تدبیر24»طی روزهای گذشته دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا مدعی شد «آنها (ایرانیها) باید تماس بگیرند و اگر این کار را بکنند، ما برای گفتوگو با آنها آمادگی داریم.» ترامپ در حالی مدعی انجام مذاکره با تهران است که بلافاصله پس از این سخنان میگوید «ما یکی از قویترین ناوهای دنیا را داریم که آماده است. نمیخواهیم مجبور به انجام کاری شویم.» به نظر میرسد ترامپ با روش چماق و هویج دنبال آن است که با استفاده از ابزار تهدید، تهران را مقهور کرده و از سوی دیگر با طرح مذاکره در سطح افکار عمومی جهانی اینگونه نشان دهد که این ایران است که راهکار گفتوگو را دنبال نکرده و بر عکس، این آمریکا است که به دنبال مذاکره است. در این خصوص «آرمان» با علیاکبر فرازی دیپلمات سابق و کارشناس روابط بینالملل به گفتوگو پرداخته است که میخوانید:
احتمال آنکه ترامپ در انتخابات 2020 نتیجه را به دموکراتها واگذار نماید چند درصد است؟ همچنین اگر دموکراتها در آمریکا روی کار آیند آیا این احتمال وجود دارد که به توافق هستهای با ایران بازگردند؟
احتمال آنکه دموکراتها قدرت را در انتخابات 2020 آمریکا در دست گیرند در شرایط فعلی بعید به نظر میرسد. بنابراین این مساله میبایستی به درجهای از واقعیت نزدیک باشد تا بتوان از آن تحت عنوان تحلیل برای شرایط آینده نام برد. وضعیت ترامپ در میان جمهوریخواهان ناامید کننده نیست، بنابراین جمهوریخواهان ترجیح میدهند دور دوم را نیز با ترامپ ادامه دهند. احتمال روی کار آمدن دموکراتها در انتخابات 2020 بسیار ضعیف است، با توجه به شرایط کنونی زیر 5درصد چنین احتمالی وجود دارد. بنابراین پرداختن به آن صحیح نیست. به نظر میرسد ترامپ برجام را به مرحلهای خواهد رسانید که دولت آینده حتی اگر دولت ترامپ هم سر کار نباشد بودن آمریکا در برجام نیز کار سادهای نبوده و از سوی دیگر بعید به نظر میرسد که در دولت آینده خود ترامپ نباشد.
مساله میانجیگری که از سوی ژاپن و یا عمان مطرح شده میتواند به بهبود روابط تهران-واشنگتن و یا حتی کاهش تنش میان ایران و آمریکا کمک کند؟
در مساله میانجیگری هر زمان سطح تنش بالا میرود بازیگرانی پیدا میشوند و ابراز تمایل برای میانجیگری میکنند، اما در شرایط فعلی میان ایران و آمریکا به نظر میرسد عمان همانند گذشته میتواند نقش انتقال دهنده پیام میان تهران-واشنگتن را بر عهده داشته باشد، چرا که هر دو طرف آمریکا و ایران به این کشور اعتماد دارند. اما این مساله بدان معنا نیست که عمانیها پتانسیل ایفای نقش به عنوان یک میانجی را داشته باشند. به نظر میرسد در شرایط حاضر میانجیگری امر محتملی نبوده و مطالبی که گفته میشود بیشتر از سر خیرخواهی بوده، یا تلاشهایی برای جلوگیری از جنگ است و یا به قصد استفاده از این فضا برای کسب موقعیت برجستهتر در مناسبات بینالمللی. اصلا روابط ایران و آمریکا در شرایط فعلی جایی برای ایفای نقش توسط دیگران باقی نمیگذارد و اگر هم اتفاق مثبتی بخواهد بهوقوع بپیوندد، هر دو طرف هستند که باید به نقش تاریخی خودشان عمل کنند. اینکه ترامپ اشاره میدارد رهبران ایران باید به من زنگ بزنند، در حقیقت انداختن توپ به زمین ایرانیهاست. بنابراین به نظر میرسد پاسخ ایران نیز باید خیلی صریح و روشن باشد. ایران متقابلا میبایستی این گونه مطرح کند که تهران آماده برای گفتوگوست، اما بدون پذیرش پیش شرط. ایران میتواند به طرف آمریکایی رسما اعلام کند که هر زمان واشنگتن به برجام بازگردد، تهران حاضر است به پیام طرف آمریکایی پاسخ گوید. ایران نباید به ترامپ اجازه دهد بر علیهاش فضاسازی کند چون ترامپ به دنبال آن است که اینگونه وانمود نماید که من آخرین تلاشهایم را برای جلوگیری از جنگ کردهام ولی این ایرانیها بودند که به پیام واشنگتن پاسخ ندادند. بنابراین پاسخ ایران میتواند بسیار روشن، شفاف و دور از برخوردهای حماسی باشد. ایران میبایستی صراحتا اعلام دارد که اگر آمریکاییها در پی بازگشت به برجام هستند، قطعا به این تلفنها پاسخ خواهد داد.
