميشود. اگر مقايسه كنيم با دورههاي پيشين انتخابات، به نسبت دورههاي قبل تعداد شركتكنندگان كمتر بود، اما شاخصهاي ديگري در اين انتخابات ديده ميشود كه پيشتر كمتر شاهد آن بوديم. در اين انتخابات بيش از ٣ ميليون راي اولي ديده ميشد. يعني جواناني كه دوره صدام را نديدهاند و هنوز در احزاب و گروههاي مختلف وارد نشدهاند و آنها را به خوبي نميشناسند و تجربه حضور در احزاب سنتي را ندارند. همچنين مولفههاي ديگري نيز از جمله اتفاقات كركوك در اين ميان مطرح است كه از اشغال برخي احزاب كردستان خارج شد و از اجرايي شدن رفراندوم در اقليم كردستان ممانعت به عمل آمد. همچنين احزاب سنتي با توجه به روندي كه پيش آمد و بيانات مرجعيت بزرگ شيعه كه در عراق صورت گرفت، گرايشها و افرادي كه سابقه كارهاي اجرايي و حزبي داشتند و در نقشهاي پارلماني فعال بودند و نامشان در مسائل فساد مطرح شده بود همه اينها عملا كنار گذاشته شدند. اينها شاخصهاي جديدي هستند كه ميتواند از جمله خصوصيات اين انتخابات برشمرد. با مجموع اين شاخصها ميتوان انتخابات كنوني عراق را قابل قبول دانست.
از سويي ديگر سياستهاي ايران در خصوص انتخابات عراق را بايد مقداري واقع بينانهتر و با يك چشمانداز كلانتر مورد ارزيابي
قرار داد.
براي ايران بسيار مهم است كه مردم عراق وارد روند سياسي براي تعيين سرنوشتشان شوند و اين بسيار مثبت است. اينكه احزاب وزنكشي شوند و وزن سياسي هركدام روشن شود بسيار پر اهميت است. براي ايران مهم اين است كه يك ديكتاتوري در عراق شكل نگيرد كه منجر به آن شود كه از آن عليه همسايگان سوءاستفاده شود، به مانند اتفاقي كه در دوره صدام عليه ايران يا
كويت رخ داد.
بنابراين شرايط اگر به سمت ايجاد ديكتاتوري حركت كند قطعا به نفع ايران نيست. اما در طرف مقابل اگر همه احزاب در انتخابات مشاركت داشته باشند به نفع جمهوري اسلامي است. اما اينكه تعيينكننده در اتخاذ سياستهاي كلي و انتخاب دولت آينده چه كساني خواهند بود بايد گفت كه هيچ يك از ائتلافها به تنهايي تعيينكننده نيستند و اين يك مصداق تنوع و تكثرگرايي در عراق است.
اگر يك حزب و يگ گروه بخواهد تعيينكننده دولت عراق باشد، شرايط به سمت مسير ديگري سوق پيدا ميكند. تا وقتي كه هيچ يك از اين ائتلافها نه آقاي صدر، نه عبادي، نه مالكي، نه عامري، نه حكيم و نه علاوي به تنهايي نتوانند يك دولت تشكيل دهند به اين معني است كه بايد همه گروهها در نهايت حضور داشته باشند. از همين رو وزن هر يك از اين گروهها در مذاكرات سران اين ائتلافها براي تشكيل دولت در نهايت تعيين خواهد شد.
اينكه برخي از رسانههاي عربزبان در اردن، عربستان و امارات روي پيروزي يا به دست آوردن اكثريت نسبي آرا توسط ائتلاف آقاي صدر به عنوان يك گرايش ضد ايراني نگاه ميكنند، با اين تحليل مخالف هستم، به دليل اينكه هيچ يك از اين احزاب و گروهها حزب بعث
نخواهند شد.
اگر عربستان هم هزينه كرده باشد و در تضعيف آراي برخي از اين نامزدها نقش ايفا كرده باشد، بايد يادمان باشد كه هيچ يك از ائتلافها به تنهايي قادر به تشكيل دولت نخواهند بود و ناگزير به آن هستند كه با همكاري دستهجمعي، دولت آينده را شكل دهند.
حتما آقاي صدر خود و جريانش را در اختيار امريكا قرار نخواهد داد و اين براي عراق و آينده اين كشور بسيار مهم است. از سوي ديگر براي تشكيل دولت آينده به نظر ميرسد كه احزاب كرد كماكان نقش ايفا خواهند كرد، به دليل اينكه احزاب كرد در پارلمان همواره در روند سياسي عراق تعيينكننده و تاثيرگذار خواهند بود.
صباح زنگنه، کارشناس