افرادی که در سن کهنسالی بوده و کمتحرک شدهاند، اگر دوبار در هفته ورزشهای هوازی انجام دهند، بهبودهای چشمگیری در مناطق مغزی مهم خود از جمله بخش تفکر و حافظه خواهند داشت.
تدبیر24»نتایج
یک بررسی جذاب و جدید در مورد پیری مغز و ارتباط آن با تمرینات هوازی نشان
میدهد ورزش می تواند با افزایش سن، نحوه ارتباط بخشهای مهم مغزی را بهبود
بخشیده و جنبه های تفکر و یادآوری را ارتقا دهد. این مطالعه اثبات کرده که
بخشهای متصل نشده از حافظه مغز پس از انجام ورزش منظم، شروع به تعامل با
روشهای جدید، پیچیده و سالم می کنند.
این یافته ها درک ما از چگونگی تفکر در قالب حرکت را گسترش داده و همچنین اهمیت تحرک و فعال ماندن را در هر سن و سالی نشان می دهد.
این ایده که فعالیت بدنی سلامت مغز را بهبود می بخشد تاکنون کاملاً ثابت
شده بود. آزمایش های انجام شده بر روی حیوانات و افراد نشان می دهد که ورزش
باعث افزایش نورونها در هیپوکامپ شده که برای ایجاد و ذخیره حافظه ضروری
است، ضمن اینکه مهارت های تفکر را نیز بهبود میبخشد.
در افراد مسن، فعالیت بدنی منظم به کاهش سرعت کوچک شدن حجم مغز کمک می
کند. همین امر ممکن است به جلوگیری از کاهش حافظه در کهنسالی و احتمالاً
کاهش خطر ابتلا به زوال عقل کمک کند. محققان دریافتند که قسمت های مختلف مغز همزمان در میان دونده های حرفهای روشن می شود اما در میان دانشجویان کمتحرک اندک است.
همچنین اعتقاد بر این است که این فعالیت زوجی مغز نوعی ارتباط است که به
بخش هایی از مغز اجازه میدهد با وجود عدم ارتباط فیزیکی مشترک، با هم کار
کنند و مهارتهای تفکر را بهبود ببخشند. در دوندهها ، بخش های هماهنگ
مربوط به توجه، تصمیم گیری و حافظه فعال، نشان می دهد که دویدن و تناسب
اندام ممکن است به تقویت ذهن و افزایش ذکاوت کمک کند.
این
آزمایش بر روی جوانان بود که در آستانه زوال عقل نبودند. بنابراین، مدیر
اتحاد سلامت پیری با همکارانش که قبلاً با کلیساهای محلی و مراکز اجتماعی
کار می کردند مطالعه جدیدی را انجام دادند که در آن داوطلبان بیشتر در سن
۶۰ سالگی به بعد بوده و تعدادی نیز موافقت کردند که فعالیت مغزی آنها اسکن
شود.
گروهی از این تیم مورد آزمایش، شروع به ورزش و تمرین کرده و گروه دیگری
تحت کنترل ، بی تحرک بودند. همه در آغاز کار تناسب اندام و حافظه مشابهی
داشتند. این گروه تمرینی، هفته ای دو بار در یک کلیسا یا مرکز اجتماعی در
کلاسهای یک ساعته تمرینهای هوازی شرکت کردند، آنهم به مدت ۲۰ هفته.
سپس
دانشمندان شروع به مقایسه کرده و به سرعت متوجه تفاوتهای ظریف در نحوه
عملکرد مغز ورزشکاران با افراد بیتحرک شدند. اسکن آنها فعالیت هماهنگ شده
بیشتری را در لوب های گیجگاهی میانی آنها نسبت به گروه کم تحرک نشان داد و
این فعالیت پویاتر بود. قسمت هایی از لوبهای مغزی تمرین کنندگان با هم
روشن شده و سپس در عرض چند ثانیه با سایر قسمت های لوب دوباره مرتب و
هماهنگ می شوند.
دکتر گلوک، یکی از پزشکان اصلی این بررسی می گوید: چنین همگام سازی بی
محابایی در واقع نوعی انعطاف پذیری جوانی را در مغز نشان می دهد. مغز
ورزشکاران "به گونه ای انعطاف پذیر، ارتباطات خود را مرتب می کند" ، به
روشی که مغز گروه بی تحرک نمی تواند.
این تغییرات در تفکر و خاطرات افراد نیز تأثیرگذار است. ورزشکاران در
آزمون توانایی یادگیری و حفظ اطلاعات و به کارگیری منطقی آن در شرایط جدید،
عملکرد بهتری نسبت به قبل داشتند. دکتر گلوک می گوید: این نوع تفکر چابک،
لوب گیجگاهی داخلی را درگیر می کند ، بخشی که با افزایش سن ، رو به زوال می
رود. اما ورزشکاران مسنتر نمره بالاتری نسبت به ابتدا داشتند و کسانی که
مغزهایشان جدیدترین اتصالات آنها را نشان می دهد اکنون از بقیه بهتر عمل
می کنند