پس از سفر دکتر ظریف به مسکو و درپی آن انتشار خبری مبنی بر سفر پمپئو به مسکو برخی از کارشناسان بر این نظر هستند که روسها به نوعی نقش کاتالیزور را میان تهران-واشنگتن بازی میکنند. از دیدگاه شما آیا اینگونه است؟
بدون شک در چنین مواقعی روسها سعی داشتهاند که نقش واسط را میان کشورهای مختلف بازی کنند. در حال حاضر با توجه به بحرانهای گوناگون همچون ونزوئلا، روابط آمریکا و کره شمالی و همچنین درخصوص برجام طبیعی است که روسها تمایلی به ایفای نقش داشته باشند. روسها دنبال آن هستند که تا حدودی خودشان را در نظام بینالملل دارای جایگاه نشان دهند. در سفر پمپئو به مسکو و دیدارهایش با طرف روسی بدون شک مسائل مختلف از جمله ایران و برجام نیز مطرح خواهد شد. اما اینکه دلخوش به این باشیم که روسها در جهت حمایت از ما قدمی بردارند، منطقی به نظر نمیرسد. بنابراین طبیعی است که روسیه نیز همانند هر کشور دیگری منافعش را دنبال کرده و این نکته را نباید فراموش کنیم که در اکثر مواقع وجود تنش در منطقه لزوما به ضرر روسها نیست. کما اینکه در مساله کاهش صادرات نفت ایران روسها یکی از برندگان آن هستند. هر چند نباید به این مساله بدبینانه بنگریم. ایران با واقعبینی میبایستی از همه اهرمهای تعیین سرنوشت استفاده کرده و قبل از آنکه دیگران بتوانند با کارت ایران بازی کنند خودمان باید بتوانیم نقش آفرینی کنیم.
تیم تصمیمساز در ایالات متحده با طراحی سناریوی
وادار کردن تهران به لبه پرتگاه خروج از برجام به دنبال کشاندن ایران به میدان جنگ و یا میز مذاکره هستند؟
شروط 12گانه پمپئو برای مذاکره با ایران که سال گذشته مطرح شد شروطی نیست که از آن بوی تمایل آمریکا به مذاکره استشمام شود. چون شروط 12گانه ترامپ بیشتر به اولتیماتومهایی شبیه بوده که هیچ ملتی با عقبه تاریخی همانند ایران حاضر نیست چنین پیش شرطهایی را برای انجام مذاکره بپذیرد. خصوصا ملت ایران که به هیچ عنوان حاضر به تسلیم نیست. پذیرش شروط 12گانه پمپئو به معنای تسلیم و ذلت ملت ایران است. در نتیجه میتوان گفت که تهران در عرصه دیپلماسی آنچنان باید ماهرانه عمل کند که کشور نه گرفتار تسلیم و ذلت شده و نه در میدان جنگ زمینگیر شود. حال سوال اینجاست که اگر ما بخواهیم هم گرفتار جنگ نشویم و هم تسلیم شروط 12گانه پمپئو نشویم چه باید بکنیم؟ ایران در عرصه دیپلماتیک باید خودش را نشان دهد. تهران باید با درایت در صحنه بینالمللی به نحوی بارز نشان دهد که حاضر به مذاکره بوده، اما مذاکرهای بدون پیش شرط. بنابراین اینکه آمریکاییها سعی میکنند تهران را مخالف گفتوگو نشان دهند، ما نباید به چنین فضاسازیهایی اجازه رشد دهیم. ایران میبایستی فضای بینالمللی را به گونهای آماده کرده و اعلام دارد که ما کاملا آماده گفتوگوهای بدون پیش شرط هستیم. همچنین باید زمینه را از طرف دستگاههای تبلیغاتی آمریکاییها بگیریم تا آنها تهران را جنگ طلب معرفی نکنند.