یکی از معضلات کشور عدم پاسخگویی مناسب مسئولان به مردم و رسانههاست. بسیار شاهد این اتفاق بودهایم که تا شخصی مسئولیتی میپذیرد و دارای یک جایگاه حقوقی میشود دیگر خود را در مقام پاسخگویی نمیبیند و از این مهم پرهیز میکند!
تدبیر24»برخی مسئولان علاوه بر اینکه پستی دارند؛ شرح وظایفی نیز برای ایشان تعریف شده است. به عنوان مثال سخنگوی دولت علاوه بر این سمت که خود گویای وظایف ایشان است، همزمان رئیس سازمان برنامه و بودجه و همچنین از اعضای اصلی و تاثیرگذار تیم اقتصادی دولت نیز هستند. بنابراین اگر ایشان گفته است «وقتی کار خوبی در دولت صورت میگیرد اطلاعرسانی نمیشود» نقد اصلی به خود سخنگوی دولت باز میگردد. تا جایی که بسیاری از مسئولان دولتی هم به ضعف تیم اطلاعرسانی دولت ایرادهای جدی دارند. معتقدم وقتی فردی در جایگاهی قرار میگیرد؛ چه جایگاه نظارتی و اجرایی و چه در مقام اطلاعرسانی قرار میگیرد، اگر کارهای مهم و خوب را به اطلاع عموم مردم نمیرساند نقصی در خود آن مسئول است. به چه علت محمدباقر نوبخت در مقام سخنگوی دولت چنین اظهاراتی را داشته است؟ اکنون پرسش مردم و رسانه از ایشان این است که به چه علت از دی ماه 96 تاکنون بازی با ارز در هیات دولت شروع شده است؟ آیا در کشور اقتصاددانها و کارشناسان خبرهای نداشتیم که به دولت متذکر شوند چنین بازیای با مساله ارز انجام ندهند؟ این در حالی است که اگر کار «خیر» و یا مثبتی انجام پذیرد طبیعی است وظیفه دولت چنین بوده و باید هم کارهای مثبت انجام دهند. دولت رأی گرفته است، منتخب مردم است، تنفیذ و تحلیف صورت پذیرفته و در جایگاه مسئولیت مستقر شده است که به مردم و جامعه «خدمت» کند. بیان خدمات که برای مردم مطرح نیست. ممکن است دولت تشخیص بدهد خدمات انجام شده را اطلاعرسانی و بیان نکند. اما سوال این است که چرا نباید بیان نقطه ضعفها و کاستیها صورت پذیرد؟ متاسفانه تیم اطلاعرسانی و دستگاه مربوطه در این امر ضعیف عمل کرده است. نکته جالب این است که مسئولیت اطلاعرسانی در دولت از ابتدای روی کار آمدن آقای روحانی بر عهده آقای نوبخت بوده است که متاسفانه نه اینکه اطلاعرسانی درستی از سوی ایشان و همکارانشان انجام نمیگیرد بلکه در مقابل نقایص، کمکاریها، عدم توجه به نظرات متخصصان در بخش اقتصادی و غیره عملکردهای دولت نمود عینی نداشته باشد. از این رو شخص سخنگوی دولت هم به دنبال اطلاعرسانی و اعلام عملکردهای دولت نباشد. فیالواقع اکنون در کشور شاهد نقاط ضعف و کاستیهای فراوانی هستیم که باید مطرح بشوند. به عنوان نمونه در قضایای اقتصادی و تحولات اخیر بازار ارز شاهد بودیم که رهبر معظم انقلاب هیات دولت را فراخواندند و نکاتی را درباره مبارزه با فساد، برخورد با متخلفان اقتصادی و مساعدت به بخش خصوصی با دولت مطرح کردند و همچنین شاهد بودیم که شخص رئیسجمهوری به دستگاههای مختلف به خصوص وزارت صنعت اعلام کردند که لیست کسانی که ارز دولتی به آنها داده شده را اعلام و افشا کنید، اما وزیر مربوطه از این کار استنکاف کرد و چند روزی در برابر نظر رئیس دولت مقاومت کرد و در نهایت رئیسجمهور مجبور شد فرمانی را در چند بند در رابطه با مقابله با فساد و رانتخواران صادر کند، آقای سخنگوی دولت کجا بودند؟ واقعیت این است که در چنین شرایطی سخنگوی دولت باید پیش قدم میشد و در میدان میبود تا بتواند نظرات دولت را به مردم و رسانهها منعکس کند، کاستیها و اشکالات را بیان کند، اما چرا چنین کاری را انجام نداد؟ بنابراین ایراد «عدم اطلاعرسانی خوب» به خود ایشان باز میگردد. شما که میدانید که باید شفافیت باشد یا اصلا کارهای خیر، اقدامات خوب و خدمات انجام شده دولت به جامعه انعکاس یابد، چرا بیان نشده است؟ از طرفی اگر قرار باشد کاستیها و ضعفها هم بیان نشود کارها و تصمیمات خوب هم انعکاس نیابد، طبیعی است که عملکردهای منفی و ضعیف دولت در جامعه نمود بیشتری پیدا کند. بنابراین از سخنان اخیر رهبر انقلاب با اعضای دولت درباره مسئول اقتصادی و همچنین از فرمان ضد فساد رئیسجمهوری میتوان چنین متصور شد که بزرگان کشور هم از شرایط ایجاد شده راضی نیستند و آزرده خاطر گشتهاند. دلخوریها از عدم اجرای شرح وظایف، کم کاری در بحث شفافیتها و ضعف در عملکردها در بین مسئولان و مقامات ارشد کشور وجود دارد. دولت فرصتی برای خدمت مردم ندارد. در چنین اوضاعی شاهدیم که آمریکا از برجام خارج شده است، دور جدید تحریمها از 13مردادماه جاری آغاز خواهد شد و از طرفی از اواسط آبان ماه موج جدیدی از تحریمها را خواهیم داشت و دیدیم وزیر بهداشت نیز هشدارهایی دادند. در چنین اوضاعی دولت باید به مردم قوت قلب بدهد. موارد و عملکردهای خود را به مردم گزارش دهد. درباره بخشهایی که ممکن است تا چند وقت دیگر کشور را با مشکل روبهرو کند با مردم سخن بگوید. مردم بهطور قطع با دولت همراهی خواهند داشت. مردم حامی دولت هستند و خواستار زندگی در شرایط آرام و باثبات هستند. بنابراین اگر دولت بخواهد در این زمینهها با چراغ خاموش حرکت کند، روزی فراخواهد رسید که همه در یک مسیر تاریک قدم خواهیم زد. در شرایط فعلی مسئولان اجرایی در هیچ بخشی نباید کمفروشی کنند و با موضعگیریهای نادرست و با اظهار ناتوانی، حس نا امیدی و عدم اطمینان را به جامعه القا کنند. «گفتاردرمانی» دیگر پاسخگوی مشکلات کشور نیست در حالی که شاهدیم سخنگوی دولت گاهی حتی «خندهدرمانی» را هم تجویز میکند و اعلام میدارند که «در بعضی مواقع جز لبخند برای دستگاهها نمیتوانیم اقدامی انجام دهیم!» معتقدم که این سخن خندهدرمانی نیست و جز اظهار ناتوانی در انجام وظایف و مسئولیتها نام دیگری ندارد.
نعمت احمدی، حقوقدان